noninterventional
غیرمداخله‌ای به معنای عدم دخالت در یک فرایند یا وضعیت است.
noninterventionalist
غیرمداخله‌گر به فردی اطلاق می‌شود که از مداخله در مسائل سیاسی یا نظامی اجتناب می‌کند.
nonintimidation
غیرترساندن به معنای ایجاد فضایی است که در آن افراد احساس امنیت و آزادی برای بیان نظرات و احساسات خود را داشته باشند.
nonintoxicant
غیرمست کننده به موادی اطلاق می‌شود که خاصیت مست‌کنندگی ندارند و تاثیری بر روی روحیات و روان انسان نمی‌گذارند.
nonintoxicants
غیرمست کننده‌ها به گروهی از مواد اطلاق می‌شود که خاصیت مست کنندگی ندارد و تاثیر منفی روی ذهن و رفتار افراد نمی‌گذارد.
nonintoxicating
غیرمست کننده به ویژگی موادی اشاره دارد که عدم تاثیر بر روی هوش و روان انسانی را ایجاب می‌کند.
nonintoxicatingly
به شکل غیرمست کننده‌ای، به معنای عدم ایجاد آثار مست کننده در یک تجربه یا احساس.
nonintoxicative
غیرمست کننده به مواد یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که اثرات مست کننده ابتدا ندارد.
nonintrospective
غیرخوداندیش، به معنای نداشتن تمایل به تأمل درونی و تمرکز بر روی خود است و به طور معمول به افرادی اشاره دارد که بیشتر به دیگران توجه دارند.
nonintrospectively
به صورت غیرخوداندیشانه، به معنای عدم تأمل درونی و توجه به مسائل بیرونی است.
nonintrospectiveness
عدم خوداندیشی، به معناي عدم تمرکز بر روی خود و خودآگاهی است.
nonintroversive
غیردرون‌گرا، به معنای عدم تمایل به کناره‌گیری و درون‌گرایی است.
nonintroversively
به صورت غیردرون‌گرا، به معنای تعامل اجتماعی و درگیر بودن با دیگران به راحتی است.
nonintroversiveness
عدم درون‌گرایی، به معنای عدم تمایل به درون‌گرایی و آسانی در برقراری ارتباط اجتماعی است.
nonintroverted
غیر انزواطلب، به ویژگی یا شخصیتی اطلاق می‌شود که به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کرده و در اجتماعات اجتماعی راحت است.
nonintrovertedly
به‌طور غیر انزواطلبانه، به شیوه‌ای که در آن فرد به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند.
nonintrovertedness
ویژگی یا حالت غیر انزواطلب بودن، کیفیتی که در آن فرد به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می‌کند.
nonintrusion
عدم مزاحمت، عملی که در آن فرد یا گروهی بدون ایجاد اختلال یا مزاحمت وارد موضوعی نمی‌شود.
nonintrusionism
مکتب فکری یا فلسفه‌ای که بر اهمیت عدم مزاحمت در تعاملات تأکید می‌کند.
nonintrusionist
شخصی که از مزاحمت به افراد دیگر پرهیز می‌کند و به حریم شخصی احترام می‌گذارد.
nonintrusive
غیرمزاحم به معنای وجود نداشتن مزاحمت یا مداخله در امور دیگران است.
nonintuitive
غیرغریزی به معنای نداشتن حس طبیعی در استفاده یا درک از چیزی است.
nonintuitively
به طور غیرغریزی به معنای رفتار یا کردار نه بر اساس حس طبیعی و آشنا، بلکه با روش‌های غیرمتداول است.
nonintuitiveness
غیرغریزی بودن به معنای کمبود حس طبیعی یا راحتی در درک یا استفاده از چیزی است.
noninverted
غیرمعکوس به معنای عدم تغییر وضعیت یا ترتیب چیزی است.
noninverting
غیرمعکوس به معنای عدم ایجاد تغییر در سمت یا علامت سیگنال است.
noninvidious
غیر حسود، به معنای عدم حسادت و رقابت منفی نسبت به دیگران.
noninvidiously
به‌طرزی غیر حسودانه، نشان‌دهنده رفتار یا گفتاری که حسادت را نشان نمی‌دهد.
noninvidiousness
عدم حسادت، ویژگی عدم حسد و تمایل به قبول موفقیت‌های دیگران.
noninvincibility
غیر شکست‌ناپذیری، به معنی عدم توانایی در عدم شکست و پذیرفتن نقاط ضعف.
noninvincible
غیر شکست‌ناپذیر، به معنی وجود ضعف‌ها و آسیب‌پذیری‌ها در شخصیت یا چیزها.
noninvincibleness
عدم شکست‌ناپذیری، به معنای قابلیت شکست و پذیرش نقاط ضعف.
noninvincibly
غيرقابل شکست به معنای نداشتن توانایی مطلق در غلبه بر چالش‌ها به طور مداوم است.
noninvolved
غیرمشارکت به معنای نداشتن درگیری یا دخالت در یک موضوع یا فعالیت است.
noninvolvement
عدم دخالت به معنای عدم شرکت و مشارکت در یک فعالیت یا موقعیت است.
noniodized
غیر یوددار به معنای نبود ید به عنوان یک افزودنی در مواد غذایی یا ترکیبات است.
nonion
غیر یون به معنای مولکولی است که بار الکتریکی ندارد و به عنوان یک یون عمل نمی‌کند.
nonionized
غیر یونیزه به معنای عدم تبدیل یک ماده به یون و حفظ حالت مولکولی است.
nonionizing
غیر یونی به تابش‌هایی اطلاق می‌شود که انرژی کافی برای یونیزه کردن اتم یا مولکول‌ها ندارند.
nonirate
غیر غیررای به ویژگی‌های مواد یا ترکیباتی اطلاق می‌شود که خاصیت غیررایی ندارند.