lecithality
لِسیتالیسم به قدرت یک ماده یا سم در ایجاد آسیب یا مرگ اشاره دارد.
lecithic
لِسیتیکی به ویژگیهای مواد مربوط به ترکیبات لِسیتین اشاره دارد.
lecythid
لسیثید، نوعی میوه با پوستی سخت که در برخی مناطق گرمسیری رشد میکند.
lecythidaceae
لسیثیداسه، خانوادهای از گیاهان که شامل گیاهانی با گلهای خاص میباشد.
lecythidaceous
لسیثیداسه، صفتی که به گیاهان مرتبط با خانواده لسیثیداسه اشاره دارد.
lecithins
لسیتین، یک ترکیب طبیعی که معمولاً به عنوان امولسیفایر در مواد غذایی استفاده میشود.
lecythis
لسیثیس، نوعی درخت که میوههای بزرگی تولید میکند و در جنگلهای بارانی یافت میشود.
lecithoblast
لسیثیوبلاست، سلولهایی که در تولید و تشکیل زرده تخممرغ نقش دارند.
lecythoi
لکیتوی، نوعی ظرف باستانی یونانی که عموماً برای نگهداری روغن و عطر استفاده میشود.
lecithoid
لسیثوید، به ساختارهایی اطلاق میشود که در غشای سلولها وجود دارند و عملکردهای خاصی دارند.
lecythoid
لسیثوید، اصطلاحی برای توصیف اشکالی مشابه لکیثوید و مرتبط با هنرهای باستانی میباشد.
lecithoprotein
لسیثوپروتئین، پروتئینی است که به لسیثین مرتبط است و نقشهای حیاتی در بدنت دارد.
leck
نگاه به صورت سریع و معمولاً گذرا به چیزی را در اصطلاح انگلیسی میگویند.
lecontite
لکانتیت، ماده معدنی نادری است که در چندین نقطه جغرافیایی خاص کشف شده است.
lecotropal
لکتروپال به ویژگیهایی اشاره دارد که به جانوران در شب یا محیطهای تاریک کمک میکند.
lect
سخنرانی به ارائهای در مورد یک موضوع خاص به یک گروه از مردم اشاره دارد.
lecthi
لکتھی به نگرش یا رویکرد خاصی نسبت به یک موضوع اشاره دارد.
lectica
لکتیکا به یک وسیله حمل و نقل سنتی اشاره دارد که معمولاً برای حمل افراد استفاده میشد.
lectisternium
لکتسترنیوم به مراسمی در روم باستان اشاره دارد که در آن برای خدایان حقایق و تشریفات برگزار میشد.
lectorate
لرکتور به گروهی از افراد اشاره دارد که مسئولیت آموزش یا نظارت بر فرآیند یادگیری را دارند.
lectorial
لکترین به معنای مربوط به آموزش و تدریس، به ویژه در محیطهای دانشگاهی است.
lectorship
لکتری به معنای مقام یا موقعیت معلمی در دانشگاه یا مؤسسه آموزشی است.
lectotype
لکتایپ به نمونهای از یک نوع گفته میشود که به عنوان مرجع برای نامگذاری به کار میرود.
lectress
لکتس به معنی زن معلم یا سخنران دانشگاهی است.
lectual
لکچوال به بررسیهای فکری و علمی در مورد موضوعات مختلف اشاره دارد.
lectuary
لکچوری به منبع یا مکانی برای ارائه محتوا یا تدریس اشاره دارد.
lecturee
شرکتکننده در یک سخنرانی یا کلاس درس که اطلاعات را از استاد یا سخنران دریافت میکند.
lectureproof
مدرکی که نمیتوان آن را به راحتی رد کرد یا انکار کرد.
lecturess
استادانی که در سخنرانیهای آموزشی تخصص دارند.
lecturette
یک سخنرانی کوتاه، معمولاً به عنوان مقدمهای برای موضوع خاص.
lecturn
میز یا پایهای که هنگام سخنرانی برای قرار دادن نوشتهها یا میکروفون استفاده میشود.
leda
شخصیتی از اسطورههای یونانی که به خاطر داستانهایش معروف است.
leden
لیدن نوعی درختی است که عموماً در مناطق سرد و شمالی رشد میکند.
lederite
لدرایت نوعی کانی است که در جواهرات و تزئینات مورد استفاده قرار میگیرد.
ledged
لگد به معنای داشتن لبه یا لبه بودن در اشیاء مختلف است.
ledgeless
بدون لبه یا بدون لبههای بیرونی، به توصیف اشیاء یا موقعیتها اشاره دارد.
ledgeman
مرد لبهدار به شخصی گفته میشود که در زمینه جغرافیا یا پیمایش کار میکند و با محیطهای سنگی آشنایی دارد.
ledgement
لگدمند به معنای لبه یا جایی است که برای استراحت یا پناهگاه استفاده میشود.
ledgerdom
حسابداری، مدیریت و ثبت تمامی تراکنشهای مالی در یک سند.
ledget
حاشیه یا لبهای که برای تعیین مرز یا زیبایی استفاده میشود.