argoletier
آرگولتیر به شخصی اطلاق میشود که در ساخت قایقهای کوچک و چابک تخصص دارد.
argolian
آرگولیان به مردمان یا اقوامی گفته میشود که در منطقه خاصی زندگی میکنند.
argolic
آرگولیک به خاکی گفته میشود که دارای ویژگیهای خاص و باروری برای کشت محصولات است.
argolid
آرگولید به منطقهای تاریخی در یونان اطلاق میشود که آثار باستانی فراوانی دارد.
argols
آرگولها به اشیاء یا مواد خاصی گفته میشود که در صنایع دستی و هنرهای سنتی به کار میروند.
argonauta
آرگوناتا، نوعی اختاپوس دریایی است که به خاطر پوسته جذاب و متفاوتش شناخته میشود.
argonautic
به معنای مرتبط با آرگوناتها و ماجراهای دریایی، به ویژه اکتشافات.
argonautid
آرگوناتیدها، خانوادهای از اختاپوسها هستند که به خاطر ویژگیهای خاصشان شناخته میشوند.
argonne
آرگن، ناحیهای در فرانسه که در آن جنگهای مهمی در تاریخ جنگ جهانی اول رخ داده است.
argonon
آرگونون، اصطلاحی است که به گاز آرگون اطلاق میشود که در جدول تناوبی شماره ۱۸ قرار دارد.
argons
آرگونها، گازهای نجیبی هستند که در طبیعت و کاربردهای صنعتی یافت میشوند.
argos
آرگوس، نوعی ماهی که به خاطر ظاهر خاص و کاربردهای تجاری خود شناخته میشود.
argosine
آرگوسین، ترکیبی که در برخی از انواع ماهیها یافت میشود و تاثیرات آن بر محیط زیست مورد بررسی است.
argotic
آرگوتیک به واژهها و اصطلاحات خاصی اطلاق میشود که در یک گروه اجتماعی خاص استفاده میشود.
argovian
آرگووی به ویژگیها و فرهنگ خاص یک منطقه یا گروه اجتماعی اشاره دارد.
arguendo
آرگوندو به معنای پذیرفتن موضوعی برای بحث بدون تأیید آن است.
arguer
استدلالکننده به کسی اطلاق میشود که در بحثها یا مناقشات استدلال میکند.
arguers
افراد یا گروههایی که در مورد موضوعی بحث میکنند و معمولاً نظرات مخالفی دارند.
argufier
کسی که معمولاً در مسائل مختلف استدلال یا بحث میکند.
argufiers
افراد یا گروههایی که در بحثها فعال هستند و نظرات مختلفی دارند.
arguitively
به شیوهای که در آن مباحثه وجود دارد؛ به طور جدی و با استدلال.
argulus
گونهای از انگل که به ماهیها متصل میشود و از آنها تغذیه میکند.
argumenta
مجموعهای از استدلالها یا دلایل برای حمایت از یک نظریه یا ادعا.
argumental
در معنای مربوط به استدلال و بحث کردن. به مباحثی اطلاق میشود که شامل استدلالات منطقی است.
argumentator
شخصی که به بحث و استدلال میپردازد؛ ممکن است مقالات یا عقاید را برای حمایت از یک نظر ارائه دهد.
argumentatory
مربوط به مباحثه و استدلال. این اصطلاح معمولاً در مورد نوشتهها یا مقالات به کار میرود که بحث و استدلال قوی در آنها وجود دارد.
argumentive
بحثبرانگیز، حکایت از فردی دارد که مایل به مباحثه و جدل است.
argumentum
استدلال، یک دلیل یا مدعای فکری که برای توجیه یک نظر یا نظریه مطرح میشود.
argusfish
ماهی آرگوس، نوعی ماهی زینتی که به خاطر رنگهای جذابش مشهور است.
argusfishes
ماهیهای آرگوس، نام جمع چند نوع از ماهیهای زینتی آرگوس است.
argusianus
آرگوسیانوس، نام علمی یک گونه خاص از ما ماهی که دارای الگوهای متفاوتی است.
arguslike
شبیه به آرگوس، اصطلاحی برای توصیف ویژگیها یا الگوهایی که به آرگوس مربوط میشود.
arguta
ارگوتا، گیاهی با برگهای تیز که معمولاً به خواص دارویی آن اشاره میشود.
argutation
استدلال، نوعی تفکر منطقی که به منظور دفاع از یک نظر یا عقیده بیان میشود.
argutely
بهطور دقیق، به نوعی گوش دادن یا مشاهده با توجه و دقت.
arguteness
زیرکی، هوش و توانایی در درک و تحلیل بهطوری که از آن بهرهبرداری شود.
arhar
آرهر، حبوباتی است که به خاطر پروتئین و فواید غذاییاش مشهور است.