micrologic
میکرولوژیک، می‌تواند به تجزیه و تحلیل و بررسی جنبه‌های میکروسکوپی و ریز موجودات اشاره کند.
micrological
میکرولوژیک، به مطالعه و بررسی جنبه‌های بوم‌شناختی و تاثیرات موجودات میکروسکوپی مربوط می‌شود.
micrologically
میکرو لوژیکی، اشاره به مطالعه یا تجزیه و تحلیل پدیده‌ها در مقیاس میکرو یا کوچک دارد.
micrologist
میکرو لوژیست، شخصی است که به مطالعه میکروارگانیسم‌ها و موجودات ریز می‌پردازد.
micrologue
میکرو لوگ، اشاره به گفتار یا نوشتاری است که بر روی موضوعات میکروسکوپی متمرکز شده است.
microluces
میکرو لوک‌ها، موجودات یا پدیده‌هایی هستند که نور را در مقیاس میکرو تولید می‌کنند.
microlux
میکرو لوکس، دستگاه یا فناوری‌ای است که در نورپردازی فضاهای کوچک استفاده می‌شود.
microluxes
میکرو لوکس‌ها، انواع دستگاه‌های نورپردازی فشرده هستند که برای استفاده در فضاهای کوچک طراحی شده‌اند.
micromania
میکرومانیا به معنای وسواس یا علاقه شدید به جزئیات بسیار کوچک است.
micromaniac
میکرومانیاک به فردی اطلاق می‌شود که به موارد بسیار جزئی و کوچک علاقه و وسواس زیادی دارد.
micromanipulation
میکرومانیپولیشن به معنای دستکاری اجسام کوچک به‌صورت دقیق و ماهرانه است.
micromanipulator
میکرومانیپولیتور دستگاهی است که برای دستکاری دقیق اجسام بسیار کوچک طراحی شده است.
micromanipulators
میکرومانیپولیتورها به مجموعه‌ای از ابزارها اطلاق می‌شود که برای دستکاری دقیق و ماهرانه اجسام بسیار کوچک طراحی شده‌اند.
micromanometer
میکرومانومتر ابزاری است برای اندازه‌گیری تفاوت‌های فشار بسیار کوچک.
micromastictora
میکروماستیکتورا نام یک نوع موجود زنده کوچک است که در مطالعه میکروبیولوژی کاربرد دارد.
micromazia
میکرومازیا نوعی موجود زنده دریایی است که در اقیانوس‌ها زندگی می‌کند.
micromeasurement
اندازه‌گیری میکرو به کار گیری دستگاه‌ها و روش‌هایی است که برای اندازه‌گیری مقادیر بسیار کوچک به کار می‌روند.
micromechanics
میکرو مکانیک شاخه‌ای از مهندسی است که به رفتار مکانیکی مواد در مقیاس‌های بسیار کوچک می‌پردازد.
micromeli
میکروملی یک نوع گیاه یا موجود زنده است که در محیط‌های خاص رشد می‌کند.
micromelia
میکرو ملیا به حالتی نادر اطلاق می‌شود که در آن طول اندام‌ها به شدت کاهش می‌یابد.
micromelic
وضعیت پزشکی که در آن فرد دارای استخوان‌هایی با اندازه کوچک‌تر از حد طبیعی است.
micromelus
شکلی کوچک یا کاهش‌یافته از یک موجود زنده.
micromembrane
غشایی با اندازه کوچک که برای فیلتراسیون یا جداسازی کاربرد دارد.
micromeral
ویژگی‌های مربوط به مقیاس میکرو که در مواد معدنی مشاهده می‌شود.
micromere
بلاستومری کوچک که در مراحل اولیه رشد جنینی ایجاد می‌شود.
micromeria
گیاهانی کوچک که در زیستگاه‌های خاص و خشک رشد می‌کنند.
micromeric
میکرومریک به خصوصیات و مقیاس‌های بسیار کوچک در مواد اشاره دارد.
micromerism
میکرومیرئیسم به وجود نواحی کوچک و غیر قابل مشاهده در مواد اشاره دارد که خواص آن‌ها را تغییر می‌دهد.
micromeritic
میکرومرسیتیک به ویژگی‌های جزیی و میکروسکوپی در مواد اشاره دارد.
micromeritics
میکرومرسیتیک به علم مطالعه ذرات بسیار کوچک و خواص آن‌ها اشاره دارد.
micromesentery
میکرو مزنتری به شبکه‌ای از بافت‌ها اشاره دارد که اندام‌های درون شکم را به هم متصل می‌کند.
micrometallographer
میکرو متالوگرافر به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه مطالعات میکروسکوپی و تحلیل فلزات تخصص دارد.
micrometallography
میکرو متالوگرافی، مطالعه و بررسی ساختار و ویژگی‌های میکروسکوپی فلزات است.
micrometallurgy
میکرو متالوژی، شاخه‌ای از علم است که به بررسی رفتار و خواص فلزات در مقیاس‌های میکروسکوپی پرداخته و به بهبود کیفیت آنها کمک می‌کند.
micrometeoritic
میکرو میتوری تیک، به ویژگی‌ها و رفتار ذرات کوچک فضایی که به زمین می‌افتند اشاره دارد.
micrometeorogram
میکرو میترولوگرام، نموداری است که داده‌های آب و هوایی را برای یک ناحیه خاص در مقیاس کوچک نمایش می‌دهد.
micrometeorograph
میکرو میترولوگراف، دستگاهی است که ثبت و ضبط داده‌های جوی را در مقیاس میکروسکوپی انجام می‌دهد.
micrometeorological
میکرو میترولوژیک، به بررسی ویژگی‌ها و پارامترهای جوی در مقیاس کوچک و محلی اشاره دارد.
micrometeorologist
میکروهواشناس، متخصصی است که به مطالعه الگوهای جوی در مقیاس‌های بسیار کوچک می‌پردازد.
micromethod
روش میکرو، روشی است که به مطالعه یا تحلیل موارد در مقیاس‌های کوچک و دقیق پرداخته می‌شود.