aroideous
آروئیدیوس، اصطلاحی است برای اشاره به گیاهان خانواده آروئیدی که معروف به زیبایی‌شان هستند.
aroides
آرویدها، گیاهانی هستند که به خانواده آروئیدی تعلق دارند و به خاطر تنوع و سازگاری‌شان شناخته می‌شوند.
aroint
آروینت به معنای دور کردن یا تبعید کردن است، معمولاً در متون ادبی و جادوگری به کار می‌رود.
aroynt
آروینت به معنای فرستادن کسی به دور است، به خصوص در زمینه جادو.
arointed
آروینت به معنای تحت تأثیر جادو یا اثر جادوگری قرار گرفتن است.
aroynted
آئینی که در آن جادوگران یا ماوراء الطبیعه فضایی را از ارواح دزدیده پاک می‌کردند.
arointing
عمل اروس کردن، عملی که در آن فردی یا چیزی با جادو از شر و ارواح دزدیده پاک می‌شود.
aroynting
موضوعی که به شیوه‌های خاص در رفع جادوها و ارواح منفی می‌پردازد.
aroints
به کار بردن روش‌های خاص برای پاکسازی و محافظت در برابر نیروهای منفی.
aroynts
مجموعه‌ای از روش‌ها یا آیین‌ها برای دور کردن نیروهای شیطانی.
arolia
اصطلاحی مربوط به آیین‌های باستانی و جادوگری.
arolium
آرولیا، یک نوع ماده معدنی نادر است که در برخی از نواحی زمین وجود دارد.
aromacity
آرومسیتی، شهری است که به خاطر عطرها و زیبایی‌های طبیعی‌اش شهرت دارد.
aromadendrin
آرومادندین، یک ترکیب طبیعی است که در گیاهان خاصی وجود دارد و ممکن است خاصیت‌های درمانی داشته باشد.
aromal
آرومال به عطری اشاره دارد که می‌تواند حس آرامش و شادی را القا کند.
aromata
آروماتا، به مواد عطری اشاره دارد که در تهیه غذاها استفاده می‌شوند.
aromatical
آروماتیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که بوی خوشی دارند و معمولاً در غذاها و نوشیدنی‌ها استفاده می‌شوند.
aromatically
به شیوه‌ای که عطر یا بو ایجاد کند.
aromaticness
کیفیت یا حالت عطرآگین بودن.
aromatiser
وسیله‌ای برای افزودن عطر به مواد غذایی یا محیط.
aromatitae
نوعی بلور معطر و کوچک.
aromatite
معدن یا ماده‌ای که عطر و بوی خاصی دارد.
aromatites
نوعی ماده معدنی که عطر و بوی خاص دارد.
aromatization
عطرآگینی به فرایندی اطلاق می‌شود که در آن عطر یا طعم خاصی به یک ماده غذایی یا نوشیدنی افزوده می‌شود.
aromatizer
عطرآگین به وسیله‌ای اطلاق می‌شود که عطر یا بوی خاصی را به فضا یا ماده‌ای اضافه می‌کند.
aromatophor
عطرآفرین به مولکول یا ساختاری اطلاق می‌شود که سیگنال‌های شیمیایی را منتقل می‌کند.
aromatophore
عطرآفرین ساختاری است که در فرآیند تولید یا درک عطر کارکرد دارد.
aromatous
عطرآگین به گیاهی اطلاق می‌شود که دارای عطر قابل توجهی باشد.
aroon
آرون به شاخصی گفته می‌شود که برای تجزیه و تحلیل روند در بازارهای مالی استفاده می‌شود.
aroph
آروف ابزاری است که در نجاری برای برش و شکل‌دهی چوب به کار می‌رود.
aroras
آروراس به پدیده‌ای طبیعی اشاره دارد که در آسمان ظاهر می‌شود و معمولاً به شکل نورهای رنگین است.
arosaguntacook
آروسگنتاکوک به کسی گفته می‌شود که مهارت‌های خاصی در پخت و پز دارد و غذاهای منحصر به فردی را تهیه می‌کند.
arousable
دست‌یابی به تحرک یا احساس، به‌ویژه در مورد حیوانات یا افراد.
arousement
احساس یا وضعیت برانگیختگی و تحریک در یک موقعیت خاص.
arouser
فردی که موجب برانگیختگی یا تحریک احساسات و علاقه‌ها می‌شود.
arousers
برانگیزاننده‌ها، چیزهایی که احساسات یا تمایلات را تحریک می‌کنند.
arow
ردیف، صف یا خطی از اشیاء یا افراد که به طور منظم در کنار هم قرار گرفته‌اند.
aroxyl
آروکسیل، رادیکالی از ترکیبات شیمیایی که معمولاً در ترکیب‌هایی وجود دارد.
arpanet
آرپانت، شبکه‌ای که توسط وزارت دفاع ایالات متحده برای تبادل اطلاعات بین دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی ایجاد شده است.
arpeggiando
آربجی، نواختن نت‌ها به صورت متوالی و نه همزمان در یک هارمونی.