gnotobiologies
گنوتوبیولوژیها، زمینههای مطالعاتی مرتبط با موجودات زندهٔ پرورشیافته در شرایط استریل را در بر میگیرد.
gnotobiosis
گنوتوبیوسیس، حالت زندگی موجودات در محیطهای کاملاً بدون میکرو ارگانیسم را توصیف میکند.
gnotobiote
گنوتوبیوت، موجودی است که در شرایط بدون میکروارگانیسمها زندگی میکند.
gnotobiotically
به صورت گنوتوبیوتیک، اشاره دارد به شرایطی که در آن موجودات در یک محیط بدون میکروب مطالعه میشوند.
gnotobiotics
گنوتوبیویک، علمی است که به بررسی موجودات زنده در سیستمهای کاملاً کنترل شده میپردازد.
gnow
گنو به معنای درک درونی و شهودی اطلاعات است.
goa
گوآ، ایالتی در هند است که به واسطه سواحل زیبای خود و فرهنگ غنیاش معروف است.
goadlike
شبیه به تحریککننده، به چیزی اطلاق میشود که افراد را به عمل یا واکنشی وادار میکند.
goadsman
تحریککننده به کسی اطلاق میشود که دیگران را به عمل و اقدام تشویق میکند.
goadster
تحریککننده شخصی است که به دیگران انگیزه میدهد و آنها را به عمل وا میدارد.
goaf
گودال، فضای خالی که بعد از استخراج منابع معدنی یا معادن بهجا میماند.
goajiro
گواخیرو، نامی محلی برای گروهی از مردم بومی که در مناطق خاصی زندگی میکنند.
goala
گوالا، به فردی گفته میشود که مسئولیت دفاع از دروازه را در تیمهای ورزشی بر عهده دارد.
goalage
دورهای که یک بازیکن یا ورزشکار مسئولیتهای خاصی را در یک تیم بر عهده دارد.
goaled
زمانی که بازیکن زحمت میکشد و موفق به گلزنی یا دستیابی به هدفی میشود.
goalee
دروازهبان، فردی که مسئولیت محافظت از دروازه را در ورزشهایی مانند فوتبال بر عهده دارد.
goaler
دروازهبان، بازیکنی که مسئول نگهداری دروازه از گل زدن حریف است.
goalers
جمع دروازهبان، به گروهی از افرادی که مسئول نگهداری دروازه هستند اشاره دارد.
goaling
گل زنی، عمل به ثمر رساندن گل در یک بازی ورزشی.
goalkeeping
دروازهداری، فعالیتی که شامل دفاع از دروازه و جلوگیری از گل خوردن است.
goar
'Goar' به نوعی گندم قدیمی اشاره دارد که در بعضی مناطق استفاده میشده است.
goas
گوآس، یک نوع میوه یا گیاه خاص که در بعضی از مناطق رشد میکند.
goasila
گواسلا، موجودی افسانهای با نیکویی و زیبایی خارقالعاده است که در قصهها و افسانهها وجود دارد.
goatbeard
گیاه ریش بز، نوعی گیاه که در مناطق خشک رشد میکند و به خاطر تواناییاش در مقابله با شرایط سخت شناخته شده است.
goatbrush
گیاه ریش بز، نوعی گیاه که با رشد خود از فرسایش خاک جلوگیری میکند و به تثبیت زمین کمک میکند.
goatbush
بوته بز، نوعی گیاه است که برای کوچکترها محل استراحت فراهم میکند و در باغبانی نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
goateed
دوستداشتنی و جذاب به نام ویژگی داشتن ریشی که تنها در زیر چانه و یا به صورت باریک وجود دارد.
goatherdess
زن بز، موجودی افسانهای که به عنوان محافظ دام زراعیها و منبع برکت شناخته میشود.
goatish
بز مانند، توصیفی برای ویژگیهایی که نمایانگر خصوصیات یا رفتارهای شبیه به بز هستند.
goatishly
به شیوهای که ویژگیهای بز را در رفتار یا خنده نشان دهد.
goatishness
ویژگی یا حالت بز مانند، ویژگیهای مرتبط با رفتار یا خصوصیات بز.
goatland
محل یا کشوری که به خاطر بزها یا محصولات مربوط به آنها شناخته میشود.
goatly
زبان تمثیلی برای توصیف چیزی که به ویژگیهای بز شباهت دارد.
goatlike
تواناییها یا ویژگیهای شباهت به بز، مانند چابکی یا بازیگوشی.
goatling
بزغاله، بز جوانی که هنوز به بلوغ نرسیده و معمولاً برای تولید مثل یا تولید شیر استفاده میشود.
goatpox
بزپوک، بیماری ویروسی و مسری در بزها که میتواند به گلهها آسیب برساند.
goatroot
ریشه بز، گیاهی است که به عنوان دارو در طب سنتی شناخته میشود.
goatsbane
سم بز، گیاهی سمی که میتواند به دامها آسیب برساند و باید از آنها دور نگه داشته شود.
goatsfoot
پای بز، نام گیاهی است که معمولاً در مناطق مرطوب رشد میکند و برگهای خاصی دارد.
goatstone
سنگ بز، نوعی تشکیل سنگی که در زمینشناسی استفاده میشود و میتواند ویژگیهای خاصی داشته باشد.