nonjudicative
غیرقضاوتی، به معنای عدم قضاوت و اظهارنظر دربارهٔ دیگران.
nonjudicatories
غیرقضاوتیها، فضاهایی که در آنها قضاوت و انتقاد وجود ندارد.
nonjudiciable
غیرقضاوتی، مسائلی که قابل بررسی یا تصمیمگیری قانونی نیستند.
nonjudicial
غیرقضائی، به تصمیمات یا اقدامات غیر از سیستم قضائی اشاره دارد.
nonjurable
غیرقابل اجبار، به وضعیتی اطلاق میشود که یک توافق یا قرارداد نمیتواند به اجبار یا به زور اجرا شود.
nonjurancy
وضعیت غیرجور و یا عملی که به طور مستقیم به اجبار قانونی مربوط نمیشود.
nonjurant
شخص یا نهادی که به اجبار قانون گردن نمینهد یا در قراردادها مسئولیت نمیپذیرد.
nonjurantism
مکتبی که نظریه آزادی اراده و عدم اجبار قانونی بر قراردادها را بررسی میکند.
nonjuress
وضعیتی که در آن فرد به علت تهدید یا فشار مجبور به پذیرفتن چیزی نمیشود.
nonjuridic
مسائل یا جنبههایی که ارتباط مستقیم با قوانین و حقوق ندارند.
nonjuridical
غیرحقوقی به معنای چیزی است که به قانون یا نظام حقوقی مربوط نمیشود.
nonjuries
غیرمحکمهایها به گروههایی اشاره دارد که در محاکم قرار ندارند یا نقشی در تصمیمگیریهای قضایی ندارند.
nonjurying
مربوط به فعالیتها یا فرآیندهایی که در آنها هیئت منصفه وجود ندارد.
nonjuring
غیرمحکمهای به وضعیت یا اقدام افرادی اشاره دارد که از ادا کردن قسمی اجتناب کردهاند.
nonjurist
غیرحقوقدان به فردی که تخصص یا تحصیلات حقوقی ندارد اشاره دارد.
nonjuristic
غیرحقوقی به اقداماتی اشاره دارد که تحت قوانین و نظامهای حقوقی نیستند.
nonjuristical
غیرحقوقی به شیوههایی اشاره دارد که بر اساس قوانین و اصول حقوقی نیستند.
nonjurorism
غیرقضاوتی به فلسفهای اشاره دارد که بر اساس اعتقادات شخصی و نه الزامهای قانونی استوار است.
nonkinetic
غیرحرکتی به ویژگیهای انرژی یا نیروهایی اشاره دارد که شامل حرکت نمیشوند.
nonknowledge
عدم دانش به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد از اطلاعات یا حقایق در مورد یک موضوع آگاه نیست.
nonkosher
غیرکوشر، غذایی که با قوانین و شرایط شرعی یهودی مطابقت ندارد.
nonlabeling
عدم برچسبگذاری، نبود برچسب یا مشخصات مناسب بر روی کالاها.
nonlabelling
عدم برچسبگذاری، نبود برچسبها و اطلاعات لازم روی محصولات.
nonlacteal
غیرلبنی، مربوط به مواد غذایی که از شیر یا محصولات لبنی ساخته نشدهاند.
nonlacteally
به صورت غیرلبنی، اشاره به رژیمهایی که شامل محصولات لبنی نیستند.
nonlacteous
غیر شیری به معنای عدم داشتن لاکتوز یا فراوردههای لبنی.
nonlactescent
غیر شیردادن به معنای عدم تولید شیر یا فراوردههای لبنی.
nonlactic
غیرلاکتیکی به معنای عدم وابستگی به فرآیندهای ایجاد کننده اسید لاکتیک.
nonlayered
بدون لایه به معنای عدم وجود ساختار لایهای.
nonlaying
غیر تخمگذار به معنای عدم تولید تخممرغ.
nonlaminable
غیر قابل لایهگذاری به معنای عدم توانایی برای تولید لایههای مختلف.
nonlaminated
کاغذی که سطح آن با لایهای از مواد محافظت نشده و لمینت نشده باشد.