mantically
در زمینه فلسفه و زبانشناسی، به معنای مرتبط و متصل بودن به مفهومی دیگر است.
manticism
باور به توانایی پیشگویی و تفسیر نشانهها و نمادها.
manticora
یک موجود افسانهای با ویژگیهای غیرمعمول که شامل سر انسان و بدن شیر میباشد.
mantidae
خانوادهای از حشرات شامل مانتسها که معمولاً شکارچی هستند.
mantinean
فرهنگ یا سبکی که به اصول خاصی مرتبط است و به طبیعت و زیبایی آن توجه دارد.
mantisia
جنس خاصی از گیاهان که ویژگیهای منحصر به فردی دارند.
mantispa
مانتیسپا: حشرهای متعلق به خانوادهای از حشرات که شبیه به ملخها هستند و در شکار مهارت دارند.
mantispid
مانتیسپید: نوعی حشره که به خانواده مانتیسپا تعلق دارد و به خاطر رفتارهای شکار منحصربهفردش شناخته میشود.
mantispidae
مانتیسپیدا: خانوادهای از حشرات که شامل انواع مختلف مانتیسپیدها میشود.
mantistic
مانتیستیک: اشاره به ویژگیها و رفتارهای خاص حشراتی که در خانواده مانتیسپا قرار دارند.
mantlerock
سنگ مانتلرک: نوعی سنگ که ممکن است در لیست ویژگیهای طبیعی یک منطقه قرار گیرد.
manto
مانتو: اصطلاحی که برای توصیف ملخ ماده در برخی فرهنگها مورد استفاده قرار میگیرد.
mantodea
مانتودا، ردهای از حشرات که اعضای آن معمولاً بدن باریک و پایهای جلویی بزرگ دارند و در شکار حشرات دیگر مهارت دارند.
mantoid
حشرات مَنطوید به گروهی از حشرات گفته میشود که دارای ویژگیهایی مشابه با مانتیس هستند.
mantoidea
مَنطویدا، زیر ردهای از حشرات است که شامل خانواده مانتودا میشود.
mantology
مانتولوژی، علم مطالعه و تحقیق در مورد حشرات مانتیس است.
mantologist
مَنتولوژیست، فردی است که در زمینه مطالعه مانتیسها تخصص دارد.
manton
مانتون، شالی سنتی که معمولاً در فرهنگهای خاص پوشیده میشود.
mantram
مانتر، نوعی جمله یا کلمه مقدس است که در برخی از سنتهای مذهبی برای مدیتیشن و دعا به کار میرود.
mantric
مانتریک، مربوط به مانترها یا جملات مقدس، به ویژه در زمینههای معنوی و متافیزیکی.
mantuamaker
مانتو ساز، کسی که به طور تخصصی مانتوها و لباسهای مشابه را میدوزد.
mantuamaking
ساخت مانتو، فرایند دوخت و طراحی مانتوها و لباسهای مشابه.
mantzu
مانتزو، نوعی لباس سنتی یا جلیقه با الگوهای برجسته.
manualii
دستنامه، منبعی شامل دستورالعملها یا راهنماییها برای انجام کارها.
manualism
منوالیزم، یک نوع زبان اشاره است که عمدتاً با حرکات دست بیان میشود و به ویژه برای ارتباط با افرادی که شنوایی ندارند استفاده میشود.
manualist
منوالست، فردی است که در زبان اشاره تخصص دارد و میتواند به افراد ناشنوا کمک کند.
manualiter
منوالیتیر به معنای استفاده از دستان برای برقراری ارتباط است و معمولاً در زمینههای آموزشی یا ارتباط با ناشنوایان به کار میرود.
manuao
منواو به معنی یک علامت خاص یا حرکتی است که در زبانهای نشانهای خاص به کار میرود.
manuary
منواری به یک رویداد یا دوره اشاره دارد که در آن هنرهای دستی اجرا و جشن گرفته میشوند.
manubaliste
منوبالیست به فردی اشاره میکند که در تولید و آموزش نشانههای دستی خاص و پیچیده متخصص است.
manubrial
منوبریال به ناحیهای اطلاق میشود که به قسمت بالایی جناغ سینه مربوط میشود.
manubriated
منوبریات به وضعیتی اشاره دارد که در آن قسمت بالای جناغ سینه به طور ویژهای در نظر گرفته میشود.
manucaption
منوکیپشن به نوشته یا توضیحی اطلاق میشود که توضیحات مختصری درباره محتوا فراهم میکند.
manucaptor
منوکیپر به شخص یا دستگاهی اطلاق میشود که وظیفه ضبط یا ثبت اطلاعات را بر عهده دارد.
manucapture
منوکیپچر به فرآیند ضبط و ثبت دادهها یا اطلاعات اشاره دارد.
manucodia
منوکودیا به یک جنس از پرندگان اطلاق میشود که به خاطر ویژگیهای خاص خود شناخته میشوند.
manucodiata
منوکودیا، نوعی پرنده زینتی و رنگارنگ است که در گینه نو و جزایر اطراف آن زندگی میکند.
manuduce
منودوس، واژهای است که به فرآیند هدایت یا راهنمایی با دقت اشاره دارد.
manuduct
منوداکت، اصطلاحی برای ساختاری است که برای هدایت یا مدیریت جریان مواد یا اطلاعات طراحی شده است.
manuduction
منوداکشن، به فرآیند هدایت یا مدیریت جریان مواد اشاره دارد.