mentalistic
متالیستی، نگاهی به روانشناسی که بر افکار و فرآیندهای ذهنی تأکید دارد.
mentalistically
به صورتی که بر افکار و فرآیندهای ذهنی تأکید داشته باشد.
mentalization
ذهن‌سازی، فرایندی که در آن فرد می‌تواند افکار و احساسات دیگران را درک کند.
mentalize
ذهن‌سازی، توانایی تفسیر و درک افکار و احساسات دیگران.
mentary
گفته یا نوشتاری که به جنبه‌ای خاص اشاره دارد و معمولاً توضیحات اضافی فراهم می‌کند.
mentery
مرتبط با نوعی خاص از رنگ‌ها یا ویژگی‌ها که به گیاهان توصیف شده اشاره دارد.
mentha
نوعی گیاه علفی از خانواده نعناع که به خاطر عطر و طعمش کاربردهای فراوانی دارد.
menthaceae
نام خانواده‌ای از گیاهان علفی و معطر که شامل انواع نعناع و سایر گیاهان مشابه می‌شود.
menthaceous
مربوط به خاصیت یا بوی گیاهان از خانواده نعناع.
menthadiene
ترکیبی شیمیایی که به طور طبیعی در روغن‌های معطر از خانواده نعناع وجود دارد.
menthan
منتان، ترکیبی است شیمیایی که در اسانس نعناع یافت می‌شود و برای خواص عطری و دارویی‌اش شناخته می‌شود.
menthane
منتان، ترکیب شیمیایی با فرمول خاص است که به گروه الکل‌های معطر تعلق دارد و در عطرها و محصولات آرایشی استفاده می‌شود.
menthene
منتها، ترکیب آلی است که در روغن‌های معطر و اسانس‌ها یافت می‌شود و به عنوان ماده‌ای مفید در محصولات آرایشی شناخته می‌شود.
menthenes
منتنان، گروهی از ترکیبات شیمیایی هستند که در عطرها و اسانس‌های مختلف به کار می‌روند و نقش مهمی در ایجاد عطرها دارند.
menthenol
منت‌هنول، ترکیب آلی است که در برخی محصولات بهداشتی به دلیل خواص خنک کنندگی و آرامش بخشی استفاده می‌شود.
menthenone
منتنون یک ترکیب شیمیایی معطر است که در اسانس‌ها و عطرها به کار می‌رود.
menthyl
منتهیل یک گروه شیمیایی است که عموماً در ترکیبات معطر و خنک‌کننده‌ها استفاده می‌شود.
menthols
منتول‌ها ترکیبات معطر هستند که معمولاً حس خنکی و آرامش‌بخشی به همراه دارند.
menthone
منتون یک ترکیب معطر است که در عطرها و محصولات آرایشی به کار می‌رود.
menticide
منتیساید به فرآیند از بین بردن یا تغییر اعتقادات و ارزش‌های فرد اشاره دارد.
menticultural
منتی‌کلچرل به شیوه‌های پرورش و کشت گیاهان معطر مرتبط است.
menticulture
ذهن‌پروری، فرایند پرورش و توسعه توانایی‌های ذهنی و فکری فرد.
mentiferous
ذهنتراش، به معنای تولید یا ایجاد عطر و بوی مشخص از گیاهان یا مواد.
mentiform
ذهنی، اشاره به شکلی دارد که به شکل ذهن مرتبط است.
mentigerous
ذهنتراش، به معنای ایجاد یا پرورش صفات و ویژگی‌های ذهنی.
mentimeter
ذهن‌سنج، ابزاری برای اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل واکنش‌های افراد.
mentimutation
ذهن‌جهش، تغییری در روش‌های تفکر و ادراک فرد.
mentionability
قابلیت ذکر، توانایی یک مفهوم یا موضوع برای در میان گذاشته شدن و مورد بحث قرار گرفتن است.
mentionable
قابل ذکر، به موضوع یا مفهومی اشاره دارد که می‌توان به‌راحتی آن را در گفتگوها مطرح کرد.
mentioner
ذکرکننده، فردی است که موضوعی را در گفتگو یا بحث مطرح می‌کند.
mentioners
ذکرکنندگان، به افرادی گفته می‌شود که در گفتگوها موضوعاتی را مطرح می‌کنند.
mentionless
بدون ذکر، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن موضوعاتی ذکر نشده و از آن‌ها صحبت نمی‌شود.
mentis
منتس، به ذهن و توانایی تفکر یا درک مرتبط است.
mentoanterior
منطقه‌ای در آناتومی صورت که به جلو و پایین فک مرتبط می‌شود.
mentobregmatic
خطی که فاصله بین ناحیه ذقن و قله پیشانی را اندازه‌گیری می‌کند.
mentocondylial
رابطه‌ای که بین ناحیه ذقن و قسمت کوندیل استخوان فک وجود دارد.
mentohyoid
عضله‌ای که بین ناحیه ذقن و استخوان هیویید واقع است.
mentolabial
چینی که به دلیل پیری یا حرکات صورت در ناحیه لب و ذقن ایجاد می‌شود.
mentomeckelian
خطی که فاصله بین ذقن و شیب استخوان مندیبل را اندازه‌گیری می‌کند.
mentoniere
منتونیئر به بخش کوچکی از استخوان فک اشاره دارد که در برخی از جانوران کمک به حمایت از چانه می‌کند.