nonmiscible
به مواد اشاره دارد که نمیتوانند به طور کامل مخلوط شوند.
nonmissionary
غیرمذهبی، اشاره به رویکردی که هدفش انتشار مذهب نیست.
nonmissionaries
غیرمبلغ به شخصی اطلاق میشود که به مبلّغی یا تبلیغات مذهبی مشغول نیست یا به آن اهمیتی نمیدهد.
nonmystic
غیرمخصوص به شخصی اشاره دارد که به جنبههای غیررمزآلود یا غیرمذهبی زندگی اعتقاد دارد.
nonmystical
غیرمخصوص به ویژگیهایی اطلاق میشود که به جنبههای رمزآلود یا عرفانی مربوط نمیشود.
nonmystically
به شیوهای اطلاق میشود که شامل جنبههای رمزآلود یا عرفانی نیست.
nonmysticalness
وضعیتی است که به فقدان یا عدم وجود ویژگیهای رمزآلود یا عرفانی اشاره دارد.
nonmysticism
مفهومی که به فقدان یا انکار تمرکز بر جنبههای عرفانی و رمزآلود اشاره دارد.
nonmythical
غیرمربوط به افسانه، به موجودات یا پدیدههایی اشاره دارد که واقعی و موجود در طبیعت هستند.
nonmythically
به صورت غیرمربوط به افسانه، به شیوهای که در آن افسانهها و خیالات مطرح نمیشود.
nonmythologic
غیرمربوط به افسانه، اشاره به تحقیقاتی که بر حقیقت و واقعیت تمرکز دارند.
nonmythological
غیرمربوط به افسانه، به مطالعات و تجزیه و تحلیلهایی اشاره دارد که مبتنی بر واقعیت و شواهد هستند.
nonmythologically
به صورت غیرمربوط به افسانه، یادآور رویکردی که توجهی به افسانهها و خرافات ندارد.
nonmitigation
عدم کاهش، به معنای عدم اقدام برای کاهش یا کاهش اثرات منفی یک وضعیت یا خطر.
nonmitigative
غیرکاهشی به موضوعی اشاره دارد که نمیتواند اثرات یا پیامدها را کاهش دهد.
nonmitigatory
غیرکاهشی به معنای نداشتن قدرت برای کاهش یا تسهیل اثرات یک وضعیت.
nonmobile
غیرمتحرک به چیزی اشاره دارد که نمیتواند جابجا شود یا حرکت کند.
nonmobility
عدم mobility به عدم توانایی یا قابلیت جابجایی یا تحرک اشاره دارد.
nonmodal
غیرمدال به حالتی اشاره دارد که از مشخصات یا ویژگیهای خاص یا متغیر استفاده نمیکند.
nonmodally
به معنای عدم استفاده از شیوههای مدال یا شرایط تغییرپذیر در تفسیر یا توصیف.
nonmoderate
غیردلچسب به معنی قائل شدن به نظرها و رویکردهای افراطی است که معمولاً با دیدگاههای متعادل یا ملایم تفاوت دارد.
nonmoderately
به طرز غیردلچسب بیان کردن، معمولا اشاره به حالتهای شدید و هیجانی دارد.
nonmoderateness
غیردلچسب بودن به معنای داشتن نظرات یا رویکردهایی است که شدید یا افراطی هستند.
nonmodern
غیربهروز به معنی نداشتن ویژگیهای معاصر یا مدرن است.
nonmodernistic
غیربهروز به معنای نداشتن ویژگیهای مرتبط با مدرنیسم و داشتن تمایل به شیوههای سنتیتر است.
nonmodernly
به شکلی غیربهروز، معمولاً به معنای رویکردی که از ویژگیهای مدرن دور باشد.
nonmodernness
عدم مدرنیته به حالتی اشاره دارد که شواهد یا ویژگیها از دورههای مدرن فاصله دارند یا از آنها استفاده نمیکنند.
nonmodificative
غیر اصلاحی به حالتی اشاره دارد که تغییر یا تصحیحی در معنی یا ویژگیها ایجاد نمیکند.
nonmodificatory
غیر اصلاحی به نوعی اشاره دارد که چگونگی یا ساختار یک چیز را تغییر نمیدهد.
nonmodifying
غیر اصلاحی به حالتی اشاره دارد که هیچ گونه تغییری در دادهها یا اطلاعات ایجاد نمیکند.
nonmolar
غیر نرمی به موادی اشاره دارد که با اوصاف و ویژگیهای نرمی تفاوت دارند.
nonmolecular
غیر مولکولی به موادی اشاره دارد که ساختار مولکولی ندارند یا به شکل مولکولها وجود ندارند.
nonmomentary
غیرموقتی به معنی چیزی است که مدت زمان طولانی تری از یک لحظه خاص را در بر میگیرد.
nonmomentariness
غیرموقتی بودن به معنی نبودن حالتی گذرا در یک احساس یا وضعیت است.
nonmonarchal
غیرسلطنتی به معنای عدم وجود سلطنت یا پادشاهی به عنوان شکل حکومت است.
nonmonarchally
به صورت غیرسلطنتی، به معنای عدم تمایل به پیروی از نظام سلطنتی در اداره امور است.
nonmonarchial
غیرسلطنتی اشاره به نظام حکومتی ای دارد که پادشاه یا ملکه ندارد.
nonmonarchical
غیرمناگرایی، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن قدرت سیاسی به صورت مستقیم از یک پادشاه یا ملکه ناشی نمیشود.
nonmonarchically
به صورت غیرمناگرایی، به وضعیت یا شیوهای اطلاق میشود که در آن هیچ دولتی با سلطنت بر کشورهای دیگر حکمرانی نمیکند.