isatine
ایزاتین ترکیب شیمیایی است که در تولید رنگ استفاده می‌شود.
isatines
ایساتین‌ها، ترکیبات آلی مشابه ایساتین که در تحقیقات علمی استفاده می‌شوند.
isatinic
اسید ایستینیک، ترکیبی شیمیایی که از ایساتین به دست می‌آید و در تحقیقات علمی کاربرد دارد.
isatins
ایساتین‌ها، ترکیبات شیمیایی خاصی که در تحقیقات پزشکی کاربرد دارد.
isatis
ایستیس، یک جنس از گیاهان که در پزشکی سنتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
isatogen
ایساتوژن، ماده‌ای که قابلیت تشکیل ایساتین را دارد.
isatogenic
ایساتوژنیک، مربوط به اثرات و خواص ایساتوژن‌ها در بیولوژی.
isaurian
ایزوری یا ایزوری‌ها، موجوداتی متعلق به دوره‌ی ژوراسیک، قسمتی از دایناسورها به شمار می‌روند که در محیط‌های مختلف زندگی می‌کردند.
isauxesis
ایزاکسیس به فرآیند افزایش حجم و اندازه موجودات زنده می‌پردازد و می‌تواند در زمینه‌های زیست‌شناسی و اکولوژی کاربرد داشته باشد.
isauxetic
ایزاکتیک به نوعی رشد اشاره دارد که اندازه موجودات در تمامی ابعاد به‌طور یکسان افزایش می‌یابد.
isawa
ایزاوا به نوعی هنر در فرهنگ ژاپنی برمی‌گردد که در آن احساسات و تجربیات زندگی به تصویر کشیده می‌شود.
isazoxy
ایزازوکی یک ترکیب شیمیایی است که در صنعت و آزمایشگاه‌ها کاربردهای متعددی دارد.
isba
ایزبا به نوعی خانه روستایی در روسیه اطلاق می‌شود که معمولاً با چوب ساخته می‌شود و در معماری سنتی روسی جایگاه ویژه‌ای دارد.
isbas
ایس باس، نوعی مسکن سنتی که عمدتا در نواحی خاصی وجود دارد.
iscariot
اسکاروت، به ویژه با یهودا اسکاروت شناخته می‌شود که در داستان‌های دینی به دلیل خیانتش مشهور است.
iscariotic
اسکاروتی به ویژگی‌هایی اشاره دارد که مرتبط با خیانت و عدم وفاداری هستند.
iscariotical
اسکاروتیک به ویژگی‌های خیانت و عدم وفاداری در رفتار یا کردار اشاره دارد.
iscariotism
اسکاروتیسم به اعتقادات و رفتارهای خیانتکارانه اشاره دارد.
ischaemic
ایسکمیک به کاهش جریان خون به اندام‌ها یا بافت‌ها اشاره دارد.
ischar
ischar یک تابع که برای بررسی اینکه آیا یک کاراکتر حرف است یا نه استفاده می‌شود.
ischchia
Ischchia، نوعی درد که معمولاً در ناحیه خاصی احساس می‌شود.
ischemias
ایسکمی‌ها به کمبود جریان خون در ناحیه‌ای اشاره دارد که ممکن است منجر به آسیب بافتی شود.
ischemic
ایسکمیک به وضعیتی اشاره دارد که در آن خون به یک منطقه خاص نمی‌رسد.
ischiac
ایشیاق به ناحیه‌ای از بدن اشاره دارد که معمولاً در دردهای خاص تجربه می‌شود.
ischiadic
ایشیادیک اشاره دارد به عصب‌هایی که در ناحیه پایین‌تر کمر و پاها قرار دارند.
ischiadicus
عصب ایِشیا دیکوس، عصب مهمی در ناحیه پشتی پا که مسئول حس و حرکات برخی از عضلات است.
ischial
لگن ایِشیا، قسمتی از استخوان‌های لگن که بر روی آن نشسته می‌شود.
ischialgia
ایشیالژیا به درد در ناحیه ایِشیا یا نشیمنگاه اطلاق می‌شود.
ischialgic
ایشیالژیک مربوط به درد یا ناراحتی در ناحیه ایِشیا.
ischiatic
ایشیاتیک، مربوط به ناحیه ایِشیا در بدن.
ischidrosis
ایشی‌دروزیس به معنای تعریق بیش از حد در ناحیه ایِشیا.
ischioanal
منطقه ایشیوانال به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در اطراف مقعد قرار دارد و شامل بافت‌های نرم است.
ischiobulbar
منطقه ایشیوبولبار به ناحیه‌ای در بدن اشاره دارد که از بافت‌هایی تشکیل شده که به عملکرد عضلات کمک می‌کند.
ischiocapsular
منطقه ایشیوکپسولار به ناحیه‌ای مربوط می‌شود که در اطراف مفاصل و بافت کپسولی است.
ischiocaudal
ایشیوکودال به ساختاری اشاره دارد که ایلیوم را به ناحیه دمی متصل می کند.
ischiocavernosus
عضله ایشیوکاورنوزوس به عضله‌ای اطلاق می‌شود که در نعوظ نقش دارد.
ischiocavernous
ایشیوکاورنوز به ساختارهایی اطلاق می‌شود که در پشتیبانی از عملکرد عروقی نقش دارند.
ischiocele
ایسکیوکل، نوعی هرنی است که در ناحیه استخوان نشسته (ایسکیوم) رخ می‌دهد.
ischiocerite
ایسکیوکرایت، یک ماده معدنی با ویژگی‌ها و ترکیبات خاص است که به ندرت یافت می‌شود.
ischiococcygeal
ایسکیوکوکسیژال به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در نزدیکی استخوان دمی و استخوان نشسته واقع شده است.