hebronite
هبرونی، شخصی که از شهر خَبْرُون، واقع در سرزمین‌های مقدس، می‌باشد.
hecastotheism
هکَستوتئیسم، اعتقاد به چندین خدا، به ویژه در زمینه‌های خاص مذهبی.
hecate
هکاته، الههٔ جادو و جادوگری در میتولوژی باستان، به خصوص در فرهنگ‌های یونانی.
hecatean
هکاتائی، به اعمال و رسوم مربوط به الههٔ هکاته و جادو اشاره دارد.
hecatic
هکتیک به معنی شلوغ و هرج و مرج است، به حالتی اشاره دارد که در آن چیزها به طور نامنظم و بی‌نظم پیش می‌روند.
hecatine
هکتین نوعی ماده یا مفهوم در دین باستان است.
hecatombaeon
هکتومبایئون به یک دوره زمانی یا جشنواره مذهبی مرتبط با قربانی‌ها اشاره دارد.
hecatombed
هکتومب شده به معنای قربانی کردن جانوران در یک مراسم دینی است.
hecatomped
هکتامپ شده اشاره به قربانی کردن در تلاش برای جلب خشنودی خداوندان دارد.
hecatompedon
هکتامپدون به فضایی اشاره دارد که در آن قربانی‌ها یا تقدیمات انجام می‌شود.
hecatonstylon
هکتونستیلون، ساختاری معماری که در آن از صد ستون استفاده شده است.
hecatontarchy
هکتونتارکی به نوعی حکومت اشاره دارد که شامل صد قلمرو است.
hecatontome
هکتونتوم به مجموعه‌ای بزرگ از متون یا نوشته‌ها اشاره دارد.
hecatophyllous
هکتوفیلوش به گیاهانی گفته می‌شود که دارای برگ‌های فراوان هستند.
hecchsmhaer
هکچسمه‌ئر یک اصطلاح نادر است که معانی واضحی ندارد.
hecco
هککو یک اصطلاح عامیانه است که در مکالمات غیررسمی به کار می‌رود.
hecctkaerre
hecctkaerre یک واژه تخصصی است که در زمینه‌های خاص معنی و کاربرد خود را دارد.
hech
hech یک اصطلاح است که در فرهنگ‌های مختلف شیوه‌های متفاوتی دارد.
hechsher
Hechsher گواهی است که معتبر بودن یک محصول از نظر قوانین غذایی را تایید می‌کند.
hechsherim
Hechsherim به گواهی‌هایی گفته می‌شود که برای تأیید انطباق با قوانین غذایی صادر می‌شوند.
hechshers
Hechshers به گواهی‌هایی اشاره دارد که برای راستی‌آزمایی الزامات غذایی استفاده می‌شوند.
hecht
Hecht به نوعی ماهی اشاره دارد که در تغذیه و آشپزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
hechtia
هیچتی، گیاهی از خانواده پنیرکیان که بومی مناطق گرمسیری می‌باشد و معمولاً به‌خاطر شکل خاص و زیبای برگ‌هایش کشت می‌شود.
heckerism
هکرزم، حالتی از رفتار است که فرد به شکلی شدیدا تلاش می‌کند که جذاب و باحال به نظر برسد، معمولاً با تقلید از شیوه‌ها و کلمات جالب.
heckimal
هکیمال، واژه‌ای غیررسمی برای توصیف موجوداتی کوچک و شیطنت‌آمیز که معمولاً در داستان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
hecks
هکس، اصطلاحی غیررسمی برای ابراز تعجب یا شگفتی در مکالمات عادی.
hectar
هکتار، واحدی برای اندازه‌گیری مساحت که معادل ۱۰،۰۰۰ متر مربع است، به‌خصوص در کشاورزی و مدیریت زمین به کار می‌رود.
hecte
هکت، واژه‌ای قدیمی که به یک نوع اندازه‌گیری خاص در تاریخ باستان اشاره دارد.
hectical
شلوغ، به معنای پرسر و صدا و شلوغی در زندگی یا محیط اطراف.
hectically
به طور شلوغ، به شیوه‌ای که با سرعت و بی‌نظمی انجام می‌شود.
hecticly
به شیوه‌ای شلوغ و با عجله، بدون نظم.
hecticness
شلوغی، به حالت و ویژگی شلوغی و فعالیت زیاد در یک محیط.
hectyli
هکتولی، به عنوان یک عنصر خیالی در داستان‌ها و متون علمی تخیلی.
hective
شلوغ و سریع، به شرایط و وضعیت‌های پر از فعالیت و دینامیک یک محیط اشاره دارد.
hectocotyl
هکتوکوتیل، بازوی ویژه‌ای در برخی نرم‌زیست‌ها، خصوصاً هشت‌پایان، است که برای انتقال اسپرم به ماده استفاده می‌شود.
hectocotyle
هکتوکوتیل، ساختار خاصی در نرهای هشت‌پا و برخی دیگر از نرم‌زیست‌ها که کارکردی مشابه هکتوکوتیل دارد.
hectocotyliferous
هکتوکوتیل‌دار به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای هکتوکوتیل هستند و به فرآیند تولیدمثل مربوط می‌شود.
hectocotylization
هکتوکوتیل‌سازی به فرایند ایجاد و توسعه هکتوکوتیل در نرهای نرم‌زیست‌ها اشاره دارد.
hectocotylize
هکتوکوتیل‌سازی به فرایند ایجاد هکتوکوتیل در نرهای نرم‌زیست‌ها اطلاق می‌شود.
hectography
هکتوگرافی، روشی برای چاپ که از شابلون‌ها یا سنگ‌ها برای تولید کپی‌ها استفاده می‌شود.