hauberticum
هاوبرتیکوم، اصطلاحی در تاریخ زرهها که به نوع خاصی از زره اشاره دارد.
haubois
هاوبوا، نوعی زره که به خاطر انعطافپذیری و راحتی در حرکت معروف است.
hauchecornite
هاوشکرونیت، ماده معدنی کمیاب که در برخی از formations زمینشناسی یافت میشود.
hauerite
هاوریت، ماده معدنی که به دلیل ترکیب شیمیایی خاص و خواص قابل توجهش مورد توجه است.
hauflin
حافلین، نوعی خط یا نشانه که برای مشخص کردن حدود و مرزها استفاده میشود.
haughland
هاغلند، یک ناحیه کمارتفاع و مرطوب که معمولاً با چمن و علف پوشیده شده است.
haught
متکبرانه، صفتی برای توصیف رفتاری بیاحترام یا خودبرتر بین.
haughtily
متکبرانه، به شیوهای که نشاندهنده برتری و بیاحترامی باشد.
haughtly
به شیوهای متکبرانه، نشاندهنده بیاحترامی و برتری.
haughtness
متکبری، حالتی که فرد خود را برتر از دیگران میبیند و رفتارهای بیاحترامی نشان میدهد.
haughtonite
هاوتونیت، یک کانی نادر است که ترکیب شیمیایی خاصی دارد و در برخی از سنگهای آتش فشانی یافت میشود.
hauyne
هاوین، یک کانی معدنی آتشفشانی است که معمولاً رنگ آبی دارد و در سنگهای تزئینی و جواهرات استفاده میشود.
hauynite
هاوینیت، یک کانی آتشفشانی است که به ویژه به خاطر تنوع رنگی آن شناخته میشود.
hauynophyre
هاوینوفیر، نوعی سنگ آتش فشانی با بافت خاص و ترکیب معدنی منحصر به فرد است.
haulabout
جابهجا کردن، حمل کردن یا در حال حرکت پراکنده شدن از یک جا به جاهای دیگر.
haulages
حمل و نقل، به ویژه در مورد کالاها یا بارها، به معنای جابهجایی از یک مکان به مکان دیگر.
haulageway
راّهای که بارها و کالاها از آن عبور کرده و جا به جا میشود.
haulaway
عمل جا به جا کردن بار یا زباله.
haulback
عمل بازگرداندن یا بازیابی یک شی.
hauld
ابزاری برای محکم نگه داشتن یا حفظ یک شی.
haulyard
شخص یا گروهی که مسئول جا به جایی بار است.
haulyards
گروههایی که وظیفه اصلی آنها حمل و نقل بار است.
haulmy
بردن یا جابجا کردن بار یا وسایل، به ویژه وقتی که زیاد یا سنگین باشد.
haulmier
صفتی برای توصیف وسایل نقلیه یا تجهیزات که قادر به حمل بار بیشتری هستند.
haulmiest
صفت درجه عالی برای توصیف چیزی که بیشترین قابلیت حمل بار را دارد.
haulse
فرآیند جابجایی با احتیاط وسایل یا بار، به ویژه در زمان دشوار بودن.
haulster
فردی که به طور خاص در حمل و نقل بار تخصص دارد.
hault
نگهداری یا توقف یک فعالیت یا عمل به دلیل نیاز یا شرایط خاص.
haum
هاوم، نوعی بیان با احساس و جذابیت که میتواند توجه دیگران را جلب کند.
haunce
هاونس، نوعی حرکت یا رفتار با زیبایی و جذابیت.
haunched
هاونس، به معنای نشستن یا خم شدن در حالتی خاص.
hauncher
هاونسر، چیزی یا کسی که نقطه قوت یا ویژگی خاصی را ایجاد میکند.
haunchy
هاونچی، مربوط به یک ساختار گران برای حمایت یا زیبایی.
haunching
هاونچینگ، عمل یا حالت خم شدن به جلو یا پایین.
haunchless
بدون یال و قوس در ناحیه پشت، به خصوص در مورد حیوانات.
haunter
شخص یا موجودی که یک مکان را تسخیر میکند، به ویژه در داستانهای ترسناک.
haunters
چندین شخص یا موجود که یک مکان را تسخیر میکنند.
haunty
به معنای مغرور و متکبر.
haupia
پودینگ سنتی هاوائی تهیه شده از شیر نارگیل.