myringa
پرده صماخ، که جزء اصلی گوش میانی است و به تبدیل امواج صوتی به سیگنال‌های عصبی کمک می‌کند.
myringectomy
عمل جراحی که در آن پرده صماخ برداشته می‌شود.
myringitis
التهاب پرده صماخ که ممکن است به دلیل عفونت یا آسیب رخ دهد.
myringodectomy
عمل جراحی که به برداشتن بافت عفونی یا آسیب‌دیده در پیرامون پرده صماخ مربوط می‌شود.
myringodermatitis
میریگودرماتیت به معنی التهاب پوست گوش و پرده گوش، معمولاً به دلیل عفونت یا حساسیت است.
myringomycosis
میریگومیکوز به معنی عفونت قارچی در پرده گوش، که می‌تواند ناشی از قارچ‌های مختلف باشد.
myringoplasty
میریگولوپلاستی به معنی عمل جراحی برای ترمیم یا بازسازی پرده گوش است.
myringotome
میریگوتوم به معنی ابزاری جراحی که برای ایجاد برش در پرده گوش استفاده می‌شود.
myriological
میریولوژیک به معنی مرتبط با مطالعه تنوع و توزیع موجودات فراوان است.
myriologist
میریولوژیست به معنی شخصی است که در زمینه مطالعه تنوع موجودات فراوان تخصص دارد.
myriologue
میریولوگ، شخصی که به مطالعه الگوها و روابط در میان تعداد زیادی از اشیاء یا موجودات می‌پردازد.
myriophyllite
میریوفیلیت، نوعی ماده معدنی با ترکیب خاص که در طبیعت یافت می‌شود.
myriophyllous
میریوفیلیت، صفتی برای توصیف گیاهانی که دارای برگ‌های فراوان و نازک هستند.
myriophyllum
میریوفیلم، یک گروه از گیاهان آبی که معمولاً در آب‌های شیرین رشد می‌کنند.
myriopod
میریوپود، گروهی از جانوران با پاهای متعدد و بدن‌های تقسیم شده مثل هزارپا و نودپا.
myriopoda
میریوپودا، رده‌ای از جانوران که شامل هزارپا، نودپا و سایر موجودات چندپایی می‌شود.
myriopodous
میریوپودوس به موجوداتی با پاهای بسیار زیاد، مانند هزارپایان و چندپایان اطلاق می‌شود.
myriopods
میریوپودها به گروهی از بندپایان اطلاق می‌شود که بدن آن‌ها به شکل کشیده و دارای تعداد زیادی پا است.
myriorama
میریوراما به یک نمایشگاه تصویری و بصری از صحنه‌ها یا منظره‌های مختلف اطلاق می‌شود که می‌تواند به صورت تکراری ترکیب شود.
myrioscope
میریوسکوپ ابزاری است که امکان مشاهده تصاویر را از زوایای مختلف فراهم می‌آورد.
myriosporous
میریوسپوروس به موجودات زنده‌ای اطلاق می‌شود که قابلیت تولید تعداد زیادی اسپور را دارند.
myriotheism
میریوتئیسم به اعتقاد به وجود خدایان متعدد یا بی‌شمار در یک سیستم اعتقادی اشاره دارد.
myriotheist
مایریوتیست، فردی که به وجود تعداد زیادی خدایان اعتقاد دارد.
myriotrichia
مایریوتریشیا، نام یک جنس در گیاه‌شناسی که شامل مجموعه‌ای از گیاهان گل‌دار است.
myriotrichiaceae
مایریوتریچیاسه، خانواده‌ای از گیاهان که شامل گیاهان گل‌دار می‌شود.
myriotrichiaceous
مایریوتریچیاسه، صفتی که به گیاهان متعلق به خانواده مایریوتریچیاسه اطلاق می‌شود.
mirish
میرش، واژه‌ای که در برخی لهجه‌های خاص به کار می‌رود.
myristic
میریستیک، مربوط به اسید میریستیک که یک نوع اسید چرب است.
myristica
مایریستیکا، یک جنس از گیاهان گل‌دار است که معمولاً دانه‌های معطر تولید می‌کنند.
myristicaceae
مایریستیکاسه، خانواده‌ای از گیاهان است که شامل گیاهان گل‌دار و دانه‌های معطر می‌شود.
myristicaceous
مایریستیکاسه، به گیاهانی اطلاق می‌شود که متعلق به خانواده مایریستیکاسه هستند و معمولاً دارای خواص معطر هستند.
myristicivora
مایریستیکیوورا به گونه‌هایی اطلاق می‌شود که دانه‌های مایریستیکا را می‌خورند.
myristicivorous
مایریستیکیوور به حیواناتی اطلاق می‌شود که به خوردن دانه‌های مایریستیکا سازگار شده‌اند.
myristin
مایریستین، ترکیبی شیمیایی است که اغلب در جوز و سایر گیاهان مرتبط وجود دارد.
myristone
مایریستون یک ترکیب شیمیایی است که در برخی از گیاهان مانند جوز هندی وجود دارد.
mirker
میرکر یک نوع موجود زنده است که معمولاً در مناطقی با آب و هوای گرم زندگی می‌کند.
mirkest
تاریک‌ترین، به معنی بسیار تیره و پر از سایه.
mirkily
به صورت تاریک و غم‌انگیز، به گونه‌ای که روشنایی در آن وجود ندارد.
mirkiness
حالتی که در آن تاریکی و عدم وضوح وجود دارد.
mirkish
به افراد یا حالاتی اطلاق می‌شود که حالتی تاریک و غم‌انگیز دارند.