histonal
هیستونال به ساختارها و ویژگی‌های مرتبط با پروتئین‌های هیستون اشاره دارد.
histonomy
هیستونومی به علم و مطالعه‌ی طبقه‌بندی بافت‌ها اشاره دارد.
histopathologic
هیستوپاتولوژیک به مطالعه و تحلیل بافت‌ها در شرایط بیماری اشاره دارد.
histopathological
هیستوپاتولوژیکی به بررسی‌های دقیق علمی در مورد بافت‌ها و بیماری‌ها اشاره دارد.
histopathologically
به صورت هیستوپاتولوژیکی، به بررسی و تجزیه و تحلیل بافت‌های بدن و شناخت بیماری‌ها و تغییرات بافتی مربوط می‌شود.
histopathologist
هیستوپاتولوژیست، فردی است که به بررسی و تجزیه و تحلیل بافت‌های بدن بر اساس تغییرات پاتولوژیک می‌پردازد.
histophyly
هیستوفیلی، مطالعه و بررسی روابط تکاملی و طبقه‌بندی بافت‌ها است.
histophysiology
هیستوفیزیولوژی، مطالعه فیزیولوژی بافت‌ها و عملکرد آنها ترکیب هیستولوژی با فیزیولوژی است.
histophysiologic
هیستوفیزیولوژیک به جوانب فیزیولوژیک بافت‌ها در ارتباط با ساختار و عملکرد آنها اشاره می‌کند.
histophysiological
هیستوفیزیولوژیک به جنبه‌های فیزیولوژیک بافت‌ها در ارتباط با ساختار و کاربرد آنها اشاره دارد.
histoplasma
هیستوپلاسما، نوعی قارچ است که می‌تواند باعث عفونت‌های شدید ریوی و بیماری‌های دیگر شود.
histoplasmin
هیستوپلاسمن، ماده‌ای است که در تشخیص عفونت هیستوپلاسما در بیمار استفاده می‌شود.
historial
مدرک یا گزارشی که اطلاعاتی از گذشته را شامل می‌شود.
historicalness
ویژگی تاریخی که به اهمیت زمان گذشته اشاره دارد.
historician
تاریخ‌نگار، فردی که به پژوهش و نوشتن درباره تاریخ می‌پردازد.
historicist
تاریخی‌گرا، فردی است که بر اساس زمینه تاریخی به تجزیه و تحلیل اشیاء یا متون می‌پردازد.
historicocabbalistical
علوم و تعابیر تاریخی که به کبالای یهودی و فلسفه‌های باستانی مربوط می‌شود.
historicocritical
روش‌شناسی تحقیقاتی که به تحلیل تاریخی متون به خصوص در مطالعات مذهبی می‌پردازد.
historicocultural
عواملی که از تعاملات تاریخی و فرهنگی میان جوامع مختلف ناشی می‌شوند.
historicodogmatic
تحلیل تاریخی بر روی دکترین‌ها و تطور آنها بر اساس زمان و مکان.
historicogeographical
مطالعه تأثیرات تاریخ و جغرافیا بر روی جوامع و جمعیت‌ها.
historicophilosophica
تحلیل و بررسی ایده‌های فلسفی در بافت تاریخی آنها.
historicophysical
ویژگی‌های فیزیکی و تاریخی یک شی یا پدیده، شامل جزئیات ملموس آن در زمان‌های گذشته.
historicopolitical
رویدادها و تحولات سیاسی در تاریخ که تأثیر بزرگی بر نحوه اداره جوامع دارند.
historicoprophetic
متون و نوشته‌هایی که پیش‌بینی‌ها و باورهای دینی را در زمان‌های تاریخ نشان می‌دهند.
historicoreligious
جوانب مذهبی که در تاریخ شکل گرفته‌اند و تأثیر زیادی بر فرهنگ‌ها دارند.
historics
رویدادها و وقایع مهم در تاریخ که به یادآوری و یادگیری از گذشته کمک می‌کند.
historicus
تاریخ‌نویس، کسی که به ثبت و نگارش تاریخ می‌پردازد.
historied
تاریخی، به چیزی اشاره دارد که دارای داستان یا رویدادهای تاریخی است.
historier
تاریخ‌نگار، کسی که به مطالعه و ثبت تاریخ می‌پردازد.
historiette
تاریخ‌نگاری کوچک، یک نوشته کوتاه درباره رویدادهای تاریخی.
historify
قلمداد کردن یا توصیف کردن وقایع به‌صورت تاریخی.
historiograph
تاریخ‌نگاری، مکتب یا شیوه‌ای از نوشتن تاریخ.
historiographer
تاریخ‌نگار، شخصی که به نوشتن تاریخ و تحلیل رویدادهای تاریخی می‌پردازد.
historiographers
تاریخ‌نگاران، افرادی که به نوشتن تاریخ و تحلیل رویدادهای تاریخی می‌پردازند.
historiographership
تاریخ‌نگاری، هنر و علم نوشتن تاریخ و تولید متون تاریخی.
historiographic
تاریخ‌نگاری، مربوط به نوشتن یا تحلیل تاریخ و رویدادهای تاریخی.
historiographical
تاریخ‌نگاری، مربوط به روش‌ها و اصول نوشتن تاریخ.
historiographically
تاریخ‌نگاری، به طرز نوشتن تاریخ و روش‌های آن اشاره دارد.
historiographies
تاریخ‌نگاری‌ها، متون یا پژوهش‌های مرتبط با تاریخ و نحوه نگارش آن هستند.