بمبوش، نوعی تفریح یا جشن که به همراه خوشحالی و سرگرمی است.

بمبوذلر، کسی که به طرز ماهرانه‌ای دیگران را فریب می‌دهد.

حقه‌بازان، افرادی که با فریب یا نیرنگ دیگران را فریب می‌دهند.

بامبوس‌ها، نوعی رقص یا نمایش فرهنگی که معمولاً در جشنواره‌ها اجرا می‌شود.

بامبولا، رقصی پرجنب و جوش از آفریقا که معمولاً با طبل و موسیقی سنتی اجرا می‌شود.

بامبوبا، سازی که به دلیل صدای خاص و منحصر به فردش شناخته می‌شود.

بامبکو، نوعی رقص و موسیقی سنتی از مناطق مختلف، به ویژه در کلمبیا.

بامبک، منطقه‌ای تاریخی در غرب آفریقا که به خاطر معادن طلا و تاریخچه تجاری‌اش مشهور است.

بامبوسا، سرده‌ای از گیاهان بامبو است که در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری رشد می‌کند.

بامبوسه، تیره‌ای از گیاهان علفی است که بیشتر به عنوان بامبو شناخته می‌شود.

بامبوت، عمل کاشت یا استفاده از بامبو برای زیبا کردن یک فضا.

بامد، به این معنی است که کسی به نوعی تحت فشار یا تنبیه قرار می‌گیرد.

بامینگ، به معنای سخت کار کردن یا تلاش برای تکمیل یک پروژه به موقع.

باموت، یک عنصر یا ویژگی طبیعی که در منظر طبیعی یا اکوسیستم وجود دارد.

بامز، صدای قوی و بلند که معمولاً برای جلب توجه استفاده می‌شود.

بانا، غذایی سنتی که معمولاً در مراسم خاص سرو می‌شود.

برگ بانا، برگی که برای فواید درمانی و سلامتی استفاده می‌شود.

باناگو، سبکی هنری که شامل رنگ‌ها و طراحی‌های خاص است.

باناگوس، موادی که در تولید صنایع دستی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بناک، ماهی‌ای که معمولاً در آب‌های شیرین وجود دارد.

باناکیت یک نوع کانی است که در برخی از تشکیلات زمین‌شناسی یافت می‌شود.

بی‌اهمیت کردن یا سطحی کردن موضوعی از طریق توضیحات تکراری و خسته‌کننده.

به صورتی که فاقد تازگی یا جذابیت باشد.

خصوصیت بی‌مزه یا تکراری بودن یک موضوع.

افرادی که به مسائل کم‌اهمیت بیش از حد توجه می‌کنند و در این موارد غرق می‌شوند.

شخصیتی که زندگی را با جدیت زیاد نمی‌گیرد و معمولاً نشاط و شوخی به جمع می‌آورد.

بُنانیست، شخصی که به اهمیت و فواید موزها در زندگی و تغذیه معتقد است.

موزخوار، موجودی که تنها از موز به عنوان منبع غذایی خود استفاده می‌کند.

بنات، نام منطقه‌ای با تاریخ و فرهنگ خاص.

بنات کردن، عمل ایجاد محدوده یا مرز برای حفاظت از جامعه.

بناتی، نوعی ماده معدنی که در یک منطقه خاص به نام بنات وجود دارد.

بنبا، جشنواره‌ای سنتی با فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی.

بانبری، یک شهر تاریخی در انگلستان است که به دلیل جاذبه‌های گردشگری و تاریخ غنی‌اش معروف است.

بَینک، اصطلاحی است که به بانک‌های کوچک و محلی اشاره دارد.

بانکا، به معنی هر نهاد مالی یا بانکی است که خدمات مالی ارائه می‌دهد.

بَینکال به جداکردن زمین‌های کشاورزی به قطعات مسطح برای کشت گیاهان اشاره دارد.

بَینکال‌ها، به قطعاتی از زمین که در کشاورزی پلکانی استفاده می‌شوند، اطلاق می‌شود.

بانچا، چای سبزی است که از برگ‌های نازک و جوان‌تر گیاه چای به دست می‌آید و به خاطر طعم ملایم و محتوای کافئین پایینش معروف است.

بانچی، کلمه‌ای که به مکان یا مدیری برای خدمات رسانی به مشتریان اشاره دارد.

بانکوس، جمع نامی است که به چند مکان یا واحد اشاره دارد.