میکروفوت به عکسی کوچک که جزئیات آن با بزرگنمایی قابل مشاهده است گفته می‌شود.

میکروفوتوگرافی به عمل ایجاد عکس‌های کوچک یا اسکن از اسناد یا تصاویر اشاره دارد.

عکاس میکرو به کسی اطلاق می‌شود که تصاویر کوچکی را با استفاده از تجهیزات خاص عکاسی می‌کند.

میکروفتوگرافی به تکنیک عکاسی گفته می‌شود که در آن تصاویری از اشیا بسیار کوچک گرفته می‌شود.

میکروفتوگرافیک صفتی است که به فرایندها و تکنیک‌های مرتبط با عکاسی از اشیا کوچک اطلاق می‌شود.

میکروفتوگرافی به عمل گرفتن عکس از اشیا کوچک گفته می‌شود.

میکروفوتومتر دستگاهی است که شدت نور عبوری از یک نمونه کوچک را اندازه‌گیری می‌کند.

میکروفتومتری به روش‌های اندازه‌گیری نور و تجزیه و تحلیل ویژگی‌های اشیاء میکروسکوپی اطلاق می‌شود.

تحلیل و اندازه‌گیری نور در مقیاس میکروسکوپی که معمولاً در زیست‌شناسی و فیزیک مورد استفاده قرار می‌گیرد.

به روش میکروفوتومتریک، در ارتباط با اندازه‌گیری نور در مقیاس میکروسکوپی.

دستگاهی که برای مشاهده و بررسی نمونه‌های میکروسکوپی به کار می‌رود.

شرایطی که در آن اندازه چشم‌ها کمتر از حد معمول است، که ممکن است بر بینایی تاثیر داشته باشد.

مرتبط با میکروفتالمیا یا کسانی که چشم‌های کوچکی دارند.

نام دیگری برای میکروفتالمیا که به کوچک شدن ابعاد چشم‌ها اشاره دارد.

میکروفتالموس، یک اختلال چشمی است که در آن اندازه چشم کوچکتر از اندازه طبیعی است.

میکروپیا، یک نمایشگاه و مرکز آموزشی است که به بررسی میکروارگانیسم‌ها می‌پردازد.

میکروپیل، ناحیه‌ای در تخمک یا دانه است که مخصوص ورود اسپرم یا ایجاد ریشه است.

میکروپین، سوزنی کوچک است که در تجهیزات الکترونیکی به کار می‌رود.

میکروپیرویمتری، ابزاری برای اندازه‌گیری دما در مقیاس میکرو است.

میکروپلاکیت، سنگی است که دارای دانه‌های بسیار ریز و معمولاً به رنگ تیره است.

پلاکتون‌های میکروسکوپی به ارگانیسم‌های کوچکی اطلاق می‌شود که در آب زندگی می‌کنند و بخشی از زنجیره غذایی در محیط‌های آبی هستند.

میکروپلاستوست به سلول‌هایی اطلاق می‌شود که درون آن‌ها ذرات میکروپلاستیک وجود دارد و می‌تواند به سلامتی ارگانیسم‌ها آسیب برساند.

میکروپلاستومتر دستگاهی است که برای اندازه‌گیری و شناسایی ذرات میکروپلاستیک در آب و محیط‌های دیگر استفاده می‌شود.

میان یک طبقه از موجودات که دارای پاهای کوچک هستند و این ویژگی به آن‌ها در حرکت کمک می‌کند.

واحدهای کوچک در موجودات زنده که به آن‌ها در حرکت و جا به‌جایی یاری می‌رسانند.

نوعی ساختار در موجودات ریز که عمدتاً به تغذیه کمک می‌کند و می‌تواند به شکل دستان کوچک باشد.

خانواده‌ای از ماهی‌های کوچک که معمولاً در آب‌های شیرین زندگی می‌کنند.

رده‌ای از ماهی‌ها که شامل خانواده میکروپودیده نیز می‌شود و ویژگی‌های خاصی دارد.

لقبی برای ماهی‌هایی که دارای پاهای کوچک هستند و معمولاً در شرایط مرطوب زندگی می‌کنند.

ویژگی‌های مربوط به اکو سیستم‌هایی که معمولاً حاوی ماهی‌های کوچک هستند.

به روش‌های تغذیه‌ای گفته می‌شود که شامل جذب جانداران کوچک می‌شود.

به ماهی‌هایی اطلاق می‌شود که در رنگ و نوع تغییرپذیری زیادی دارند.

میکروپولاریسکوپ، دستگاهی است که برای مشاهده ساختارهای ریز با استفاده از تکنیک‌های پلاریزاسیون نوری طراحی شده است.

میکروپلاریزاسیون به تغییرات کوچک در حالت پلاریزاسیون نور اشاره دارد که در مواد خاص یا زیرساخت‌های نوری مشاهده می‌شود.

میکروپاپولیشن به گروه کوچکی از موجودات زنده اطلاق می‌شود که در یک ناحیه خاص زندگی می‌کنند و ممکن است با دیگر جمعیت‌ها تفاوت‌هایی داشته باشند.

میکروپوروزیته به وجود حفره‌های بسیار کوچک در مواد اشاره دارد که ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

میکروپوروس به موادی اطلاق می‌شود که دارای حفره‌های بسیار کوچک هستند و معمولاً برای کاربردهای جداسازی و تصفیه استفاده می‌شوند.

میکروپورفیریتی به سنگ‌هایی اطلاق می‌شود که دارای بلورهای کوچک در یک زمینه دانه‌ریز هستند.

میکروپروسه، یک عملیات بسیار کوچک و ویژه که معمولاً در زمینه‌های فنی و مهندسی استفاده می‌شود.

میکروپروسه‌ها، عمل‌های بسیار کوچک و خاص که در زمینه‌های فنی برای بهبود عملکرد سیستم‌ها وجود دارند.