idiopsychology
ایدیوسایکولوژی، مطالعه روندهای روانی و رفتارهای فردی و منحصر به فرد افراد است.
idiopsychological
ایدیوسایکولوژیک مربوط به جنبه‌های روانی خاص هر فرد است.
idioreflex
ایدیورفلکس، واکنش‌های خاص و منحصر به فرد که فرد به محرک‌های مختلف نشان می‌دهد.
idiorepulsive
ایدیورپولسیو به ویژگی‌هایی اشاره دارد که باعث دوری یا تنفر از محیط یا افراد می‌شود.
idioretinal
ایدیوریتینال به واکنش‌ها و ویژگی‌های خاص مربوط به شبکیه چشم اشاره دارد.
idiorrhythmy
ایدیوریتمی به شیوه و ریتم زندگی و رفتار خاص هر فرد اشاره دارد.
idiorrhythmic
ایدیو ریتمیک به معنی پیروی از یک الگوی زندگی خاص به‌طور مستقل و بدون هماهنگی با دیگران است.
idiorrhythmism
ایدیو ریتمیسم به معنای تجلی فردی‌سازی در زندگی روزمره است.
idiosepiidae
ایدیوسپییدیا نام یک خانواده از هشت‌پایان است که به دلیل ساختار خاص خود شناخته می‌شوند.
idiosepion
ایدیوسپیون نام یک جنس از خانواده ایدیوسپییدیا است که شامل انواع مختلفی می‌شود.
idiosyncracy
ایدیو سینکرزی به معنی ویژگی یا عادت خاصی است که فرد را از دیگران متمایز می‌کند.
idiosyncracies
ایدیو سینکرزی‌ها به معنی مجموعه‌ای از ویژگی‌ها یا عادات خاص افراد یا گروه‌ها است.
idiosyncratical
ویژگی‌های منحصر به فرد و خاص فردی که باعث تمایز او از دیگران می‌شود.
idiosyncratically
به طرز خاص و منحصر به فردی عمل کردن یا اندیشیدن.
idiosome
ویژگی‌های خاص و منحصر به فرد در رفتار یا شخصیت فرد.
idiospasm
فوران ناگهانی و غیرقابل‌انتظار از احساسات یا رفتاری خاص.
idiospastic
نوعی حرکات خاص و غیرمعمول در رقص یا نمایش.
idiostatic
رفتارهایی که نشان‌دهنده ویژگی‌های خاص فرد است و ممکن است به شرایط خاص مرتبط باشد.
idiotcy
احمق بودن، ناتوانی در درک و قضاوت صحیح.
idiotcies
جمع احمق بودن، اعمال یا سخنان احمقانه.
idiothalamous
یک اصطلاح نادر درباره ساختار مغز.
idiothermy
مفهوم پیچیده‌ای در علم دماشناسی.
idiothermic
نوعی از موجودات که دما را به شیوه خاصی تنظیم می‌کنند.
idiothermous
به نوع رفتار حیات‌جاندگان اشاره دارد که دما را کنترل می‌کند.
idiotical
احمقانه؛ چیزی که به وضوح ناشیانه یا نادانانه است.
idiotically
به طرز احمقانه؛ به صورت نادانانه یا احمقانه.
idioticalness
احمقانه بودن؛ ویژگی یا حالت نادان بودن.
idioticon
ایدیوکان، یک واژه یا اصطلاح خاص است که برای توصیف افرادی با افکار یا رفتارهای جاهلانه به کار می‌رود.
idiotypic
ایدیوتیپیک؛ مربوط به یا مختص نوع خاصی از افراد یا موجودات.
idiotise
احمق کردن؛ به منطور نادان کردن یا کم فهم کردن افراد.
idiotised
احمق کردن، به معنای تحریک کردن یا تشویق به رفتارهای نادانسته.
idiotish
احمقانه، استفاده از مفاهیم یا رفتارهایی که نشان‌دهنده نادانی یا کم‌فکری است.
idiotising
احمق کردن، به معنای از بین بردن تفکر منطقی و تشویق رفتارهای نادان.
idiotism
ایدئوتیسم، اصطلاح یا عبارتی که بر رفتار یا طرز فکر احمقانه تأکید دارد.
idiotisms
ایدئوتیسم‌ها، جمع ایدئوتیسم؛ اشاره به عباراتی که به رفتار یا طرز فکر احمقانه اشاره دارد.
idiotize
احمقانه کردن، اقدام به ساده کردن یا نادیده گرفتن یک مسأله پیچیده.
idiotized
احمق شده، وضعیتی که شخص به دلیل اطلاعات نادرست یا پیچیدگی به سادگی درک می‌کند.
idiotizing
احمقانه کردن، عمل ایجاد سردرگمی یا کم‌اهمیت جلوه دادن یک موضوع.
idiotry
احمق بودن، رفتار یا گفتار احمقانه یا نادان.
idiotropian
شخص احمق، فردی که به طرز بارزی نادان یا بی‌محتواست.