hemogenetic
هموژنیک به عواملی اشاره دارد که بر تولید خون تأثیر دارند.
hemogenia
هموژنی به فرآیند تولید و شکل‌گیری خون اشاره دارد.
hemogenic
هموژنیک به بافت‌هایی اطلاق می‌شود که در تولید خون نقش دارند.
hemogenous
هموژنیک به وضعیتی اشاره دارد که در آن ترکیب یا نوع خاصی از خون وجود دارد.
hemoglobic
هموگلوبیک، مربوط به هموگلوبین؛ نوعی پروتئین در خون که اکسیژن را حمل می‌کند.
hemoglobinemia
هموگلوبینمی، وضعیتی که در آن سطح هموگلوبین در خون بالا یا پایین می‌شود.
hemoglobinic
هموگلوبینیک، مربوط به پروتئین هموگلوبین و عملکرد آن در بدن.
hemoglobiniferous
هموگلوبین‌دار، دارای هموگلوبین یا قابلیت تولید آن.
hemoglobinocholia
هموگلوبینوکولیا، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن هموگلوبین در صفرا وجود دارد.
hemoglobinometer
هموگلوبینومتر، دستگاهی برای اندازه‌گیری سطح هموگلوبین در خون.
hemoglobinophilic
باکتری‌ها یا ارگانیسم‌هایی که به هموگلوبین علاقه دارند و در محیط‌هایی با میزان بالای هموگلوبین زندگی می‌کنند.
hemoglobinous
موادی که حاوی هموگلوبین هستند و نقش مهمی در حمل و نقل اکسیژن دارند.
hemoglobinuric
شرایطی که در آن هموگلوبین در ادرار وجود دارد و معمولاً نشان‌دهنده آسیب یا بیماری است.
hemoglobulin
پروتئین‌های گلوبینی که به هموگلوبین مربوط می‌شوند و نقش مهمی در عملکرد خون دارند.
hemogram
یک آزمایش خون که شامل اطلاعاتی درباره تعداد سلول‌های خونی است.
hemogregarine
موجودات انگلی که در خون لختی از حیوانات زندگی می‌کنند و معمولاً به سایر گونه‌ها منتقل می‌شوند.
hemoid
هموئید، ساختاری که شبیه هموروئید است و در پزشکی به کار می‌رود.
hemokonia
هموکونیا، اصطلاحی در پزشکی که به شرایط و اختلالات خونی اطلاق می‌شود.
hemokoniosis
هموکنزیوس، بیماری ریوی ناشی از تنفس ذرات گرد و غبار.
hemol
همول، فرایند تجزیه یا شکست گلبول‌های قرمز خون.
hemoleucocyte
همولکوئید،معادل پزشکی گلبول‌های سفید خون که نقش مهمی در سیستم ایمنی دارند.
hemoleucocytic
همولکوئیدی، مربوط به فعالیت‌های گلبول‌های سفید خون و نقش آن‌ها در سیستم ایمنی.
hemolymphatic
سیستم همولنفاتیک به مجموعه عروق و مایعات در برخی از موجودات که به گردش مواد مغذی و دفع مواد زائد کمک می‌کند، اشاره دارد.
hemolysate
همولیزاته به مایعی اطلاق می‌شود که از لیز شدن سلول‌های قرمز خون و آزاد شدن محتویات آنها بدست می‌آید.
hemolysin
همولیزین به پروتئینی اطلاق می‌شود که قادر به تخریب سلول‌های قرمز خون است و می‌تواند در ایجاد عفونت‌ها نقش داشته باشد.
hemolyze
همولیز شدن به فرایند تخریب سلول‌های قرمز خون و آزادسازی محتویات آنها اشاره دارد.
hemolyzed
همولیز شده به وضعیتی اشاره دارد که در آن سلول‌های قرمز خون تخریب شده‌اند و محتویات آنها آزاد شده است.
hemolyzes
همولیز می‌کند به عمل تخریب سلول‌های قرمز خون اشاره دارد که در آن محتویات سلول آزاد می‌شوند.
hemolyzing
همولیز به معنای تجزیه یا تخریب سلول‌های قرمز خون می‌باشد.
hemology
همولوژی به معنای مطالعه خون و مسائل پزشکی مرتبط با آن است.
hemologist
همولوژیست شخصی است که به بررسی و درمان بیماری‌های خونی می‌پردازد.
hemomanometer
همومانومتر دستگاهی است که برای سنجش فشار خون به کار می‌رود.
hemometer
همومتر ابزاری است برای بررسی و اندازه‌گیری ویژگی‌های خون.
hemometry
همومترزی به معنای اندازه‌گیری و تحلیل ویژگی‌های خون می‌باشد.
hemonephrosis
همونفروز به تجمع خون در کلیه‌ها اشاره دارد که می‌تواند به دلایل مختلفی از جمله آسیب یا عفونت رخ دهد.
hemopathy
هموپاتی به هر نوع بیماری و اختلال مربوط به خون اشاره دارد.
hemopathology
هموپاتولوژی به بررسی و تحلیل بیماری‌های خونی و بافت‌های مرتبط با آن‌ها می‌پردازد.
hemopericardium
هموپریکاردیم به جمع شدن خون در کیسه اطراف قلب اشاره دارد که می‌تواند به وضعیت‌های پزشکی شدید اشاره کند.
hemoperitoneum
هموپریتونیوم به تجمع خون در داخل حفره شکم اشاره دارد که معمولاً به علت آسیب یا تراومای داخلی رخ می‌دهد.
hemopexis
هموپکسیس به تجمع یا جمع‌آوری خون در یک ناحیه خاص اشاره دارد.