eupepsias
ایوپسیاس، حالتی از سلامتی و شادابی که بهبود سیستم گوارشی را به همراه دارد.
eupepsies
ایوپسی‌ها، شرایطی مثبت و مطلوب در فرآیند هضم غذا که منجر به حس راحتی می‌شود.
eupeptically
به صورت ایوپتیکال، احساسی خوب و راحت در هنگام هضم غذا و سلامتی کلی.
eupepticism
ایوپتیکیزم، حالتی از احساس خوب و سلامتی به ویژه مرتبط با عملکرد سیستم گوارش.
eupepticity
خوشی، حال روحی مثبت و شاداب بودن.
euphausia
یک زیرگروه از سخت‌پوستان دریایی که به میگوهای نازک‌شکل تعلق دارند.
euphausiacea
راژنی از سخت‌پوستان که شامل کریل‌ها و نزدیکان آن‌ها می‌شود.
euphausid
سخت‌پوستان کوچک در خانواده euphausiacea که در آبهای دریایی زندگی می‌کنند.
euphausiidae
خانواده‌ای از سخت‌پوستان دریایی که کنجکاوان فراوانی دارند.
euphemy
استفاده از زبان ملایم‌تر برای بیان موضوعات حساس.
euphemia
یوفتیمیا اصطلاحی است که به بیان ملایم و لطیف مفاهیم حساس یا ناخوشایند اطلاق می‌شود.
euphemian
یوفمیایی به سبکی از گفتگو یا نوشتار اشاره دارد که با نرمی و لطافت بیان می‌شود.
euphemious
یوفمیوز به معنای به کارگیری زبان ملایم و غیرمستقیم است برای بیان مفهوم.
euphemiously
یوفمیوزی به گونه‌ای اشاره دارد که بیان دغدغه‌ها با نرمی و لطافت انجام می‌شود.
euphemisation
یوفتیمیزیشن به معنای به کارگیری زبان ملایم برای توصیف موضوعات دشوار است.
euphemiser
یوفتیمیزر به شخصی اطلاق می‌شود که از زبان ملایم برای بیان حقایق یا موضوعات حساس استفاده می‌کند.
euphemist
تعریف: فردی که از تعارف و واژه‌های نرم برای بیان موضوعات نامناسب یا دردناک استفاده می‌کند.
euphemistical
تعریف: مربوط به یا استفاده از تعارف، مخصوصاً در بیان موضوعات حساس.
euphemization
تعریف: عمل یا فرآیند استفاده از تعارفات به منظور نرم‌تر کردن بیان موضوعات.
euphemizer
تعریف: فردی که به دنبال تعارفات است و سعی می‌کند واژه‌های ملایم‌تری برای بیان مطالب انتخاب کند.
euphemous
تعریف: استفاده از واژه‌های ملایم به جای اصطلاحات خشن یا دردناک.
euphenic
تعریف: مربوط به واژه‌هایی که احساسات را آرام می‌کنند و در بیان نرم‌تر هستند.
euphenics
یوفنیک، مفهوم بهبود و ارتقاء شرایط انسانی و کیفیت زندگی است. این اصطلاح به تحقیقاتی اشاره دارد که به دنبال روش‌هایی برای کاهش اثرات ژنتیکی منفی بر انسان‌ها هستند.
euphyllite
یوفیلیت، ماده‌ای معدنی نادر است که در مناطق دگرگونی سنگ‌ها یافت می‌شود و ویژگی‌های جالبی دارد.
euphyllopoda
یوفیلاپودا، کلاسی از سخت‌پوستان دریایی هستند که شامل گروه‌های مختلف می‌شوند و در اقیانوس‌ها زندگی می‌کنند.
euphon
یوفون، یک ساز بادی است که صداهایی با کیفیت عالی تولید می‌کند و معمولاً در گروه‌های پیشرفته موسیقی استفاده می‌شود.
euphone
یوفون، به کلمات یا عبارات دلپذیر از نظر صوتی گفته می‌شود که در نوشتار و شعر اهمیت دارند.
euphonetic
یوفونیک به ویژگی‌های صوتی اشاره دارد که باعث می‌شوند صداها یا عبارات خوشایند به نظر برسند.
euphonetics
صوت‌شناسی، مطالعه‌ای در حوزه صداهایی که خوشایند و دلنشین هستند و به ترکیب و کیفیت آنها می‌پردازد.
euphonia
گوش‌نوازی، نرم و شیرین بودن صدا، به ویژه در شعر، موسیقی، یا طبیعت مورد استفاده قرار می‌گیرد.
euphoniad
گوش‌نوازی، یک شکل ادبی یا موسیقایی است که بر زیبایی و هارمونی صدا تأکید دارد.
euphonic
گوش‌نواز، به معنی خوش صدا و دلپذیر، به ویژه در مورد صداها یا موسیقی که آرامش‌بخش هستند.
euphonical
گوش‌نواز، به معنای زیبا و خوش صدا، به‌ویژه در موسیقی و شعر به کار می‌رود.
euphonically
به طور گوش‌نواز، به روشی که صدای خوب و دلپذیری ایجاد می‌کند، به‌ویژه در صحبت یا موسیقی.
euphonicalness
زیبایی صوتی، کیفیت صدا که خوش‌آیند و دلپذیر است.
euphonym
واژه‌ای که به دلایل صوتی خوشایند و زیبا به نظر می‌رسد.
euphoniously
به طرز خوش‌آوا و دلپذیر.
euphoniousness
کیفیت خوش‌آوا بودن، جذابیت صوتی.
euphonise
خوش‌آوا کردن، به صداها زیبایی و دلپذیری دادن.
euphonised
خوش‌آوا شده، صداها به شیوه‌ای دلپذیر تغییر یافته‌اند.