midrashic
مدراشیک به متون یا تفسیرهای دینی یهود اشاره دارد که بر پایه‌ی کتاب مقدس نوشته شده است و به تحلیل و تفسیر عمیق‌تر معانی داستان‌ها می‌پردازد.
midrashoth
مدراشوت به مجموعه‌ای از تفسیرها و متون مرتبط با تفسیر بزرگ‌تر متن مقدس اشاره دارد که به تبیین بیشتر و استنباط اخلاقی و دینی می‌پردازد.
mydriasine
مدریازین به دارویی اشاره دارد که برای گشاد کردن مردمک چشم‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد تا معاینات چشمی بهتری انجام شود.
mydriatic
مدریاتیک به حالتی اشاره دارد که در آن مردمک‌های چشم به دلیل تأثیر دارو یا دیگر عوامل گشاد می‌شوند.
mydriatine
مدریاتین به داروهایی گفته می‌شود که برای گشاد کردن مردمک‌های چشم در زمینه‌های پزشکی به کار می‌رود.
midribbed
مدربی به برگ‌هایی گفته می‌شود که دارای یک رگ یا راست‌برگ میانه بارز هستند و به آن ساختار و فرم خاصی می‌بخشد.
mids
اواسط به معنی میانه یا وسط یک دوره یا زمان خاص است.
midscale
میانه مقیاس، به معنای سطح متوسط در ارزیابی کیفیت یا قیمت محصولات یا خدمات است.
midsemester
میانه ترم به دوره‌ای در وسط سال تحصیلی اشاره دارد که معمولاً شامل تعطیلات یا وقفه‌های کوتاه است.
midsentence
اواسط جمله به قسمتی از جمله اشاره دارد که در آن صحبت به طور موقت متوقف می‌شود.
midshipmanship
مهارت میانه دریانوردی به مهارت‌های لازم برای فعالیت‌های دریایی در مراحل میانی کارآموزی اشاره دارد.
midshipmite
میان‌دریانورد کوچک به دانشجویان یا کارآموزان دریایی در سنین پایین‌تر اشاره دارد.
midspace
فضای میانی، ناحیه‌ای است که در مرکز یا بین دو چیز قرار دارد.
midspaces
فضاهای میانی به نواحی اطلاق می‌شود که در مرکز یا بین دو فضا قرار دارند.
midspan
میان‌پهنه به قسمت میانی یک سازه گفته می‌شود که معمولاً بار بیشتری را تحمل می‌کند.
midstead
فضای میانی، ناحیه‌ای است که معمولاً بین دو منطقه دیگر قرار دارد و ممکن است ویژگی‌های خاصی داشته باشد.
midstyled
سبک میانه به طراحی‌هایی اشاره دارد که ویژگی‌های متنوعی را ترکیب می‌کند.
midstory
میانسرا به بخش میانی یک داستان یا مفهوم اشاره دارد که ممکن است حوادث کلیدی را معرفی کند.
midstories
داستان‌های میانی، داستان‌هایی هستند که در قسمت میانی یک روایت یا داستان بزرگتر قرار دارند و معمولاً به توسعه شخصیت‌ها و گسترش موضوع کمک می‌کنند.
midstout
میانگین از نوع آبجو با طعمی متوازن که نه خیلی سنگین و نه خیلی سبک است و معمولاً برای افرادی مناسب است که طعم‌های متنوع‌تری را می‌پسندند.
midstreet
خیابان میانه، خیابانی است که در میانه یک منطقه یا محله قرار دارد و معمولاً پر از فعالیت و جنب و جوش است.
midstroke
ضربه‌های میانه، حرکات یا تکنیک‌هایی هستند که در هنگام کار بر روی یک اثر هنری به منظور ایجاد عمق و بعد اضافی به آن استفاده می‌شوند.
midsummery
احساس تابستان میانه، زمانی است که دما و شرایط جوی به طور تقریبی نشانه‌هایی از تابستان کامل را دارد، بدون اینکه خیلی گرم باشد.
midsummerish
مفهوم تابستان میانه به شرایط یا احساساتی اشاره دارد که به تابستان مرتبط باشد و اغلب با شادی و رنگ‌های سرزنده همراه باشد.
midtap
میدتاپ، عملی در حرکات ورزشی یا در شرایطی که نیاز به تنظیم تعادل است.
midtarsal
میدترسال، ناحیه‌ای از پا بین تارس و متاتارس که در حرکات پا نقش دارد.
midvein
رگ میانه، رگی در برگ که به عنوان محور اصلی آن عمل می‌کند و عروق فرعی را به هم متصل می‌کند.
midventral
مینترال، ناحیه‌ای در زیر بدن که در آن خط میانی موجود است.
midverse
میدویرس، نامی برای توصیف یک محیط تخیلی که واقعیت‌های مختلف در آن وجود دارند.
midward
میدوارد، چیزی به سمت وسط یا مرکز اشاره دارد.
midwatch
شیفت میانی، به دوره‌ای از خدمت در کشتی یا هر نوع نگهبانی گفته می‌شود که معمولاً در نیمه شب یا اوایل صبح است.
midwatches
شیفت‌های میانی، به دوره‌های متعدد خدمت در کشتی یا نگهبانی اطلاق می‌شود که به صورت نوبتی انجام می‌شود.
midweekly
میاندور هفته‌ای، به معنای رویدادی یا جلسه‌ای است که در وسط هفته برگزار می‌شود.
midwest
غرب میانه، به ناحیه‌ای در ایالات متحده آمریکا اشاره دارد که شامل چندین ایالت مرکزی این کشور می‌شود.
midwestward
سمت غرب میانه، به سمت ناحیه مرکزی ایالات متحده اشاره دارد.
midwiferies
ماماها، به مراکز یا فعالیت‌های مربوط به زایمان و کمک به زنان در دوران بارداری و زایمان اطلاق می‌شود.
midwinterly
میانه زمستان، اشاره به فصل زمستان در نیمهٔ آن که معمولاً سرد و برفی است.
midwintry
با ویژگی‌های میانهٔ زمستان، معمولاً اشاره به آب و هوا و شرایط مربوط به فصل زمستان است.
midwise
به معنای به صورت متعادل و میانه، در تفسیر یا عمل به شکلی که افراط یا تفریط وجود نداشته باشد.
midwived
به معنای زایمان کردن و مسئولیت ولادت را به عهده گرفتن، معمولاً توسط ماما یا فرد متخصص در طب زایمانی.