autopsychoanalysis
خودروانی تحلیلی به معنی ترکیب خودسنجی و روانکاوی برای درک عمیقتر فرآیندهای ذهنی و عاطفی است.
autopsychology
روانشناسی خود پژوهی، شاخهای از روانشناسی است که به تحلیل و مطالعه فرآیندها و رفتارهای ذهنی خود فرد اختصاص دارد.
autopsychorhythmia
آتوپسیکوریتمی به معنای ریتمهای روانی است و به الگوهای تغییرات احساسی و شناختی در طول زمان اشاره دارد.
autopsychosis
آتوپسیکوز به حالتهای روانی اشاره دارد که فرد به بررسی و تجزیه و تحلیل عمیق مشکلات روانی خود میپردازد.
autopsist
آتوپسیت به فردی اطلاق میشود که وظیفه انجام اتوپسی و معاینه بدن پس از مرگ را بر عهده دارد.
autoptic
آتوپتیک به چیزی گفته میشود که مربوط به معاینه و مشاهده مستقیم است؛ بهویژه در زمینه پزشکی قانونی.
autoptically
به طور اوتوپتیک، به معنای بررسی یا مطالعه بخشی از یک موضوع یا شواهد به صورت مستقیم و عینی است.
autor
نویسنده، به شخصی اطلاق میشود که یک اثر ادبی، علمی یا هنری را خلق کرده و آن را به عموم معرفی میکند.
autoracemization
اتوراسمیزاسیون به فرایندی اطلاق میشود که در آن یک ترکیب شیمیایی به شکل ناهماهنگ خود بازمیگردد.
autoradiography
اتورادیوگرافی به یک تکنیک تصویربرداری به کمک تابش رادیو اکتیو برای مشاهده روندهای بیولوژیکی اطلاق میشود.
autoradiographic
تکنیک تصویربرداری که به منظور شناسایی توزیع رادیوایزوتوپها در نمونهها به کار میرود.
autorail
نوعی وسیله نقلیه ریلی که قابلیت حرکت بر روی ریل را دارد و معمولاً برای حمل و نقل مسافران و بار استفاده میشود.
autoregulation
خودتنظیمی به معنای تنظیم خودکار و مستقل یک سیستم به منظور حفظ تعادل و ثبات در فرآیندها است.
autoregulatory
خودتنظیمی به توانایی موجودات برای تنظیم خودکار عملکردهایشان بر اساس تغییرات محیطی اشاره دارد.
autoreinfusion
خودپمپاژ به فرایندی اشاره دارد که در آن مایعات به طور خودکار به بدن بازگردانده میشوند.
autoretardation
خودکاهیدگی به فرآیندی اطلاق میشود که در آن سرعت فعالیتهای زیستی به طور خودکار کاهش مییابد.
autorhythmic
خودنظم به توانایی سیستمها یا سلولها در ایجاد ریتم یا الگوی مشخص به طور خودکار اشاره دارد.
autoriser
آتو رایزر به معنی شخص یا سیستمی است که مجوز دسترسی به اطلاعات، مکانها یا خدمات خاص را میدهد.