aphanes
آفانیس یک جنس از گیاهان گل‌دار است که به خانواده گل‌سرخ تعلق دارد و معمولاً شامل گیاهانی علفی و کوچک است.
aphanesite
آفانیزیت نوعی سنگ آتش‌فشانی است که با سرد شدن سریع گدازه در اثر فعالیت‌های آتش‌فشانی شکل می‌گیرد.
aphaniptera
آفانیپترا خانواده‌ای از حشرات است که به خاطر بدنی بدون بال و زندگی خاص خود مشهور است.
aphanipterous
آفانیپتروس به گروهی از حشرات اطلاق می‌شود که بدون بال بوده و از نظر تکاملی ویژگی‌های خاصی دارند.
aphanisia
آفانیزیا گیاهی نادر و زیبا است که به خاطر گل‌های ظریف و خاصش مورد توجه است.
aphanisis
آفتابیسیس به معنای از دست دادن توانایی تشخیص و یا تعلق عاطفی به افراد و اشیاء اطراف است.
aphanite
آفتانیت نوعی سنگ آتش‌فشانی غیرکریستالی با دانه‌های بسیار ریز است که معمولاً در بازالت‌ها دیده می‌شود.
aphanites
آفتانیت‌ها نمونه‌هایی از سنگ‌های آتش‌فشانی با دانه‌های ریز هستند که از مکان‌های مختلف جمع‌آوری شده‌اند.
aphanitic
به بافتی که در آن دانه‌های سنگ به سختی قابل دیدن هستند و معمولاً نشان‌دهنده فرایند سرد شدن سریع است، آفتانیت گفته می‌شود.
aphanitism
آفتانیسم به بافت سنگ‌های آتش‌فشانی با دانه‌های ریز اشاره دارد که بر اساس سرعت سرد شدن ماگما شناسایی می‌شود.
aphanomyces
آفتانومیس یک جنس از قارچ‌های آبی است که معمولاً در محیط‌های آبی مانند دریاچه‌ها و نهرها رشد می‌کند.
aphanophyre
آفانوفایر به نوعی سنگ آتشفشانی تشکیل شده از ذرات ریز گفته می‌شود که در حین فعالیت‌های آتشفشانی تولید می‌شود.
aphanozygous
آفانوزیگوس به یک نوع گیاه اشاره دارد که دارای ویژگی‌های ژنتیکی خاصی است.
apharsathacites
آفارساتی‌سایت‌ها به شکل‌های سنگی با قدمت بالا اشاره دارند که اطلاعاتی در مورد تاریخ زمین را در خود دارند.
aphasiac
آفازیال به فردی گفته می‌شود که در ارتباطات زبانی به دلیل آسیب مغزی دچار مشکل است.
aphasiacs
آفازیال‌ها به افرادی گفته می‌شود که با مشکلات زبانی به دلیل آسیب‌های مغزی روبرو هستند.
aphasias
آفازیاها به اختلالات زبانی اشاره دارند که ناشی از آسیب مغزی هستند و می‌توانند بر گفتار، درک یا نوشتن تأثیر بگذارند.
aphasic
آفازی به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد در ارتباط گفتاری با مشکلاتی مواجه است و ممکن است به دشواری بتواند کلمات را بیان کند.
aphasics
افراد مبتلا به آفازی، کسانی هستند که به علت اختلال در بیان یا درک زبان با مشکلاتی مواجه‌اند.
aphasiology
آفازیولوژی به مطالعه و بررسی بیماری‌های ارتباطی و اختلالات گفتاری مربوط می‌شود.
aphelandra
آپهلندرا به گیاهان گرمسیری و زیبای متعلق به خانوادهٔ آکانتاسه اشاره دارد.
aphelenchus
آپهلنچوس به ژنوسهایی از نماتودها اطلاق می‌شود که در خاک و گیاهان یافت می‌شوند.
aphelian
واژه آپهلین به ارتباطات نجومی و فاصله‌ها در مدارها اشاره دارد.
aphelilia
آپهللیا، فاصله بالاترین نقطه از یک مدار بیضوی نسبت به خورشید را توصیف می‌کند.
aphelilions
آپهلیلیون‌ها، نقاط دورترین فاصله‌ای هستند که دنباله‌دارها از خورشید در مدار خود دارند.
aphelinus
آپهلینوس، یک نوع حشره پارازیتی است که به کنترل جمعیت آفات کمک می‌کند.
apheliotropic
آپهلوتروپیک به خاصیتی اشاره دارد که گیاهان به سمت سایه یا دور از نور خورشید می‌چرخند.
apheliotropically
به طور آپهلوتروپیک، اشاره به نحوه رشد گیاهان به سمت سایه دارد.
apheliotropism
آپهلوتروپیسم به روند تغییر شکل گیاهان به سمت سایه یا دور از نور خورشید اشاره دارد.
aphelops
آپهلپس، موجودات پیشاتاریخی مربوط به عصر جدید زمین‌شناسی که در آمریکا زندگی می‌کردند.
aphemia
آپهمیا، اختلالی در صحبت کردن که به دلیل آسیب به مغز رخ می‌دهد.
aphemic
آپهمیک به فردی اطلاق می‌شود که دچار اختلال گفتاری آپهمیا باشد.
aphengescope
آپهنجسکوپ، ابزاری در علوم شناختی برای بررسی ادراک و درک اطلاعات.
aphengoscope
آپهنگسکوپ، دستگاهی که برای مشاهده فعالیت مغزی در تحقیقات علمی استفاده می‌شود.
aphenoscope
آپهنوسکوپ، نوآوری جدید در روش‌های پژوهش بصری.
apheretic
آهرتیک، فردی است که اعتقاداتش با اصولی که به‌طور عمومی قبول شده است در تعارض است.
apheses
آفزیس به معنای حذف یک صدا یا سیلاب در گفتار است و معمولاً در زبان‌شناسی مورد بحث قرار می‌گیرد.
apheta
اپهتا به معنای بخشی گمشده از یک واژه در اثر انقباض است.
aphetic
اپه‌تیک به اشکالی از کلمات اطلاق می‌شود که در آن بخش‌هایی حذف شده و فرم ساده‌تری دارند.
aphetically
به شیوه‌ای می‌گوید که در آن صداهای ابتدایی حذف شده‌اند.