homostylous
هوموستایل به گیاهانی اشاره می‌کند که دارای ساختارهای یکسان و مشابه در گل‌ها یا سایر قسمت‌ها هستند.
homotactic
هوموتاکتیک به حرکات یا پاسخ‌های حرکتی سازمان یافته در سوی یک منبع خاص اشاره دارد.
homotatic
هموتاتیک به فرآیندها یا سیستم‌هایی اشاره دارد که در آنها ثبات و یکپارچگی مستمر حفظ می‌شود.
homotaxeous
هموتاکسیوس به آرایش یا ترتیب خاصی اشاره دارد که در آن اجزا به طور هماهنگ و منظم کنار هم قرار می‌گیرند.
homotaxy
هموتاکسی به توزیع و رفتار مشابه موجودات در شرایط مشابه اشاره دارد.
homotaxia
هموتاکسیا به تأثیرات مشابه عوامل محیطی بر توزیع گونه‌ها اشاره می‌کند.
homotaxial
هموتاکسیال به شباهت‌های ساختاری و رفتارهای مشابه در سیستم‌ها اشاره دارد.
homotaxially
هموتاکسیال به‌صورت مشابه در واکنش‌ها یا رفتارهای موجودات در شرایط مشابه اشاره دارد.
homotaxic
هموتاکسیک، به رابطه یا گروهی اشاره دارد که در آن موجودات یا اجزا با ویژگی های مشابه سازماندهی می‌شوند.
homotaxis
هموتاکسی، به فرآیند یا اصولی اشاره دارد که به طبقه‌بندی موجودات بر اساس شباهت های ظاهری و یا ویژگی‌های مشترک آنها می‌پردازد.
homothallic
هموتالیک به نوعی از موجودات زنده اشاره دارد که می‌توانند با استفاده از یک گیاه یا اسپور همانند خودش، تولید مثل کنند.
homothallism
هموتالتیسم به توانایی یک ارگانیسم برای تولید مثل به تنهایی اشاره دارد، بدون نیاز به جفت دیگر.
homotherm
هوموترم به موجوداتی اطلاق می‌شود که دمای بدنشان در شرایط مختلف محیطی ثابت باقی می‌ماند.
homothermal
هوموترمال به فرآیند یا ویژگی‌ای اشاره دارد که در آن دمای بدن موجودات زنده در سطوح ثابت نگه‌داشته می‌شود.
homothermy
هوموترمی به معنی حفظ دمای بدن در سطح ثابت است، به گونه‌ای که با تغییرات دما در محیط تفاوتی نکند.
homothermic
هوموترمیک به موجوداتی اطلاق می‌شود که می‌توانند دمای بدن خود را ثابت نگه دارند.
homothermism
هوموترمیسم به سیستم‌ها و فرایندهای فیزیولوژیکی اطلاق می‌شود که در آنها دمای بدن به طور ثابت نگه داشته می‌شود.
homothermous
هوموترموس به موجوداتی اطلاق می‌شود که می‌توانند دمای بدن خود را در هر شرایط محیطی حفظ کنند.
homothety
هوموتی به معنی نسبت‌های متناسب در اشکال هندسی است که معمولاً در ریاضیات و هندسه بررسی می‌شود.
homothetic
هوموتتیک به تغییرات هندسی اطلاق می‌شود که در آن شکل بدون تغییر باقی می‌ماند، اما اندازه آن تغییر می‌کند.
homotypal
هموتیپال به ویژگی‌ها یا ساختارهای مشابه اشاره دارد، به ویژه در زیست‌شناسی و طبقه‌بندی گونه‌ها.
homotype
هموتیپ به نوعی از موجودات اشاره دارد که ویژگی‌ها و ساختارهای یکسانی دارند.
homotypy
هوموتیپی به شباهت در فرم یا ویژگی‌های ظاهری بین گونه‌های مختلف اشاره دارد.
homotypic
هموتیپیک به ویژگی‌ها یا مشخصات مشابه در موجوداتی که از یک منبع مشترک ناشی می‌شوند، اشاره دارد.
homotypical
هموتیپیک به روابط یا رفتارهای مشابهی اشاره دارد که در بین گونه‌های مختلف وجود دارد.
homotony
هوموتونی به تعاملات مشابه در زیستگاه‌ها یا بین گونه‌های مختلف اشاره دارد.
homotonic
در ریاضیات، به تابعی اشاره دارد که در نقاط مختلف دامنه خود، یک نوع تن و ویژگی‌های مشابه را حفظ می‌کند.
homotonous
به توصیف حالتی گفته می‌شود که در آن هیچ تنوع و تغییر مشخصی وجود ندارد.
homotonously
به توصیف شیوه‌ای اشاره دارد که در آن اقدامات یا ویژگی‌ها به صورت یکنواخت و بدون تغییر انجام می‌شود.
homotopy
یک مفهوم ریاضی در توپولوژی که تغییرات پیوسته شکل‌ها را بررسی می‌کند.
homotopic
به توصیف خاصیت‌هایی اشاره دارد که در آن دو شکل می‌توانند به یکدیگر از طریق تغییر پیوسته تبدیل شوند.
homotransplantation
عملیاتی پزشکی که شامل انتقال بافت یا اعضا از یک فرد به فرد دیگر در یک گونه مشابه است.
homotropal
حرکت یا رشد در یک جهت خاص، به خصوص در جواب به محرکی از محیط.
homotropous
روشی از رشد یا رفتار که در پاسخ به محرک‌ها در یک جهت مشابه صورت می‌گیرد.
homovanillic
یک نوع ترکیب شیمیایی که از کاتابولیسم دوپامین به دست می‌آید.
homovanillin
ترکیبی خوشبو که می‌تواند در مواد غذایی و عطرها وجود داشته باشد.
homoveratric
ترکیبی شیمیایی که در طبیعت و در برخی از فعالیت‌های بیوشیمیایی به کار می‌رود.
homoveratrole
ترکیبی که به دلیل خواص آنتی‌اکسیدانی‌اش مورد توجه است.
homozygosis
حالتی که یک فرد دو آلل یکسان برای یک ژن خاص دارد.
homozygotic
صفت یا ویژگی که از هر دو والد به یک شکل به ارث برده می‌شود.