leucocythaemic
لوسوسیتمیک، به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن تعداد گلبول‌های سفید خون غیرطبیعی است.
leucocythemia
لوسوسیتمی، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن تعداد گلبول‌های سفید خون به طور غیرطبیعی افزایش می‌یابد.
leucocythemic
لوسوسیتمیک، مربوط به شرایطی است که تعداد گلبول‌های سفید خون افزایش یافته است.
leucocytic
لوکوسیتیک، به شرایطی اشاره دارد که با گلبول‌های سفید خون ارتباط دارد.
leucocytoblast
لوسوسیتوبلاست، به سلول‌های نابالغ گلبولی سفید گفته می‌شود.
leucocytogenesis
لوسوسیتوژنز، به فرآیند تولید گلبول‌های سفید خون اشاره دارد.
leucocytoid
سلول‌های لکوسیتوئید، نوعی سلول ایمنی که معمولاً در پاسخ به عفونت‌ها یا بیماری‌ها ظاهر می‌شود.
leucocytolysin
لکوسیتولیسین، ماده‌ای که به تجزیه یا انحلال سلول‌های سفید خون کمک می‌کند.
leucocytolysis
لکوسیتولیز، فرآیند تجزیه یا نابودی سلول‌های سفید خون.
leucocytolytic
لکوسیتولیتیک به موادی اشاره دارد که به تخریب یا تجزیه سلول‌های سفید خون کمک می‌کنند.
leucocytology
لکوسیتولوژی، شاخه‌ای از علم که به بررسی و تحلیل سلول‌های سفید خون می‌پردازد.
leucocytometer
لکوسیتومتر، دستگاهی که برای شمارش و اندازه‌گیری سلول‌های سفید خون طراحی شده است.
leucocytopenia
لکوسیتوپنی، کمبود گلبول‌های سفید در خون است که می‌تواند نشانه‌ای از اختلالات مختلف باشد.
leucocytopenic
لکوسیتوپندیک به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن تعداد گلبول‌های سفید به طور غیرطبیعی کم است.
leucocytoplania
لکوسیتوپلانیا به معنای عدم تولید کافی گلبول‌های سفید در مغز استخوان می‌باشد.
leucocytopoiesis
لکوسیتوپوئز به فرایند تولید گلبول‌های سفید در مغز استخوان اطلاق می‌شود.
leucocytotherapy
لکوسیتوتراپی به درمانی اطلاق می‌شود که در آن از گلبول‌های سفید برای بهبود وضعیت بیمار استفاده می‌شود.
leucocytotic
لکوسیتوتیک به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن افزایش شمار گلبول‌های سفید در خون مشاهده می‌شود.
leucocytozoon
لکوسیتوزون، انگل پروتوزوئید است که معمولاً در خون پرندگان دیده می‌شود و می‌تواند بیماری‌هایی را ایجاد کند.
leucocrate
لکوکرات به معنای رهبری است که بر اصول عدالت و برابری تأکید دارد.
leucocratic
لکوکراتیک به معنای سیستمی است که در آن عدالت و برابری در اولویت قرار دارند.
leucocrinum
لکوکریوم به‌عنوان یک گیاه با گل‌های سفید و زیبا شناخته می‌شود.
leucodermatous
لکوودرماتوز به شرایطی اشاره دارد که در آن رنگدانه سازی پوست کاهش می‌یابد.
leucodermia
لکوودرمیا به وضعیتی اطلاق می‌شود که پوست رنگدانه‌های طبیعی خود را از دست می‌دهد.
leucodermic
لک‌های روشن بر روی پوست که به دلایل مختلف ایجاد می‌شوند.
leucoencephalitis
التهاب بافت مغز که می‌تواند به عوارض جدی منجر شود.
leucoethiop
ژن مرتبط با نوع خاصی از رنگ پوست.
leucogenic
عوامل یا ویژگی‌هایی که باعث تولید لکو یا رنگدانه می‌شوند.
leucoid
ظاهری شبیه به لکو که عموماً به رنگ روشن اشاره دارد.
leucoindigo
نوعی رنگ که عمدتاً در صنعت رنگرزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
leucoindigotin
لکوایندیگوتین ترکیبی است که به طور خاص در فرآیندهای رنگرزی و تولید رنگ‌های خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد.
leucojaceae
لکوجاسی خانواده‌ای از گیاهان است که شامل انواعی از گل‌ها و گیاهان علفی می‌شود.
leucojum
لکوجوم جنسی از گیاهان است که شامل برخی از گل‌های سفید زیبا می‌شود.
leucoline
لکولین ترکیبی شیمیایی است که به طور عمده در تحقیقات علمی و آزمایشی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
leucolytic
لکولیتیک به فرآیندهایی اطلاق می‌شود که شامل تجزیه و تخریب گلبول‌های سفید در بدن است.
leucomaine
لکومین‌ها ترکیبات آلی هستند که معمولاً در موجودات زنده ایجاد می‌شوند و با متابولیسم مرتبط هستند.
leucomatous
لیوکوماتوز به وضعیت غیرعادی پوست گفته می‌شود که در آن رنگدانه‌ها کم می‌شوند.
leucomelanic
لیوکوملانیک به رنگ روشن یا بی‌رنگی در بافت‌ها اشاره دارد.
leucomelanous
لیوکوملانوس به حالتی از بافت اشاره دارد که ترکیبی از رنگ روشن و تیره است.
leucones
لوکون‌ها به سلول‌های سفید خون گفته می‌شود که نقش مهمی در دفاع از بدن دارند.