loculicidal
لوکولیسیدال به ویژگیهایی اشاره دارد که دانهها را از محفظههای داخلی جدا میکند.
loculicidally
به شیوهای که دانهها یا گردهها به طور خاص از محفظهها آزاد میشوند، اشاره دارد.
loculose
لوکولوس به میوههایی اطلاق میشود که دارای محفظههای گوناگون برای دانهها هستند.
loculous
لوکولوس به ساختاری با محفظههای داخلی اشاره دارد که برای مطالعه بسیار مفید است.
locuplete
لوکولپت به ویژگیای گفته میشود که در آن گلها دارای محفظههای چندگانه برای دانهها هستند.
locupletely
بهطرز فراوانی، بهخوبی یا به اندازهای غنی، معمولاً برای توصیف فرآیندی که بهخوبی انجام میشود یا منجر به نتایج زیادی میگردد.
locusca
اصطلاح خاص در علوم یا مطالعاتی که به حوزههای خاصی اشاره دارد.
locusta
نوعی حشره که عمدتاً در شرایط خاص زیست میکند و به عنوان منبع غذایی شناخته میشود.
locustae
انواع مختلفی از حشرات که معمولاً در تابستان به صورت گروهی ظاهر میشوند.
locustal
وابسته به خصوصیات و رفتار لوکوسها، معمولاً در زمینههای طبیعی و زیستمحیطی.
locustberry
میوهای خاص که معمولاً در برخی مناطق رشد میکند و نوعی خاصیت غذایی دارد.
locustelle
لوکاستل، نوعی پرنده کوچک در خانوادهٔ پرندگان است که معمولاً در زیستگاههای مرطوب زندگی میکند.
locustid
لوکستید، نوعی حشره از خانواده ملخها است که به ورزش و پرواز خود معروف است.
locustidae
لوکستید، خانوادهای از حشرات ملخ است که شامل گونههای مختلف میشود.
locusting
لوکستینگ، عمل تجمع و حرکت دستهجمعی ملخها به سمت یک منطقه است.
locustlike
شبیه به ملخ، توصیفی برای حشرات یا موجوداتی که ویژگیهای ظاهری ملخها را دارند.
locutionary
لوکوشنری، به عمل بیان کردن کلمات و نحوهٔ ارائهٔ پیام اشاره دارد.
locutor
locutor به معنای فردی است که در یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی صحبت میکند.
locutory
locutory به مکانی اشاره دارد که در آن گفتگو یا سخنرانی انجام میشود.
locutoria
locutoria به مکانی گفته میشود که در آن آموزشها و تمریناتی در زمینه گفتار و سخنرانی انجام میشود.
locutories
locutories به مکانهای متعدد اشاره دارد که برای گفتگوی اجتماعی و گفتوگوی عمومی ایجاد شدهاند.
locutorium
locutorium به مکانی اطلاق میشود که در آن افراد برای شنیدن سخنان گویندگان جمع میشوند.
locutorship
locutorship به مقام یا نقش یک گوینده در یک زمینه خاص اشاره دارد.
locuttoria
لوکوتوریا به معنای مکانی است که در آن صحبت کردن و تبادل ایدهها رایج است.
lod
لود به معنای یک نوع مصالح ساختمانی یا ماده است.
loddigesia
لودیگسیا به یک نوع گیاه خاص در علم گیاهشناسی اشاره دارد.
lodeman
لودمن به شخصی اطلاق میشود که در راهنمایی و هدایت دیگران تخصص دارد.
lodemanage
مدیریت لود به فرآیند یا استراتژیهای هدایت و راهنمایی اطلاق میشود.
lodens
لودنها به مجموعهای از اشکال یا انواع خاص در علم گیاهشناسی و مطالعه آنها اشاره دارد.
lodesman
لودزمن، فردی که وظیفه شناسایی و استخراج مواد معدنی را در معادن بر عهده دارد.
lodesmen
لودزمنها، جمع لودزمن، افرادی که مسئول شناسایی و استخراج مواد معدنی در معادن هستند.
lodestuff
لودستاف، مواد معدنی و سنگی که از معادن به دست میآید.
lodgeable
قابلیت اقامت، به ویژه در مکانهای مشخص مانند کلبهها یا هتلها.
lodgeful
کلمهای که به دورانی از مهمانان در یک مکان اشاره دارد.
lodgeman
لودژمن، فردی که در هتل یا مهمانسرا مسئول خدمات و رفاه مهمانان است.
lodgepole
کاج لودژپول، نوعی درخت از خانواده کاجها که به خاطر ساقهی بلند و نازک خود شناخته میشود.
lodgerdom
وضعیتی که شخص در آن به عنوان مهمان در جایی اقامت داشته باشد.
lodginghouse
مکانی که به مهمانان اتاق اجاره میدهد و معمولاً شامل امکانات مشترک است.
lodha
جامعهای که از میراث فرهنگی خاص و سنتهای اجتماعی برخوردار است.
lodicula
اندازه کوچک و مهم در ساختار گل برخی گیاهان که به باروری کمک میکند.