meteoris
متئوریس به پدیده‌هایی اشاره دارد که ناشی از تأثیرات بارش شهاب‌سنگ‌ها بر جو زمین هستند.
meteorism
متئوریسم به تجمع گاز در دستگاه گوارش اشاره دارد که باعث ناراحتی و نفخ می‌شود.
meteorist
متئوریست به فردی اطلاق می‌شود که به مطالعه شهاب‌ها می‌پردازد.
meteoristic
متئوریستیک به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن شرایط جوی در طول بارش‌های شهابی بررسی می‌شود.
meteorital
متئورییتال به مواد مربوط به شهاب‌ها اشاره دارد که بر زمین‌شناسی تأثیر می‌گذارند.
meteoritic
متئوریتی به موادی اشاره دارد که از شهاب‌سنگ‌ها به دست آمده‌اند.
meteoritical
متعلق به علم مطالعه شهاب‌سنگ‌ها و مواد روزهای زمین؛ بررسی ماهیت و ترکیب شهاب‌سنگ‌ها.
meteoritics
علمی که به مطالعه ساختار، ترکیب و منشا شهاب‌سنگ‌ها می‌پردازد.
meteorization
فرآیندی که در آن شهاب‌سنگ‌ها هنگام ورود به جو زمین دستخوش تغییراتی می‌شوند.
meteorize
تبدیل یک ماده، به ویژه سنگ‌ها، به وضعیت شهاب‌سنگ از طریق فرآیندهای خاص.
meteorlike
شبیه شهاب، به ویژه در اشاره به حرکت یا ظاهر خاصی از اشیاء در آسمان.
meteorogram
نمایش متنی یا تصویری از شرایط جوی در زمان‌های مختلف.
meteorography
مترورگرافی، شاخه‌ای از علم جوی است که به مطالعه و تحلیل الگوها و شرایط جوی می‌پردازد.
meteorographic
مترورگرافیک به داده‌ها و تصاویری اشاره دارد که به مطالعه دقیق شرایط جوی کمک می‌کند.
meteoroidal
متئوروی به اجسامی اشاره دارد که به شهاب‌سنگ‌ها و ذرات فضایی مربوط می‌شود.
meteorol
مترول، اصطلاحی است که در زمینه علم جوی و میان جوی‌شناسان استفاده می‌شود.
meteorolite
مترولیت به شهاب‌سنگ‌هایی اطلاق می‌شود که به زمین رسیده و شرایط خاص خود را دارند.
meteorolitic
مترولیتیک به موادی اطلاق می‌شود که از شهاب‌سنگ‌ها استخراج شده و ویژگی‌های خاص خود را دارند.
meteorologic
هواشناسی، مربوط به دانش مطالعه وضعیت آب و هوا و پیش‌بینی آن.
meteorologically
از جنبه‌های مرتبط با هواشناسی، بهاز یا از لحاظ علمی مربوط به آب و هوا.
meteoromancy
مترومانی، پیشگویی وضعیت آب و هوا به کمک روش‌های غیرمعمول یا فراطبیعی.
meteorometer
مترومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری فشار و دیگر ویژگی‌های جوی.
meteoropathologic
مترولوژیک، به اثرات مرتبط با تغییرات آب و هوایی بر روی سلامت بدن.
meteoroscope
مترواسکوپ، ابزاری که برای مشاهده و تجزیه و تحلیل وضعیت آب و هوا به کار می‌رود.
meteoroscopy
مترسکوپی به معنای مطالعهٔ مسیر اجرام آسمانی در جو زمین است.
meteorous
به معنای مربوط به شهاب‌سنگ‌ها و اجرام آسمانی است.
meteorscope
مترسکوپ به ابزاری گفته می‌شود که برای مشاهده شهاب‌سنگ‌ها طراحی شده است.
metepa
متپّا به یک غذای محلی یا سنتی در برخی مناطق اشاره دارد.
metepas
متپّاها به مجموعه‌ای از غذاهای سنتی با طعم‌ها و ادویه‌های خاص اشاره دارد.
metepencephalic
متپرنسفالی به بخشی از مغز در مراحل خاص رشد اشاره دارد.
metepencephalon
متپنسفالن، بخشی از مغز در جنین‌شناسی که به مغز عقبی تبدیل می‌شود.
metepimeral
متپیمرال، مربوط به ناحیه‌ای در آناتومی بندپایان است.
metepimeron
متپیمِرون، ناحیه‌ای در آناتومی حشرات که در شناسایی و طبقه‌بندی اهمیت دارد.
metepisternal
متپیسترنال، مربوط به ناحیه‌ای در بدن حشرات که در حرکت بال‌ها تأثیر دارد.
metepisternum
متپیسترنوم، یک بخش ساختاری در آناتومی حشرات که در تطابق‌های تکاملی مورد توجه است.
meterable
قابل اندازه‌گیری، به این معنی که می‌توان آن را اندازه‌گیری کرد یا مورد ارزیابی قرار داد.
meterage
مساحت یا اندازه‌گیری به واحد متر، معمولاً به کار می‌رود برای مشخص کردن ابعاد فضا
meterages
جمع کلمه متره، به مجموعه اندازه‌گذاری‌ها یا محاسبات مساحت در متر اشاره دارد.
metergram
واحد اندازه‌گیری ترکیبی که طول بر حسب متر و جرم بر حسب گرم را نشان می‌دهد.
meterless
بدون دستگاه اندازه‌گیری که معمولاً برای تعیین طول یا ابعاد استفاده می‌شود.