limnic
لیمنیک، به شرایط خاصی در محیط‌های آبی اشاره دارد که بر بقای موجودات آبزی تأثیرگذار است.
limnimeter
لیمین متر، ابزاری است برای اندازه‌گیری سطح آب در منابع آبی شیرین.
limnimetric
لیمینمتر، به داده‌ها و اندازه‌گیری‌های مرتبط با سطح آب در منابع آب شیرین اشاره دارد.
limnite
لیمیت، نوعی رسوب که در مطالعات مربوط به اکوسیستم‌های آبی بررسی می‌شود.
limnobiology
لیمنازیولوژی، علم مربوط به مطالعه موجودات زنده در محیط‌های آبی شیرین و تعاملات آن‌ها است.
limnobiologic
شاخهای از علم زیست‌شناسی که به مطالعه و تحقیق درباره‌ اکوسیستم‌های آب‌های شیرین می‌پردازد.
limnobiological
مربوط به علم زیست‌شناسی آب‌های شیرین و فرآیندهای بیولوژیکی آن‌ها.
limnobiologically
به شیوه‌ای که به مطالعات بیولوژیکی اکوسیستم‌های آب‌های شیرین مربوط می‌شود.
limnobios
اشکال زندگی که در اکوسیستم‌های آب‌های شیرین زندگی می‌کنند.
limnobium
جنس گیاهانی که در آب زندگی می‌کنند و برای اکوسیستم‌های آبی اهمیت دارند.
limnocnida
نوعی از موجودات زنده میکروسکوپی که در سیستم‌های آب‌های شیرین یافت می‌شود.
limnograph
لیمنوگراف، ابزاری است برای اندازه‌گیری و ضبط سطح آب در دریاچه‌ها و منابع آبی.
limnologic
لیمنولوژیک، مربوط به دانش و علم بررسی دریاچه‌ها و محیط‌های آبی شیرین.
limnological
لیمونولوژیک، مرتبط با مطالعه عمیق دریاچه‌ها و اکوسیستم‌های آنها.
limnologically
به طور لیمنولوژیک، اشاره به روش‌ها و معیاری دارد که در مطالعه دریاچه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
limnologist
لیمنولوژیست، شخصی است که به مطالعه اکوسیستم‌های آبی شیرین به ویژه دریاچه‌ها مشغول است.
limnometer
لیمونومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری دما و ویژگی‌های مختلف آب در دریاچه‌ها.
limnophil
لیمنفیل به معنی علاقه به آب‌های شیرین است و به گونه‌ها یا گیاهانی اشاره دارد که در این نوع زیستگاه‌ها رشد می‌کنند.
limnophile
لیمنوفيیل به افرادی اطلاق می‌شود که به محیط‌های آب شیرین علاقه‌مند هستند.
limnophilid
لیمنفیلد به گروهی از حشرات آب‌زی اطلاق می‌شود که در زیستگاه‌های آب شیرین زندگی می‌کنند.
limnophilidae
لیمنفیلیدا یک خانواده بزرگ از حشرات آب‌زی است که در آب‌های شیرین زیست می‌کنند.
limnophilous
لیمنفیلوس به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که نشان‌دهنده سازگاری با آب‌های شیرین است.
limnophobia
لیمنفوبیا به ترس غیرمنطقی از آب‌های شیرین اشاره دارد.
limnoplankton
لیمنوپلانکتون به موجوداتی اشاره دارد که در آب‌های شیرین زندگی می‌کنند و شامل آلگ‌ها و میکروارگانیزم‌ها می‌شوند.
limnorchis
لیمبورچی به نوعی ارکیده اطلاق می‌شود که در محیط‌های آبی و مرطوب رشد می‌کند.
limnoria
لیمنوریا نوعی سخت‌پوست دریایی است که به نسبت به خوردن چوب شناخته می‌شود.
limnoriidae
لیمنوریا نام خانواده‌ای از سخت‌پوستان چوب‌خوار است.
limnorioid
لیمنورویید به گونه‌هایی اطلاق می‌شود که به زندگی در چوب‌های زیر آب تعلق دارند.
limodorum
لیمودورم به جنس خاصی از ارکیده‌ها اشاره دارد که در شرایط مرطوب رشد می‌کنند.
limoid
لیموید، نوعی وسیله نقلیه لوکس که معمولاً برای مراسم خاص و مهمانی‌ها استفاده می‌شود.
limoncillo
لیمونسیلو، نام یک درخت و میوه‌ای شیرین که در مناطق خاصی رشد می‌کند.
limoncito
لیمونسی‌تو، نوعی میوه کوچک و ترش، شبیه به لیمو.
limonenes
لیمونن‌ها، نوعی ترکیب شیمیایی که در میوه‌های گرمسیری با عطر و طعم خاص وجود دارد.
limoniad
لیموناد، نوشیدنی خنک و ترش که معمولاً با آب لیمو و شکر تهیه می‌شود.
limonin
لیمنین، ترکیبی که در پوست لیمو وجود دارد و خواص مفیدی دارد.
limonites
لیمونیت، نوعی سنگ معدنی آهن است که در نتیجه اکسیداسیون آهن ایجاد می‌شود و به صورت عمومی در طبیعت یافت می‌شود.
limonitic
لیموینتیک به ویژگی‌هایی گفته می‌شود که به وجود لیمونیت در یک ماده یا خاک اشاره دارد.
limonitization
لیمونیتیزاسیون به فرآیند تبدیل مواد معدنی به لیمونیت اشاره دارد و معمولاً در اثر اکسیداسیون آهن رخ می‌دهد.
limonium
لیمونیوم، نوعی گیاه از خانوادهٔ گل‌مگس‌سانان است که معمولاً در مناطق با رطوبت زیاد و نمکی رشد می‌کند.
limosa
لیموسا، نام یک جنس از پرندگان است که شامل گونه‌های مهاجر است و در زیستگاه‌های مرطوب زندگی می‌کند.