haplomi
هپلاومی، به موجودات خاصی در زیست‌شناسی که دارای الگوهای ژنتیکی خاصی هستند اشاره دارد.
haplomid
هپلومید، گونه‌ای از موجودات که ویژگی‌های خاصی دارند و در تحقیق‌های علمی بررسی می‌شوند.
haplomitosis
هپلومیتوز، نوعی از تقسیم سلولی که در شرایط خاص و نادر رخ می‌دهد.
haplomous
هپلوموس به موجوداتی اطلاق می‌شود که تنها یک مجموعه از کروموزوم‌ها را دارند.
haplont
هپلا‌نت، موجودی است که در مرحله خاص هپلوئیدی زندگی می‌کند.
haplonts
هبلا نت نوعی موجود زنده است که در زنجیره زندگی خود، فقط یک مجموعه کروموزومی دارد.
haploperistomic
به ویژگی‌های ساختاری اطلاق می‌شود که به نوع خاصی از گیاهان تعلق دارد و شامل ترکیبات هبلواپریستومیک است.
haploperistomous
به گیاهانی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های خاص هبلواپریستوموس دارند.
haplopetalous
به دسته‌ای از گل‌ها اطلاق می‌شود که فقط یک نوع گلبرگ دارند.
haplophase
مرحله‌ای از چرخه زندگی که موجود زنده دارای یک مجموعه کروموزومی است.
haplophyte
به گیاهانی گفته می‌شود که در مرحله هپلوئیدی زندگی می‌کنند.
haplopia
هاپلندیا، یک نوع اختلال بینایی است که در آن اشیا به صورت یک تصویر واحد دیده می‌شوند.
haplopias
هاپلندیاها جمع کلمه هاپلندیا هستند و به انواع مختلف این اختلال بینایی اشاره دارد.
haploscope
هاپلاسکوپ، ابزاری برای اندازه‌گیری و بررسی بینایی دو چشمی است.
haploscopic
هاپلاسکوپیک، مربوط به اندازه‌گیری و آنالیز بینایی دو چشمی است.
haploses
جمع کلمه هاپلوز است و به انواع مختلف این اختلالات بینایی اشاره دارد.
haplosis
هاپلوز، نوعی اختلال بینایی است که فرد در آن نمی‌تواند تصاویر را به طور صحیح از هم تفکیک کند.
haplostemonous
هاپلاستمنوس به گیاهانی اطلاق می‌شود که پرچم‌های آنها در یک ردیف قرار دارند.
happenchance
اتفاقی که به طور تصادفی یا بدون برنامه‌ریزی پیش می‌آید.
happer
هپر به معنای برنده یا شخصی است که موفق به کسب موفقیت در یک رقابت شده است.
happify
شاد کردن، ایجاد احساس خوشحالی یا بهبودی در کسی.
happiless
بی‌خیالی، عدم حضور احساس خوشحالی.
hapsburg
دودمان هابسبورگ، یک خانواده سلطنتی است که در تاریخ اروپا نقش مهمی داشته است.
haptene
هپتین، ترکیبی است که به تنهایی قادر به ایجاد واکنش ایمنی نیست، مگر اینکه به یک پروتئین بزرگ‌تر متصل شود.
haptenes
هپتین‌ها، ترکیباتی هستند که تنها با کشف شدن به پروتئین‌های حامل، می‌توانند واکنش ایمنی را به وجود آورند.
haptenic
هپتنی به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به یک مولکول امکان می‌دهد تا به پروتئین‌های بزرگ‌تر متصل شده و واکنش ایمنی ایجاد کند.
haptera
هپترا، ساختارهایی هستند که به موجودات کمک می‌کنند تا به سطوح بچسبند یا حرکت کنند.
haptere
هپتری، ساختارهایی هستند که به حرکت موجودات آبزی کمک می‌کنند و مطالعه آنها در زیست‌شناسی دریایی اهمیت دارد.
hapteron
هپترون، ساختاری است که به موجودات کمک می‌کند تا به محیط خود بچسبند.
haptical
حسی مربوط به احساسات لمسی و تماس با اشیاء.
haptometer
ابزاری برای اندازه‌گیری حساسیت لمسی.
haptophobia
ترس از لمس یا تماس فیزیکی.
haptophor
دستگاهی که اطلاعات لمسی را ارسال می‌کند.
haptophoric
مربوط به احساس یا تماس لمسی.
haptophorous
دارای ویژگی‌های لمسی و حسی.
haptor
هپتور، بخش خاصی از بدن در برخی موجودات انگل است که برای چسبیدن به میزبان خود توسعه یافته است.
haptotropic
هپتروپیک به حرکتی اطلاق می‌شود که در آن موجودات به تماس یا لمس پاسخ می‌دهند.
haptotropically
به طور هپتروپیک به رشد یا حرکتی اطلاق می‌شود که تحت تاثیر تماس یا لمس قرار می‌گیرد.
haptotropism
هپتروپیزم به گرایش گیاهان به سمت محرک‌های لمسی اشاره دارد که بر رشد آن‌ها تاثیر می‌گذارد.
hapuku
هپاکو، نوعی ماهی بزرگ از خانواده در مورد ماهی‌های متعلق به اقیانوس آرام و نزدیکی نیوزیلند است.