historiology
تاریخ‌شناسی به بررسی و تحلیل روش‌ها و رویکردهای تاریخ‌نگاری می‌پردازد.
historiological
ساختار و رویکردهای علمی مرتبط با تاریخ‌شناسی را توصیف می‌کند.
historiometry
تاریخ‌سنجی به استفاده از روش‌های کمی برای بررسی و تحلیل تاریخ اشاره دارد.
historiometric
به روش‌های آماری که در تحلیل داده‌های تاریخی استفاده می‌شود، اشاره می‌کند.
historionomer
فاقد تأسیس و تعریف مشخص اما به افرادی اشاره دارد که به بررسی و تحلیل تاریخ می‌پردازند.
historious
تاریخی، به معنی مرتبط با تاریخ یا دارای اهمیت تاریخی.
historism
تاریخی‌گرایی، نظریه‌ای که بر اهمیت زمینه تاریخی تأکید دارد.
historize
تاریخی کردن، قرار دادن یک موضوع در زمینه تاریخی.
histotherapy
تاریخ‌درمانی، استفاده از روش‌های تاریخی در درمان بیماری‌ها.
histotherapist
تاریخ‌درمانگر، کسی که به درمان با استفاده از روش‌های تاریخی می‌پردازد.
histothrombin
هیستوتومبین، ماده‌ای مربوط به درمان‌های پزشکی که در کنترل لخته شدن خون کمک می‌کند.
histotome
هیستوتوم، ابزاری در علم پزشکی برای برش نازک بافت‌ها به منظور بررسی و تحلیل آن‌ها است.
histotomy
هیستوتمی، فرایند برش و بررسی بافت به منظور تحلیل آن است.
histotomies
هیستوتمی‌ها، برش‌های بافتی هستند که جهت بررسی‌های علمی انجام می‌شوند.
histotrophy
هیستوتروفی، به معنای تغذیه و تأمین مواد مغذی برای بافت‌ها است.
histotrophic
هیستوتروفیک به موجودات یا شرایطی گفته می‌شود که به تأمین مواد مغذی برای بافت‌ها کمک می‌کنند.
histotropic
هیستوتروپیک به رفتارها و عوامل مرتبط با حرکت یا تأثیر بر بافت‌ها اشاره دارد.
histozyme
هیستوزیم، آنزیمی که در تجزیه مواد سلولی و بافت‌ها نقش دارد.
histozoic
هیستوئوزیک به موجودات یا بافت‌هایی اشاره دارد که در درون بافت‌های حیوانی زندگی می‌کنند.
hystriciasis
هیستریکیا سیس به یک وضعیت یا بیماری نادر در موجودات جوجه‌تیغی اشاره دارد.
hystricid
هیستریکید به خانواده‌ای از جوجه‌تیغی‌ها اشاره دارد.
hystricidae
هیستریکید خانواده‌ای از جوندگان است که شامل جوجه‌تیغی‌ها می‌شود.
hystricinae
هیستریکین یک زیرخانواده از خانواده جوجه‌تیغی‌ها است.
hystricine
هیستریسین به گروهی از جانداران که دارای ویژگی‌های خاصی مانند موهای تیغ‌دار هستند، اشاره دارد.
hystricism
هیستریسیزم به مطالعه و تحقیق درباره جانداران هیستریسین اشاره دارد.
hystricismus
هیستریکیزم به اصطلاحی اشاره دارد که به مطالعه و مفهوم جوندگان خاص مربوط می‌شود.
hystricoid
هیستریکوئید به ویژگی‌های ظاهری اشاره دارد که به گروهی از جانداران مربوط می‌شود.
hystricomorph
هیستریکومورف به گروهی از جوندگان با ویژگی‌های خاص غیراولیه اشاره دارد.
hystricomorphic
هیستریکومورفیک به ویژگی‌های خاص و ظاهری جوندگان اشاره دارد که از نظر ساختاری متفاوت هستند.
hystricomorphous
هیستریکومافوس، یک واژه زیست‌شناسی که به گروهی از پستانداران اشاره دارد که به خصوصیات خاصی مجهز هستند.
histrio
هیستریو، به معنای هنرمند یا بازیگری که در نمایش‌ها و کمدی‌ها نقش دارد.
histriobdella
هیستریودلا، نوعی لیچ که در زیستگاه‌های آبی زندگی می‌کند و در اکوسیستم‌ها نقش مهمی دارد.
histriomastix
هیستریومستیکس، جنس انگل‌هایی که بر روی موجودات دریایی زندگی می‌کنند و باعث بیماری می‌شوند.
histrion
هیستریون، به عنوان یک بازیگر یا فردی که در نمایش‌ها و تئاتر فعالیت می‌کند.
histrionical
هیستریونیک، به معنای ابراز احساسات به شیوه‌ای غیرمعمول و اغراق‌آمیز.
histrionically
به طرز تئاتری و اغراق‌آمیز عمل کردن، زمانی که فرد احساسات را بیش از حد نشان می‌دهد.
histrionicism
خصوصیت یا تمایل به نمایش دادن احساسات به طور شدید و اغراق‌آمیز.
histrionism
شیوه‌ای از رفتار اغراق‌آمیز و نمایشی که ممکن است به عنوان تفریح یا عدم جدیت دیده شود.
histrionize
نمایش احساسات به شکل اغراق‌آمیز و تئاتری.
hystrix
نوعی حیوان خارپشت که دارای تیغ‌های تیز است.