aeroelasticity
آئرواستیک به مطالعهٔ تعامل بین نیروهای هوازی و تغییر形ایی که در سازهها ایجاد میشود، اشاره دارد.
aero engine
موتور هوایی، موتوری است که برای به پرواز درآوردن هواپیماها طراحی شده است.
aerofoil
بال هوایی، سطحی است که برای تولید نیروی لیفت در پرواز طراحی شده است.
aerogel
ایروژل، مادهای بسیار سبک و متخلخل است که از هوا و ژل تشکیل شده و برای عایقکاری حرارتی و صوتی استفاده میشود.
aerolite
آئورولیت، نوعی شهابسنگ است که بیشتر از مواد سنگی تشکیل میشود.
aeromagnetic
آئرومغناطیسی به مطالعه و اندازهگیری میدان مغناطیسی زمین در ارتفاعات خاص اشاره دارد.
aeromedical
آئرومدیکال به حوزه پزشکی مربوط به استفاده از هواپیماها و هلیکوپترها برای خدمات پزشکی اشاره دارد.
aeromodelling
آئورمادلینگ به ساخت و پرواز مدلهای کوچک هواپیما اشاره دارد و به عنوان یک سرگرمی شناخته میشود.
aeronomy
آئورونومی به مطالعه علم جو و تاثیرات آن بر آب و هوا و شرایط زمین اشاره دارد.
aerophagy
هواخوری به عمل بلعیدن هوا گفته میشود که میتواند به نفخ و ناراحتی گوارشی منجر شود.
aerophone
سازهای موسیقی که با لرزش هوا صدا تولید میکنند.
aeroponic
یک روش کشاورزی که در آن گیاهان در هوا یا ابری از مواد مغذی رشد میکنند.
aeroponics
فرآیند پرورش گیاهان در یک محیط شامل غبار و هوا بدون خاک.
aeroshell
پوستهای که معمولاً بر روی فضاپیماها نصب میشود و به آنها در هنگام بازگشت به جو زمین کمک میکند.
aerosolize
عمل تبدیل یک ماده به قطرات ریز و معلق در هوا.
aerosolized
آئروسل شده به وضعیتی اطلاق میشود که یک ماده در ذرات ریز معلق در هوا قرار میگیرد.
aerosphere
فضای حاوی ذرات آئروسل در جو که بر کیفیت هوا و آب و هوا تأثیر میگذارد.
aerostat
وسیلهای هوایی که برای شناوری به گازهای سبکتر از هوا متکی است.
aerotowing
عمل کشاندن وسایل پروازی با یک هواپیما به منظور بلند کردن آنها به ارتفاع مناسب.
aerotropolis
شهری که به منظور تسهیل سفرهای هوایی و تجارت هوایی حول فرودگاهها شکل میگیرد.
aertex
آرتکس، پارچهای سبک و تنفسپذیر که معمولاً برای پوشاک ورزشی یا فعالیتهای بیرونی به کار میرود.
aesculapian snake
مار آیسکولاپی، گونهای مار غیرسمی که در جنگلها و زیستگاههای طبیعی زندگی میکند.
aesthetically
به طور زیباییشناسانه به معنای جذابیت بصری و زیبایی در طراحی است.
aesthetician
متخصص زیبایی، شخصی است که در زمینه مراقبت از پوست و زیبایی فعالیت میکند.
aestheticize
زیباییشناسی کردن، به معنای زیباتر کردن یا جالبتر کردن چیزی است.
aestival
فصل تابستان، به دورهای از سال اشاره دارد که در آن دما معمولاً بالا است و روزها بلندتر هستند.
aestivate
پدیدهای که در آن موجودات زنده در تابستان به حالت خواب یا غیرفعالی میروند تا از شرایط سخت محیطی محافظت کنند.
aestivation
پدیدهای که در آن موجودات زنده برای محافظت از خود در برابر شرایط سخت تابستان به حالت خواب میروند.
a.e.t.
اختصار برای اشاره به فراوانی یا دورهها که بعد از هر نوع درمان اتفاق میافتد.
aet.
اختصار برای ایجاد انواع مختلف شناسهها یا تاریخها در متون علمی و دانشگاهی.
aetiology
علتشناسی به مطالعه علل و دلایل بروز یک بیماری اشاره دارد.
af-
پیشوند 'af-' در زبانشناسی و واژهسازی به کار میرود.
afab
عبارت 'assigned female at birth' به افرادی اشاره دارد که در زمان تولد به عنوان زن شناسایی شدهاند.
a fact of life
حقیقت زندگی به موقعیتها یا شرایطی اشاره دارد که اجتنابناپذیرند.
afaic
عبارت 'afaic' به معنی 'به نظر من' است و در مکالمات غیررسمی استفاده میشود.
afaik
عبارت 'afaik' به معنی 'تا جایی که میدانم' است و نشاندهنده دانش محدود گوینده است.
a fair cow
گاو عادلانه به گاوی اطلاق میشود که از نظر نژاد و کیفیت تولید، ویژگیهای مثبت و متعادلی داشته باشد.
a fair deal
معاملهای که در آن شرایط عادلانه و منطقی برای همه طرفین وجود دارد.
a fair shake
فرصتی عادلانه یا معقول، به ویژه زمانی که در مقایسه با دیگران قضاوت میشود.