lochagus
لوچاجوس، گونه‌ای از جانوران یا گیاهان بومی است که در مناطق آبی خاص زندگی می‌کند.
loche
لوچه، نوعی ماهی آب شیرین که در مناطق خاصی از آمریکای جنوبی یافت می‌شود.
lochetic
لوکتیک، مربوط به سازگاری‌های خاص یک گونه با محیط زیستش.
lochi
لوچی، غذاهایی که معمولاً شامل برنج و ادویه می‌شود و در برخی فرهنگ‌ها مرسوم است.
lochy
لوچی، به توصیف شرایط زمین و مناظر طبیعی خاصی اطلاق می‌شود.
lochial
لوچی، به ترشحات جسمی اشاره دارد که پس از زایمان طبیعی از بدن خارج می‌شود.
lochiocyte
لوچیوسیت، نوعی سلول مربوط به سیستم تولیدمثل که به بررسی سلامت تولیدمثل کمک می‌کند.
lochiocolpos
لوچیوکولپوس، به زبان پزشکی، به معنای تجمع غیرعادی لوچیا در رحم است.
lochiometra
لوچیومترا، بیماری که در آن لوچیا در رحم تجمع می‌کند و نیاز به درمان دارد.
lochiometritis
لوچیومتریتیس، التهاب رحم ناشی از عفونت‌های مرتبط با لوچیا است.
lochiopyra
لوچیوییرا، به معنای ترشحات غیرطبیعی و غیرعادی لوچیا است.
lochiorrhagia
لوچیوراهجی، به معنای خونریزی غیرعادی و شدید در دوره پس از زایمان است.
lochiorrhea
لوچیوریا، به معنای جریان طبیعی لوچیا است که پس از زایمان مشاهده می‌شود.
lochioschesis
لوچیوشیسیس، تاخیر در خروج ترشحات بعد از زایمان است و ممکن است به مشکلات سلامت منجر شود.
lochlin
لوچلین، نامی است که به ریشه‌های اسکاتلندی اشاره دارد.
lochometritis
لوکومترینتیت، عفونت رحم بعد از زایمان است که می‌تواند خطرناکی ایجاد کند.
lochoperitonitis
لوچوپریتوتیت، التهاب پرده‌ای است که پس از زایمان می‌تواند به وجود آید.
lochopyra
لوچوپایرا، نوع خاصی از ترشحات بعد از زایمان است.
lochus
لوچس، اصطلاحی پزشکی برای توصیف برخی از شرایط پس از زایمان است.
lociation
مکان یا موقعیت یک چیز، به ویژه در مورد مکان‌های جغرافیایی و زیست‌شناختی.
lockable
امکان قفل شدن، چیزی که می‌تواند قفل شود.
lockages
قفل‌ها، موانعی که در یک سیستم باعث انسداد یا مشکل می‌شوند.
lockatong
نوعی مهارت در هنرهای رزمی، تمرکز بر تکنیک‌های قفل‌گذاری و دفاع.
lockerman
مکانی امن برای نگهداری اشیاء شخصی، معمولاً قفل‌دار.
lockermen
افرادی که مسئولیت نگهداری و ایمنی تجهیزات و وسایل را دارند.
lockful
قفل‌دار به معنای وجود قفل بر روی یک شیء، که باعث حفاظت و ایمنی آن شیء می‌شود.
lockhole
سوراخ قفل، فضایی که در آن قفل قرار می‌گیرد و معمولاً برای ورود کلید طراحی شده است.
locky
خوش‌شانس به معنای داشتن شانس خوب یا در موقعیت مطلوب قرار گرفتن.
lockian
مربوط به یک فلسفه یا دیدگاه خاص در مورد قفل و امنیت.
lockianism
ایده یا مکتبی که نگرش خاصی به قفل و امنیت دارد.
lockyer
قفل‌ساز به شخصی اشاره دارد که قفل‌ها را نصب و تعمیر می‌کند.
lockings
قفل کردن، فرایندی که در آن یک شیء در وضعیت بسته و محفوظ نگه داشته می‌شود.
lockjaws
نوعی ابزار یا دستگاه که برای نگه‌داشتن دو قطعه در کنار هم به کار می‌رود.
lockless
بدون قفل، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن قفل وجود ندارد.
locklet
قفل کوچک، یک نوع قفل که معمولاً برای ایمن کردن اشیاء کوچک استفاده می‌شود.
lockmaker
قفل‌ساز، فردی که قفل‌ها را طراحی و تولید می‌کند.
lockmaking
قفل‌سازی، فرآیند طراحی و ساخت قفل‌ها.
lockman
نگهبان قفل، شخصی که مسئولیت قفل کردن و امن نگه داشتن یک مکان را دارد.
lockpin
پین قفل، ابزاری که برای نگه داشتن و ثابت کردن اجزاء به کار می‌رود.
lockport
پورت قفل، جزء مکانیکی که وظیفه قفل‌کردن و بازکردن درب را دارد.