ludian
سبک لودیان به شیوه خاصی در معماری یا هنر اشاره دارد که خصوصیات منحصر به فردی دارد.
ludibry
لودی‌برای واژه‌ای است که به سبکی از زندگی یا شوخی اشاره دارد که شاد و سرگرم‌کننده است.
ludibrious
خنده‌دار و غیرجدی، عموماً برای توصیف اظهارات یا رفتارهایی که هدف آنها سرگرم کردن است.
ludicropathetic
با احساسات و رنج دیگران به صورت بی‌احساس و طنزآمیز برخورد کردن.
ludicroserious
ترکیب طنز و جدیت، برای توصیف مباحثی که همزمان سرگرم‌کننده و جدی هستند.
ludicrosity
وضعیتی خنده‌دار یا غیرمعمول، یا نوعی کمیک یا مضحک بودن در یک موضوع.
ludicrosities
چندین وضعیت یا ویژگی‌های خنده‌دار یا غیرمعمول.
ludicrosplenetic
ترکیب خنده و تنش، به ویژه در زمینه‌های خنده‌دار با زیرمتن نامطلوب یا تاریک.
ludicrousness
احمقانه بودن، حالت یا کیفیت خنده‌دار و بی‌معنی بودن.
ludification
تحول به روش بازی، فرایند تبدیل یادگیری به تجربیات سرگرم‌کننده و بازی‌وار.
ludlamite
لودلامیت، یک کانی کمیاب که عمدتاً از جنس مگنتیت و باریت تشکیل شده است.
ludlovian
سبک لودلاویان، روش خاصی در هنر که با استفاده از رنگ‌های درخشان مشخص می‌شود.
ludlow
لودلاو، نام یک شهر در انگلستان با تاریخ فرهنگی و تاریخی غنی.
ludolphian
عدد لودولفی، یک عدد خاص که نسبت محیط به قطر دایره‌ها را نشان می‌دهد.
ludwig
لودویگ، یک نام مردانه در فرهنگ های مختلف، به ویژه آلمان، به معنای معروف است.
ludwigite
لودویگیت، یک ماده معدنی نادر که به عنوان یک کانی از خانواده‌ای خاص شناخته می‌شود.
lue
لوی، یک حالت احساسی از ناراحتی یا از دست دادن.
luella
لوئلا، یک نام زنانه با صدایی ملایم و دلنشین.
luetic
لوئیتیک به ویژگی‌ها یا رفتارهایی اشاره دارد که به یک نوع خاص مرتبط هستند.
luetically
لوئیتیک به طور خاص به شیوه‌ای اشاره دارد که انطباق و تغییر را تسریع می‌کند.
luetics
لوئیتیک، شاخه‌ای از علم یا دانش که به بررسی موضوعات خاص می‌پردازد.
lufbery
لوفر، حرکتی خاص در رقص یا نمایش که شامل تکنیک‌های ویژه‌ای است.
lufberry
لوفرری، نوعی گیاه یا گل که در باغ‌ها می‌روید و ویژگی‌های خاصی دارد.
luffer
لوفر، به فردی اطلاق می‌شود که با دیگران با مهربانی و صداقت رفتار می‌کند.
luggageless
بدون چمدان، به معنای سفر کردن بدون حمل بار یا چمدان است.
luggages
چمدان‌ها، اقلام بار و باری که مسافران به همراه خود می‌آورند.
luggar
لگگر، نوعی کشتی یا قایق که معمولاً برای حمل بار استفاده می‌شود.
luggard
لگارد، شخصی که کند و تنبل است و کارها را به آرامی انجام می‌دهد.
luggie
لگی، اصطلاح عامیانه برای چمدان یا بار سفر.
luggies
لگی‌ها، جمع کلمه لگی، به معنای چمدان‌ها یا بارهای سفر.
luggnagg
لوگناگ، مکان خیالی در داستان‌ها یا ادبیات.
lughdoan
لوغدوان، نام یک مکان با فرهنگ و آداب و رسوم خاص.
lugmark
علامت لج، نشانه‌ای است که معمولاً بر روی چمدان‌ها یا وسایل نقیله برای شناسایی مالکیت یا وضعیت بار قرار می‌گیرد.
lugnas
لگناس، محلی است که در آن افراد جمع می‌شوند و برای سرگرمی یا اجتماعات اجتماعی استفاده می‌شود.
lugsome
لگسوم، به معنای شاداب و زنده است و معمولاً برای توصیف مکان‌ها یا رویدادهای شاد و پرجنب‌وجوش استفاده می‌شود.
lugubriosity
لگوبریوزی به حالتی اشاره دارد که غم و اندوه ظاهری عمیق و غالب دارد.
lugubriously
به صورتی اشاره دارد که حالتی غمگین و ماتم‌زده دارد.
lugubriousness
حالتی است که غم و اندوه عمیق را نشان می‌دهد و احساسات ناراحت‌کننده‌ای را منتقل می‌کند.
lugubrous
غم‌انگیز و اندوهناک، معمولاً در توصیف حالت یا ظاهری که احساس خشم و ناراحتی را منتقل می‌کند.
luhinga
پرندهٔ نادری که در مناطق خاصی زندگی می‌کند و به ویژه در میان باغچه‌ها و درختان دیده می‌شود.