felonous
مجرم، مرتبط با انجام جرم یا رفتارهای غیرقانونی.
felonries
زندان‌ها، محلی برای نگهداری افرادی که مرتکب جرم شده‌اند.
felonsetter
تعیین‌کننده مجرمان، شخصی که در وضع قوانین مرتبط با مجرمان و جرایم نقش دارد.
felonsetting
تنظیم مجرم، فرایند قانونی مربوط به تعریف و تعیین شرایط مجرمان.
felonweed
علف هرز مجرم، به گیاهان غیر بومی و مهاجم اطلاق می‌شود که به رشد و رشد محیط‌های دیگر آسیب می‌زنند.
felonwood
چوب مجرم به نوعی چوب با کیفیت و مقاوم اشاره دارد که معمولاً برای ساخت مبلمان استفاده می‌شود.
felonwort
گیاه مجرم، گیاهی با ویژگی‌های دارویی که در درمان بیماری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
fels
فلس‌ها، توده‌های سنگی و سخت در مناطق کوهستانی که عموماً خطرناک هستند.
felsite
فلسیت، سنگی آتشفشان با دانه‌های ریز که در پژوهش‌های زمین‌شناسی به کار می‌رود.
felsites
فلسیت، نوعی سنگ آتش‌فشانی است که معمولاً دارای دانه‌های ریز می‌باشد و به طور عمده از سیلیکات‌ها تشکیل شده است.
felsitic
فلسیتیک به نوعی بافت سنگ اطلاق می‌شود که ویژگی‌ها و مواد معدنی سنگ‌های فلسیت را نشان می‌دهد.
felsobanyite
فلسوبانییت، معدنی نادر است که معمولاً در سنگ‌های آتش‌فشانی وجود دارد و دارای ویژگی‌های خاصی می‌باشد.
felsophyre
فلسوفیر به نوعی از سنگ‌ها اطلاق می‌شود که در آن کریستال‌های بزرگ‌تر درون یک زمینه ریز دانه وجود دارد.
felsophyric
فلسوفیر به توصیف ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که مرتبط با ساختار بلوری خاص این نوع سنگ‌هاست.
felsosphaerite
فلسوسفیرایت، ماده‌ای معدنی است که در فرآیندهای زمین‌شناسی خاصی نقش دارد.
felspath
فلزپات، نوعی کانی سیلیکاته است که به عنوان ماده اولیه در تولید شیشه و سرامیک استفاده می‌شود.
felspathic
فلزپاتیک، صفتی است که به سنگ‌هایی اطلاق می‌شود که ترکیب اصلی آنها فلدسپات است.
felspathose
فلزپاتوز به نوعی از سنگ یا خاک اشاره دارد که غنی از فلدسپات است.
felstone
فلزسنگ نوعی سنگ آتش‌فشانی است که غنی از فلدسپات می‌باشد.
felstones
فلزسنگ‌ها، سنگ‌های آتش‌فشانی غنی از فلدسپات هستند.
felter
فلزکار به شخصی گفته می‌شود که در تولید پارچه‌های پشمی و الیاف فعالیت دارد.
felty
پشمی، اشاره به ماده‌ای نرم و لطیف شبیه به حس پشم دارد.
feltyfare
غذای پشمی، به نوعی از غذاهایی اطلاق می‌شود که با استفاده از بافت نرم پشم درست شده‌اند.
feltyflier
پرچم پشمی، به یک نوع تبلیغ یا بروشور اشاره دارد که ممکن است از بافت نرم و فانتزی برخوردار باشد.
feltings
نقاشی‌های پشمی، به آثار هنری‌ای اشاره دارد که با استفاده از مواد پشمی ساخته می‌شوند.
feltlike
شبیه به پشم، اشاره به حس و بافت شیء یا ماده‌ای مشابه بافت پشم دارد.
feltmaker
تولیدکننده پشم، به فردی اشاره دارد که در ساختن اشیاء از پشم تخصص دارد.
feltmaking
فِلَت‌سازی، هنری است که در آن با استفاده از پشم و آب، نمد تولید می‌شود و معمولاً شامل احساس و تخیل هنرمند است.
feltman
فِلَت‌ساز، شخصی است که در هنر ساخت نمد و محصولات نمدی تخصص دارد.
feltmonger
فِلَت‌فروش، شخصی است که نمد می‌فروشد و معمولاً درباره انواع مختلف آن اطلاعات دارد.
feltness
سختی نمد به قابلیت و کیفیت نمد اطلاق می‌شود و نشان‌دهنده چگالی و ترکیب فیبر است.
feltwork
کارهای نمد به فعالیت‌ها و تکنیک‌هایی اشاره دارد که در هنگام کار با نمد انجام می‌شود.
feltwort
فلت‌ورت، گیاهی است که معمولاً برای خاصیت‌های خاص آن در ساخت نمد استفاده می‌شود.
felup
فلوپ کردن، به معنای رها کردن و رهایی از فشار یا استرس است.
femalely
به معنای شیوه یا روش زنانه در بیان احساسات یا افکار است.
femaleness
زن بودن، ویژگی یا حالت اینکه شخصی زن است.
femalist
فماریست، کسی که به حقوق زنان و برابری جنسیتی معتقد است.
femality
زنانه بودن، ویژگی‌ها و صفاتی که به زنان نسبت داده می‌شود.
femalize
زنانه کردن، به معنای تبدیل کردن به ویژگی‌های زنانه.
femcee
فم‌سی به زنانی اطلاق می‌شود که در عرصه موزیک و به‌ویژه رپ فعالیت می‌کنند و در این حوزه به شایستگی شناخته می‌شوند.