kamarupic
سبک کاماروپیک، سبکی از هنر در منطقه کاماروی هند که از ویژگیهای خاص و رنگهای زنده بهره میبرد.
kambal
کامبال، نوعی پتو که معمولاً از مواد گرم ساخته شده و در خواب یا در مواقعی که سرد است استفاده میشود.
kameeldoorn
درختی است که معمولاً در مناطق خشک و بیابانی رشد میکند و برای مقاومت در برابر شرایط سخت شناخته شده است.
kameelthorn
یک نوع گیاه یا درخت است که معمولاً برای ایجاد حصارهای طبیعی و جلوگیری از ورود حیوانات وحشی استفاده میشود.
kamel
نوعی حیوان است که به خوبی با شرایط سخت بیابانی سازگار است و میتواند برای مدت طولانی بدون آب زندگی کند.
kamelaukion
گونهای نادر از گیاهان که معمولاً به خاطر اهمیت و ارزشهای زیستمحیطیاش مورد توجه قرار میگیرد.
kamelaukions
نوعی گیاه است که معمولاً در بهار شکوفههایی زیبا میدهد و مورد علاقه باغبانها میباشد.
kamik
کَامیک، نوعی کفش زمینی سنتی که معمولاً از چرم و خز ساخته میشود و برای حفاظت از پا در شرایط سرد استفاده میشود.
kamiks
کَامیکها، جمع کثیر کَامیک، به انواع مختلفی از کفشهای سنتی اشاره دارد که معمولاً در مناطق سرد پوشیده میشوند.
kamleika
کَاملِیکا، نوعی کُت مخصوص با قابلیت ضد آب است که به طور عمده در فعالیتهای خارج از منزل مورد استفاده قرار میگیرد.
kammalan
کَمَمالان، نوعی هنر یا تکنیک خاص است که معمولاً در صنایع دستی و هنرهای تجسمی استفاده میشود.
kammererite
کامرهریت، نوعی کانی معدنی که معمولاً در سنگهای دگرگونی پیدا میشود و به دلیل رنگ سبز زیبا و خواص خاصش جالب است.
kammeu
کامئو، اصطلاح نادری که به پدیدههای خاص در علم زمینشناسی اشاره دارد و معمولاً در توصیف لایههای رسوبی استفاده میشود.
kammina
کامینا، جنسی از باکتریهای تکسلولی که در مطالعات زمینشناسی و بومشناسی دریایی اهمیت دارند.
kampseen
کامپسین، اصطلاح زمینشناسی منطقهای برای توصیف فرمهای خاص منظره است که درک آنها به بازسازی تاریخ زمینشناسی کمک میکند.
kamptomorph
کامپتومورف، نوعی شکل یا فرم در زمینههای زمینشناسی یا زیستشناسی که ویژگیهای خاصی دارد.