kuchens
کوشنها، دسرهای خوشمزه و مختلف که معمولاً در فرهنگ غذایی آلمان تهیه میشوند.
kudize
کودیز، فعل به معنای جشن گرفتن یک موفقیت یا دستاورد خاص.
kudo
کادو، تشویقی است که برای کارهای خوب و موفق به کسی داده میشود.
kudrun
کودران، شخصیتی از داستانهای کهن آلمانی که نماد وفاداری و شرف است.
kue
کعوه، نوعی شیرینی یا خوراکی تازه پخته شده میباشد.
kueh
کوه، نوعی دسر یا خوراکی سنتی در فرهنگهای آسیای جنوب شرقی است.
kuehneola
کوهینولا، اصطلاحی برای نوع خاصی از غذا یا ترکیب در آشپزی منطقهای.
kuei
کویی، نوعی غذای سنتی که در زمانهای خاص تهیه و مصرف میشود.
kues
کوس، ساز موزیکالی سنتی که معمولاً در مراسم و جشنها استفاده میشود.
kuffieh
کفی له، نوعی شال سنتی که معمولاً در خاورمیانه برای محافظت در برابر آفتاب و گرد و غبار استفاده میشود.
kufiyeh
کفی له، نوعی پوشش سر سنتی عربی که به شیوههای مختلف پوشیده میشود.
kuge
کوجه، نوعی لباس سنتی در فرهنگ ژاپنی که عموماً در مراسمها و جشنها استفاده میشود.
kugelhof
کگلهف، نوعی کیک خوشمزه که از خمیر مایه درست میشود و معمولاً در آلمان تهیه میشود.
kuhnia
فلسفه کنیایی، رویکردی به فلسفه علم که به تغییرات در پارادایمهای علمی میپردازد.
kui
کوی، نوعی غذای سنتی که معمولاً از مواد طبیعی و محلی تهیه میشود.
kuichua
کویچوا، زبانی بومی که بیشتر در مناطق خاصی از آمریکای جنوبی صحبت میشود.
kujawiak
کوجاویاک، رقصی سنتی از لهستان که معمولاً با موسیقی محلی اجرا میشود.
kukang
کنکو، نوعی پستاندار شبزی که دارای چشمان بزرگ و خاص است.
kukeri
کوکری، جشن فرهنگی و سنتی در بلغارستان که با رقص و لباسهای خاص همراه است.
kuki
ککی، گروه قومی که عمدتاً در نواحی شمال شرق هند زندگی میکند و فرهنگ و آداب خاص خود را دارد.
kukoline
ککولین، نوعی گیاه یا اشیا که در برخی مکانها یافت میشود.
kukui
درخت ککویی، درختی از خانوادهٔ خوراکی که در هاوایی یافت میشود.
kukulcan
ککولکان، ایزد باران و دانش در اسطورههای مایا.
kukupa
ککوپا، یک نوع پرنده با رنگهای زنده که در نواحی گرمسیری زندگی میکند.
kukuruku
صدایی که از برخی پرندگان ایجاد میشود.
kulack
کولاچ، نوعی پوشش گرم برای بدن که معمولاً از الیاف طبیعی تهیه میشود.
kulah
کلاه، نوعی پوشش سر که معمولاً در مراسمهای خاص و سنتی استفاده میشود.
kulaite
کولاایت، نوعی ساختار یا سبک معماری خاص که ویژگیهایی منحصر به فرد دارد.
kulaki
کولاخی، نوعی اسباببازی که معمولاً برای سرگرمی کودکان استفاده میشود.
kulakism
کولاکیسم، فلسفهای که بر روشهای سنتی و دستساز تأکید دارد.
kulanapan
کولاناپان، نوعی گردهمایی فرهنگی که شامل فعالیتهای مختلف است.
kulang
کولنگ، چیزی که معمولاً با خوششانسی یا برکت در فرهنگها مرتبط است.
kuldip
کول دیپ، نامی هندی که به معنای 'تپش قلب' است.
kuli
کولی، واژهای که به کارگران مهاجر و معمولاً کارگران غیر ماهر اشاره میکند.
kulimit
کولیمت، اصطلاحی برای یک نوع مراسم فرهنگی در برخی جوامع.
kulkarni
کولکارنی، نام خانوادگی هندی که به معنای 'مرد حسابدار' است.
kullaite
کولاویه، مادهای معدنی که در زمینشناسی مورد بررسی قرار میگیرد.
kullani
کولانی، نام غذایی که در فرهنگ محلی شناخته شده است.
kulm
کلم، نقطهی بالای یک کوه یا تپه است.
kulmet
کلمت، به ویژگیهای خاصی در کوهها اشاره دارد.