athyroid
آتیروئید، وضعیت مربوط به اختلال در عملکرد غده تیروئید که منجر به تولید ناکافی هورمونها میشود.
athyroidism
آتیروئیدیزم، وضعیت پزشکی که در آن غده تیروئید به صورت ناکافی فعالیت میکند و به درمان نیاز دارد.
athyrosis
آتیروزیس، اختلالی که باعث کاهش انعطاف و حرکت در مفاصل میشود.
athletehood
دوران ورزشکاری، مرحلهای از زندگی است که در آن فرد به فعالیتهای ورزشی و تمرینی تمرکز میکند.
athletical
مرتبط با ورزش و فعالیتهای بدنی، بیانکننده ویژگیهای ورزشی یک شخص.
athletically
به صورت ورزشی یا به شکلی مرتبط با ورزش انجام دادن یک عمل.
athletism
مجموعهای از اصول و ارزشها که به ورزش و فعالیتهای بدنی مربوط میشود.
athletocracy
نظامی سیاسی یا اجتماعی که در آن ورزشکاران یا افراد ورزشی در قدرت قرار دارند.
athlothete
فردی که در رویدادهای ورزشی مشارکت دارد.
athlothetes
جمع کلمه ورزشکار، افرادی که در مسابقات ورزشی شرکت میکنند.
athodyd
آتودید نوعی گاز یا بخار است که در شرایط خاصی به وجود میآید.
athodyds
جمع آتودید به انواع مختلف گازها یا بخارهایی اشاره دارد که در شرایط خاص ایجاد میشوند.
athogen
آتوژن به یک عامل بیولوژیکی اشاره دارد که میتواند موجب ایجاد بیماری شود.
athold
نگهداشتن یا کنترل کردن احساسات و افکار پیش از بیان آنها.
athort
آتورت به توصیف ویژگیهای خاص و منحصر به فرد در هنر یا طراحی اشاره دارد.
athrepsia
آترپسی به کاهش وزن غیرطبیعی و عدم افزایش وزن در طول زمان اشاره دارد.
athreptic
آترپتیک به حالتی از ضعف و لاغری شدید اطلاق میشود که معمولاً به دلیل سوءتغذیه یا بیماریهای مزمن ایجاد میشود.
athrill
آترل به حالتی اشاره دارد که به دلیل درد یا ضعف، فرد نمیتواند به راحتی فعالیتهای بدنی خود را انجام دهد.
athrive
آترایو به حالتی اشاره دارد که چیزی به خوبی و با موفقیت رشد میکند یا پیشرفت میکند.
athrob
آتراب به حالتی از تپش و ضربان سریع قلب اشاره دارد که معمولاً ناشی از هیجان یا احساسات شدید است.
athrocyte
آتروست به نوعی از سلولهای موجود در بافتهای بدن اشاره دارد که در فرآیندهای ترمیم و نگهداری نقش دارند.
athrocytosis
آتروستوز به حالتی اشاره دارد که در آن تعداد آتروستها به طور غیرطبیعی افزایش مییابد که ممکن است نشانهای از مشکلات بهداشتی باشد.
athrogenic
آتروژنتیک به معنی به وجود آمده به وسیله عوارض جانبی یا تأثیرات درمان است.
athrong
به معنای جمعیت یا انبوهی از افراد یا احساسات است.
athrough
منظور از آترو، عبور از جایی است.
athumia
احساس بیحالی یا کاهلی است.
athwarthawse
محل یا مانع در جایی که آب یا جریان از آن عبور میکند.
athwartship
به معنای عرض کشتی یا به شکل عرضی در یک وسیله نقلیه آبی است.
athwartships
بهصورت عرضی یا در جهت عرض قایق، معمولاً در مورد کشتیها و قایقها استفاده میشود.
athwartwise
بهصورت عرضی، در جهت افقی، همچنین در بحث کشتیها نیز استفاده میشود.
ati
بهمعنای کیفیت یا وضعیت خاص در زمینه پزشکی یا علمی است.
atik
بهمعنی شیء یا هنر باستانی خاص که ارزش تاریخی دارد.
atikokania
مکانی با افتخار فرهنگی و تاریخی که معمولاً مرتبط با میراث بومی است.
atimy
قوانین و مقررات مربوط به مسائل حقوقی خاص که معمولاً در فرآیند حقوقی به کار میرود.
atimon
آتیمون، واژهای خیالی که در زبان غیررسمی و بازیهای تخیلی به کار میرود.
ating
آتینگ، اصطلاحی برای اشاره به نوع خاصی از تعامل.
atinga
آتینگا، واژهای برای بیان ایدههای منحصر به فرد در نوشتن.
atingle
آتینگل، احساسی از هیجان و انتظار قبل از وقوع یک رویداد.
atinkle
آتینکل، به معنی درخشش یا نور کوچک و زیبا.
atip
آتپ، واژهای که در صحبتهای غیررسمی رایج است.