archostenosis
آرکواستنوئیس به معنی تنگی یا باریکی ناهنجار در یک مسیر آناتومیکی است.
archoverseer
آرک‌ناظر به معنای فردی است که بر پروژه‌ها یا فرآیندها نظارت می‌کند و مسؤولیت کلی آنها را بر عهده دارد.
archpall
آرک‌پال به معنای احساس غم یا اندوه عمیق است.
archpapist
آرچ‌پاپیست به شخصی گفته می‌شود که در کلیسا مقام بالایی دارد و به خصوص در مسیحیت کاتولیک، به مقام پاپ بسیار نزدیک است.
archpastor
آرچ‌کشیش به معنای کشیشی با مقام بالا در یک کلیسا یا جامعه دینی است که بر سایر کشیش‌ها نظارت می‌کند.
archpatriarch
آرچ‌پدر بزرگ به بالاترین مقام‌دار در یک سلسله دینی اشاره دارد که مسئولیت‌های زیادی را بر عهده دارد.
archpatron
آرچ‌حامی به معنای حامی و پشتیبانی است که به طور عمده در حوزه‌های فرهنگی یا هنری فعالیت می‌کند.
archphylarch
آرچ‌فیلاخ به مقام بالایی در دوره‌های تاریخی اشاره دارد که در نظارت و اداره امور یک منطقه فعالیت می‌کند.
archphilosopher
آرچ‌فلسفی به فیلسوفی با مقام و مسئولیت‌های بالاتر در گروه یا دانشگاه اشاره دارد.
archpiece
قطعه قوس‌دار، بخشی از سازه که به شکل قوس طراحی شده و به عنوان پشتیبانی عمل می‌کند.
archpilferer
دزد بزرگ، شخصی که به‌طور مکرر و عمدی از دیگران دزدی می‌کند.
archpillar
پایه قوس‌دار، ستونی که به شکل قوس طراحی شده و بار را توزیع می‌کند.
archpirate
دزد دریایی بزرگ، شخصی که در زمینه دزدی دریایی با شهرت و قدرت فراوان شناخته می‌شود.
archplagiary
دزدی ادبی بزرگ، استفاده از آثار یا ایده‌های دیگران بدون اعتبار بخشیدن به منبع اصلی.
archplagiarist
دزد ادبی بزرگ، شخصی که به‌طور مکرر و عمدی آثار دیگران را به عنوان کار خود ارائه می‌دهد.
archplayer
بازیکن اصلی به فردی گفته می‌شود که در یک بازی یا فعالیت، نقش کلیدی و تأثیرگذار دارد.
archplotter
نقشه‌کش اصلی به فردی اشاره دارد که برنامه‌ریزی‌های گمراه‌کننده یا پیچیده‌ای را طرح‌ریزی می‌کند.
archplunderer
دزد اصلی به کسی گفته می‌شود که به طور عمده و سازمان‌یافته به سرقت اموال می‌پردازد.
archplutocrat
ثروتمند بزرگ به فردی اطلاق می‌شود که به دلیل ثروت زیاد، قدرت سیاسی یا اجتماعی بالایی دارد.
archpoet
شاعر اصلی به شخصی refer می‌کند که در نظم و شاعری صاحب سبک است و تأثیر زیادی دارد.
archpolitician
سیاستمدار اصلی به فردی اشاره دارد که در زمینه سیاست دارای نفوذ و قدرت بالایی است.
archpontiff
آرچ‌پونتیف به معنای بالاترین مقام کلیسای کاتولیک است که مسئولیت رهبری کلیسا و نظارت بر امور مذهبی را بر عهده دارد.
archpractice
عمل‌های اصلی در زمینه خاصی که به عنوان یک معیار یا قاعده در نظر گرفته می‌شود.
archprelate
آرچ‌پرلات به فردی با مقام بالاتر در کلیسا اطلاق می‌شود که بر یک حوزه بزرگ نظارت دارد.
archprelatic
مربوط به مقام یا منصب آرچ‌پرلات، به ویژه در زمینه‌های مذهبی و کلیسایی.
archprelatical
مربوط به ویژگی‌ها یا وظایف آرچ‌پرلات، به ویژه در زمینه‌های مذهبی و رهبری کلیسا.
archpresbyter
آرچ‌پرسبیتر به فردی در کلیسا اطلاق می‌شود که مقام بالاتری نسبت به دیگر مبلغین دارد و بر کلیساها نظارت می‌کند.
archpresbyterate
آرچپریستری، مقام ارشد و سمتی است که معمولاً بر گروهی از کشیشان در یک نهاد مذهبی نظارت می‌کند.
archpresbytery
آرچپریستری، نهادی است که گروهی از کشیشان ارشد در آن گرد هم می‌آیند تا به مسائل کلیسا رسیدگی کنند.
archpretender
مدعی سرسخت به کسی اطلاق می‌شود که به طور قاطع و اغلب بدون حق ادعا می‌کند که به مقام یا اختیاری دسترسی دارد.
archpriesthood
آرچ‌پدر، مقام خاصی از کشیشان است که دارای قدرت و نفوذ بالا در جامعه مذهبی می‌باشد.
archpriestship
آرچ‌پدر، مقامی است که به کشیش می‌گویند که در مقام بالایی عمل می‌کند و مسئولیت‌های بیشتری دارد.
archprimate
آرچ‌پریمایت، مقام ارشد اسقفی است که بر چندین اسقفی دیگر نظارت دارد و در مدیریت کلیسا مؤثر است.
archprince
آرچپرینس، عنوانی است که به پرینس‌های دارای مقام و رده بالا در برخی نظام‌های سلطنتی داده می‌شود.
archprophet
آرچپرفت، به معنای یک پیامبر بزرگ و محترم در ادیان مختلف است.
archprotopope
آرچپروتوپپه، عنوانی است که به بالاترین مقام کشیشی در برخی کلیساها اطلاق می‌شود.
archprototype
آرچپروتوتایپ، به معنای نمونه اولیه و ایده‌آل از یک مدل یا شیء است.
archpublican
آرچپوبلیکَن، عنوانی است که به رئیس یا بالاترین مقام در فعالیت‌های مالیاتی در برخی حکومت‌ها اطلاق می‌شود.
archpuritan
آرچپوری‌تن، به کسی اطلاق می‌شود که به سختی به اصول اخلاقی و مذهبی پوره‌تنیک پایبند است.
archradical
رادیکال اصلی، فردی است که به تغییرات بنیادین و عمیق در یک سیستم اعتقاد دارد و معمولاً نظرات بسیار افراطی دارد.