hymenochaete
هیمنوچاete، نوعی قارچ است که عمدتاً بر روی چوبهای تجزیه شده رشد میکند و در چرخه طبیعت نقش دارد.
hymenogaster
هیمنوگاستر، جنس خاصی از قارچها است که تولید میوهها را زیر زمین انجام میدهد و به همین خاطر کمتر دیده میشود.
hymenogastraceae
هیمنوگاسترایه یک خانواده از قارچهاست که ویژگی خاصی در تولید مثل و رشد در زیر خاک دارد.
hymenomycetal
قارچهای هایمنومایسیتال به دستهای از قارچها اطلاق میشود که در آنها ساختار انتقال اسپور به شکل نازک و برگ مانند است.
hymenomycete
هایمنومایستهها به قارچهایی اطلاق میشود که بدنه باروری گوشتی و معمولاً پاپو به شکل کلاهک دارند.
hymenomycetes
هایمنومایستهها به گروهی از قارچهای چتر مانند اطلاق میشود که در تجزیه و تحلیل زیستمحیطی اهمیت دارند.
hymenomycetoid
قارچهای هایمنومایکیتوئید به نوعی از قارچها اطلاق میشود که به دامنههای مختلف میپیوندند و ویژگیهای خاصی در تولید اسپور دارند.
hymenomycetous
واژهای که به ویژگیهای خاص قارچهای گروه هایمنومایسته اشاره دارد که شامل تولید کلاهک و تیغه هستند.
hymenophyllaceae
خانوادهای از سرخسها که معمولاً در مناطق مرطوب و سایهدار رشد میکنند و به دلیل ساختار نازک خود شناخته میشوند.
hymenophyllaceous
هیمونوفیلاسیوس، مربوط به گیاهانی که در خانواده هیمونوفیلا قرار دارند و معمولاً در مناطق مرطوب رشد میکنند.
hymenophyllites
هیمونوفیلیتها، نوعی فسیل گیاهی از خانواده هیمونوفیلا که نشاندهنده گیاهان دوران باستان هستند.
hymenopter
هیمونیوپتر، حشرهای است که به رده هیمونیوپترا تعلق دارد و معمولاً شامل زنبورها و مورچهها میشود.
hymenopterist
حشرهشناسی که به مطالعه گروهی از حشرات به نام هایمنوپترا، شامل زنبورها و مورچهها میپردازد.
hymenopttera
Hymenoptera: ردیفی از حشرات که شامل انواع مختلف زنبورها، زنبورهای عسل و موریانه ها میشود.
hymenotome
Hymenotome: ابزاری که برای برش یا جراحی بر روی پرده بکارت در جراحیهای پزشکی استفاده میشود.
hymenotomies
Hymenotomies: جمع hymenotomy، به عملهای جراحی که شامل برش پرده بکارت است، اطلاق میشود.
himyaric
زبان حمیری، زبانی باستانی از خانواده زبانهای عربی است که در یمن باستان صحبت میشده و اطلاعات فرهنگی و تاریخی مهمی از آن زمان ارائه میدهد.
himyaritic
حمیری به زبان یا فرهنگ مربوط به پادشاهی حمیری در یمن اشاره دارد و شامل آثار و کتیبههای باستانی این منطقه است.
himming
زمزمه کردن به معنای خواندن یا تولید صدا به صورت بیصدا یا با صدای کم است، معمولاً نشاندهنده شادی یا تمرکز است.