lobbyman
لابی‌چی به فردی اطلاق می‌شود که به‌عنوان نماینده یک گروه یا سازمان برای تأثیرگذاری بر تصمیمات سیاسی فعالیت می‌کند.
lobbymen
لابی‌چی‌ها به گروهی از افراد گفته می‌شود که در تلاشند تا بر تصمیمات سیاسی تأثیر بگذارند.
lobbish
لابی‌گونه به رویکرد یا رفتارهایی اطلاق می‌شود که به طور خاص به تأثیرگذاری بر روی تصمیمات سیاسی در ارتباط است.
lobcock
لوبکاک، اصطلاحی عامیانه برای اشاره به فردی احمق یا بی‌تفکر.
lobcokt
لوبکاکت، اصطلاحی نادر و غیرمعمول که به ندرت استفاده می‌شود.
lobed
لوبدار، به معنی داشتن لبه‌ها یا قسمت‌های دندانه‌دار می‌باشد.
lobefoot
لوب‌پا، اصطلاحی برای اشاره به حیواناتی با پاهای دارای لوب.
lobefooted
لوب‌پای، به صفاتی اشاره دارد که به حیواناتی با پاهای لوبدار تعلق دارند.
lobefoots
لوب‌پاها، به مجموعه‌ای از حیوانات لوب‌پا اطلاق می‌شود.
lobeless
بدون لبه، به گیاهانی اطلاق می‌شود که در برگ یا ساختارهای مشابه خود، لبه یا نازک شدگی ندارند.
lobelet
لوبلت به لبه‌های کوچک‌تر یا تقسیمات کوچکی اطلاق می‌شود که به طور خاص در ساختار برگ‌ها یا گل‌ها دیده می‌شود.
lobeliaceae
خانواده‌ای از گیاهان که شامل گل‌ها و گیاهان علفی مختلف می‌شود.
lobeliaceous
به گروهی از گیاهان تعلق دارد که ویژگی‌های خاصی از خانواده لوبلیاسه را دارند.
lobelin
ترکیبی شیمیایی که معمولاً از گیاهان خاصی استخراج می‌شود.
lobeline
یک ترکیب شیمیایی که به عنوان دارو یا در تحقیقات استفاده می‌شود.
lobelines
لوبلین‌ها ترکیبات شیمیایی حاصل از گیاهان خانوادهٔ لوبلیا، که به طور کلی به عنوان مؤلفه‌های دارویی در نظر گرفته می‌شوند.
lobellated
ساختاری که به صورت دندانه‌دار یا برآمدگی‌هایی شبیه به لبه‌های گلابی یا لوبیای نیمه دایره‌ای تشکیل شده باشد.
lobfig
یک شکل یا تصویر هنری با خصوصیات خاص و منحصر به فرد که معمولاً هر هنرمند با روش خود آن را ایجاد می‌کند.
lobi
قبیله‌ای در غرب آفریقا با فرهنگ و سنت‌های خاص خود که به شیوه‌های زندگی سنتی پایبند هستند.
lobiform
شکلی شبیه به برگ یا لوبیا، که در آن قسمت‌هایی از ساختار به یادآورندهٔ لبه‌های مشخص هستند.
lobigerous
ویژگی‌ای که جنبش یا ساختارهایی شبیه به لوبرها دارد و معمولاً در توصیف اشکال زیستی به کار می‌آید.
lobing
لوبی، درخت یا گیاهانی که دارای برگ‌های لبه‌دار یا برش‌خورده هستند.
lobiped
لابید،‌ جانوری که دارای پاهای تغییر یافته برای زندگی در آب است.
lobolos
لابولوس، ساختاری در موسیقی یا صوت که به خصوصیات و تقویت صدا مربوط می‌شود.
lobosa
لابوزا، گروهی از موجودات زنده که بیشتر در آب زندگی می‌کنند.
lobose
لوبوز، اشاره به ساختار یا شکلی که دارای زوایای برجسته و لبه‌های لبه‌دار است.
lobscourse
لابسکورس، دوره‌ای آموزشی شامل راهنمایی‌ها و نکات مفید است.
lobscouser
لابستگیر، فردی که به جستجوی لابسترها و زندگی دریایی می‌پردازد.
lobsided
کج، ناهموار، به طور نامتعادل یا ناعادلانه در یک سمت متمایل است.
lobsterish
شبیه لابستر، به معنای داشتن ویژگی یا طعم مخصوص لابستر.
lobsterlike
شبیه لابستر، به معنای داشتن ویژگی‌های ظاهری یا بافت مشابه لابستر.
lobsterman
لابستگیر، فردی که به شکار و جمع‌آوری لابسترها مشغول است.
lobsterproof
مقاوم در برابر لابستر، به معنای سازگار با لابستر و غیرقابل نفوذ برای آنها.
lobstick
لابستیک، درختی با سر بریده که به عنوان نشانه‌ای در جنگل برای نشان دادن مرز زمین‌ها یا قلمرو استفاده می‌شود.
lobsticks
لابستیک‌ها، درختان یا چوب‌هایی هستند که سر آنها بریده شده و به عنوان نشانه‌ای در صنایع چوب‌ بری و جنگل به کار می‌روند.
lobtail
لاب‌تیل کردن، حرکتی است که در آن نهنگ دم خود را به آب می‌زند، معمولاً برای ارتباط یا ابراز شادی.
lobular
لابولار، به بخشی از ساختار طبیعی که به صورت لوب‌ها یا بخش‌های مجزا تقسیم می‌شود اشاره دارد.
lobularia
لابولاریا، نام جنسی از گیاهان گلدار با گل‌های کوچک سفید یا صورتی است که معمولاً در باغ‌ها کاشته می‌شود.
lobularly
به طور لابولار، به نحوه‌ای اشاره دارد که ساختار یا ترتیب در لوب‌ها یا بخش‌های مجزا انجام شده است.
lobulated
لوبوله، به معنای شکل‌دهی به قسمت‌های لوبی مانند، در گیاهان یا دیگر ساختارها.