hyenoid
هاینوید به ساختارهایی اشاره دارد که به لحاظ شکل و عملکرد به هاینا مربوط می‌شوند.
hienz
هاینز به نوعی از موادی اشاره دارد که وجود آنها در یک محیط خاص، خصوصیات خاصی را ایجاد می‌کند.
hiera
هیره به جنبه‌های خاص یا مهمی اشاره دارد که در فرهنگ یا سیستم‌های اجتماعی نقش دارند.
hieracian
هیرکین، اصطلاحی است که به نوعی از گیاهان در خانواده آستراسه‌ها اشاره دارد که معمولاً در مناطق سنگی و خشک رشد می‌کنند.
hieracite
هیرکایت، نوعی ماده معدنی نادر است که به خاطر ویژگی‌های خاصش در زمین‌شناسی مورد توجه قرار می‌گیرد.
hieracium
هیرکیوم، نام یک سرده از گیاهان گلدار است که در نقاط مختلف زمین رشد می‌کند و در بسیاری از فرهنگ‌ها به عنوان دارو مورد استفاده قرار می‌گیرد.
hieracosphinges
هیرکوسفینژها، موجودات افسانه‌ای هستند که در داستان‌های باستانی به عنوان موجودات محافظ و مقدس معرفی می‌شوند.
hieracosphinx
هیرکوسفینکس، نماد موجودی افسانه‌ای است که ترکیبی از انسان و حیوانات مختلف است و به عنوان نمادی از قدرت و رمز و راز در فرهنگ‌های گوناگون شناخته می‌شود.
hieracosphinxes
هیرکوسفینکس‌ها، به عنوان موجودات افسانه‌ای، در هنر و معماری باستان نقش مهمی دارند و در آثار هنری و بناهای تاریخی مشاهده می‌شوند.
hierapicra
هیرآپیکرا، نوعی نوشته یا نقاشی باستانی مربوط به مناسک مذهبی و آیینی است.
hierarchal
سلسله‌مراتبی، به ساختار سازمانی یا اجتماعی اشاره دارد که در آن افراد یا واحدها بر اساس مقام یا اعتبار خود مرتب می‌شوند.
hierarchial
سلسله‌مراتبی، نیاز به ترتیبی خاص در سازمان یا ارتباطات دارد.
hierarchic
سلسله‌مراتبی، به ساختاری اشاره دارد که در آن قدرت و مسئولیت‌ها به طور مشخص تقسیم شده‌اند.
hierarchically
به صورت سلسله‌مراتبی، به روش‌هایی اشاره دارد که در آن مجموعه‌ای از عناصر به ترتیب سطح یا مقام مرتب می‌شوند.
hierarchism
سلسله‌مراتیسم، عقیده یا سیستم اجتماعی است که در آن قدرت به صورت نابرابر توزیع شده است.
hierarchist
هیرارکیست به فردی اطلاق می‌شود که به سیستم‌های طبقاتی و رتبه‌بندی در جامعه یا سازمان اعتقاد دارد.
hieratica
خط هیراتیک نوعی خط سریع و تزئینی است که در مصر باستان برای نوشتن استفاده می‌شد.
hieratical
هیراتیک به سبک نوشتاری اشاره دارد که با حالات رسمی و مذهبی مشخص می‌شود.
hieratically
به طور هیراتیک به معنای نوشتن یا ارایه چیزی به شیوه‌ای رسمی و مذهبی است.
hieraticism
هیراتیک‌گرایی به استفاده از شیوه‌های نوشتاری رسمی و مذهبی اشاره می‌کند.
hieratite
هیراتیت به نوعی سنگ معدنی اشاره دارد که در آثار تاریخی و جواهرات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
hierochloe
هیروکلا نوعی علف زار است که معمولاً در زمین‌های مرطوب و باتلاقی رشد می‌کند.
hierocratical
سیستم یا ساختاری که در آن قدرت و رهبری به صورت دینی تقسیم می‌شود.
hierodeacon
عنوانی دینی برای دیاقون‌های مذهبی که در کلیسا به کلیسا خدمات می‌دهند.
hierodulic
کسانی که به عنوان خدمتگذاران دینی در معابد یا مکان‌های مذهبی کار می‌کنند.
hierofalco
به نوع خاصی از پرندگان اشاره دارد که ویژگی‌های قابل توجهی دارند.
hierogamy
ازدواج مقدس یا اتحاد الهی در بافت‌های مذهبی و فرهنگی.
hieroglypher
هیروگلیفر، فردی که به مطالعه و بازسازی نگارش‌های تصویرنگارانه باستانی می‌پردازد.
hieroglyphy
هیروگلیف، سیستم نوشتاری شامل نمادهای تصویری که در تمدن‌های باستانی مانند مصر استفاده می‌شده است.
hieroglyphical
هیروگلیفی، صفتی که به ویژگی یا شکل نوشتار با نمادهای تصویری اشاره دارد.
hieroglyphically
به صورت هیروگلیفی؛ به شیوه‌ای که مربوط به نمادهای تصویرنگارانه است.
hieroglyphist
هیروگلیفیست، فردی که به طور خاص در مطالعه هیروگلیف‌ها مهارت دارد.
hieroglyphize
هیروگلیف کردن، تبدیل متن به فرم یا نگارش هیروگلیف.
hieroglyphology
هیروگلیفولوژی، علم و مطالعه نوشتار هیروگلیف یا نوشتار باستانی مصر.
hieroglyphologist
هیروگلیف‌شناس، فردی است که به مطالعه و تحلیل نوشتار هیروگلیف می‌پردازد.
hierogrammat
هیروگرام گرامات، کاراکتر نوشتاری مقدس در متون سماوی و مذهبی.
hierogrammate
هیروگراماته، نوشتن یا نمادهای مقدس در متون که به شکلی خاص مورد استفاده قرار می‌گرفت.
hierogrammateus
هیروگراماته‌ئوس، کشیشی که به نوشتار مقدس و الهی می‌پردازد.
hierogrammatic
هیروگراماتیک، مربوط به نوشتار و طراحی‌های نمادین و مقدس.
hierogrammatical
نوشتاری که شامل نشانه‌ها و نمادهای مذهبی یا معنوی است و به معنای خاصی اشاره دارد.