محافظ کمر، پوشش حفاظتی برای ناحیه کمر است که معمولاً در جنگ یا ورزش‌های رزمی استفاده می‌شود.

لویولیسم، فلسفه‌ای است که ارزش‌های خدمات‌رسانی و معنویت را در زندگی مهم می‌شمارد.

لویولیت، نوعی سنگ آتشفشانی است که به خاطر وضعیت خاص تشکیل و خواص خود شناخته می‌شود.

لویر، نوعی جوندۀ کوچک و شب‌خواب است که معمولاً در اروپا و آسیا زندگی می‌کند.

لوئیسله‌وریا، نوعی گیاه است که به خاطر گل‌های زیبا و حضور در مناطق کوهستانی معروف است.

لاک‌تن، فردی است که به طور غیرمجاز در محلی می‌ماند بدون اینکه هدفی داشته باشد.

لاک‌تن‌ها، افرادی هستند که در مکان‌های عمومی بی‌هدف می‌مانند.

به صورت بی‌هدف و بدون انگیزه مشخصی در جایی ایستادن یا حرکت کردن.

حالت یا رفتار بی‌هدف و بدون حرکت در یک مکان.

به معنای مکان یا قلمرو در زبان سانکریت که معمولاً به دنیای حیات و وجود اشاره می‌کند.

معنای رفتار درست و شایسته طبق اصول اجتماعی و فرهنگی.

حالت یا مفهوم آرامش عمیق و صلح داخلی که در برخی فلسفه‌ها و ادبیات وجود دارد.

مراسم یا فعالیت خاصی در فرهنگ‌های مختلف که به قضاوت درست و احترام به سنت‌ها مرتبط می‌شود.

لوکاپالا، در اسطوره‌نگاری هندو، به نگهبانان جهان یا تمامی جهات اطلاق می‌شود که هریک وظیفه محافظت از یک بخش خاص را دارند.

لوکه، به معنی مکانی طبیعی یا محلی است که به طور خاص برای تفریح یا بازی استفاده می‌شود و معمولاً شامل زمین‌ها یا آب‌گیرهای طبیعی است.

لوکالانی، نام نوعی گل می‌باشد که در هاوایی رشد یافته و به خاطر زیبایی و عطر ویژه‌اش شناخته می‌شود.

لوکت، به معنی باجه یا نقطه‌ای است که در آن خدمات خاصی ارائه می‌شود، معمولاً در فضاهای عمومی مثل فرودگاه‌ها یا مراکز خرید.

لوکی، در اسطوره‌شناسی نورس، یک شخصیت افسانه‌ای است که به خاطر فریبکاری و هوش زیرکانه‌اش معروف است.

لوکیچ، به عنوان یک نام یا لقب غیررسمی در برخی فرهنگ‌ها یا جوامع استفاده می‌شود.

لوکیندر، یک نام خاص و منحصر به فرد است و ممکن است به خلاقیت و هنر مرتبط باشد.

لوکمن، شخصیتی در folklore (داستان‌های عامیانه) که به خاطر حکمت و فهم عمیقش معروف است.

لوکشن، نودل‌های نازکی که در پخت غذاهای مختلف به ویژه سوپ‌ها استفاده می‌شود.

لولی، اصطلاحی که معمولاً به شخصیت‌های کودکانه و جذاب اشاره دارد.

لولینییده، خانواده‌ای از هشت‌پایان که در دریا زندگی می‌کنند و به خاطر زیست‌شناسی آنها تحقیقاتی انجام می‌شود.

لولگو، جنسی از هشت‌پایان که در دستورهای غذایی مختلف به کار می‌رود.

لالیوم، نوعی چمن از خانواده گندمیان که معمولاً در مراتع و مزارع کشت می‌شود و به عنوان پوشش گیاهی و غذای دام استفاده می‌شود.

لالیاردی به پیروان جنبش مذهبی لالیارد اطلاق می‌شود که در قرن 15 میلادی خواستار اصلاحات دینی و اجتماعی شدند.

لالیاردیسم جنبشی مذهبی است که بر پایه تعالیم جان ویکلیف بنا شده و خواستار اصلاحات کلیسا و آزادی‌های دینی است.

لالیاردیست به افراد پیرو جنبش لالیارد گفته می‌شود که خواستار تغییرات بنیادی در کلیسا و教دین بودند.

عمل لالیاردسازی به معنای تبدیل یا تطبیق آموزه‌ها و رفتارهای کلیسا به شکلی است که با اصول لالیاردیسم همخوانی داشته باشد.

لالیاردگونه به ویژگی‌ها یا نظراتی اشاره دارد که شبیه به نظریات لالیاردها و جنبش آنها هستند.

لولاگری، جنبشی مذهبی در قرن پانزدهم میلادی در انگلستان که خواستار اصلاحات دینی و اجتماعی بود.

لولر، فردی که به شوخی و تفریح پرداخته و در محیط‌های اجتماعی رفتار جالبی دارد.

لولرها، افرادی هستند که به شوخی و بازیگوشی پرداخته و حال و هوای مثبت ایجاد می‌کنند.

لولینگیت، یک نوع سنگ یا کانی در زمین‌شناسی که به شکل خاصی تشکیل می‌شود.

به شکلی آرام و بی‌خیال، معمولاً در بیان حالات طنزآمیز یا مفهومی.

آب‌نبات چوبی، شیرینی‌ای که بر روی یک چوب کوچک قرار دارد و معمولاً طعم‌های مختلف دارد.

آبنبات، نوعی شیرینی که معمولاً به شکل گرد و بر روی یک چوب ساخته می‌شود.

سبک یا صدای لولویی، نشان‌دهنده خوش‌گذرانی و دور از جدیت.

لول زدن به معنای نشستن یا دراز کشیدن به طور راحت.