oculocephalic
اوکولوکفالی به حرکات و واکنشهای مرتبط با چشم و سر اشاره دارد.
oculofacial
اوکولوفاسیال به زمینههای مرتبط با چشم و صورت اشاره دارد، به ویژه در جراحی و زیبایی.
oculofrontal
اوکولوفراگتال به ناحیهای اشاره دارد که شامل چشمها و پیشانی میشود.
oculomotory
عصب حرکتی چشم که در کنترل حرکات چشم و بالا و پایین بردن پلکها نقش دارد.
oculonasal
وضعیتی مربوط به تطابق فعالیتهای چشمی و بینی.
oculopalpebral
رفلکسی که به بسته شدن پلکها در پاسخ به تحریکات بصری اشاره دارد.
oculospinal
مسیر عصبی که ارتباط بین چشمها و نخاع را برقرار میکند.
ocurred
اتفاق افتادن، به معنای پیش آمدن یا بروز یک واقعه یا وضعیت معین.
oda
اودا، به معنای یک نوع اتاق یا مکان خاص در معماری است.
odacidae
اویداسید، خانوادهای از ماهیان است که شامل گونههای دریایی مختلفی میشود.
odacoid
اویداکوئید، به ویژگیهای آناتومیکی خاص در برخی ماهیان اشاره دارد.
odal
اودال، به عطرها و بوهای خاص اشاره دارد.
odalborn
اودالبورن، به مردمی که ریشههای عمیق فرهنگی و تاریخی دارند اشاره دارد.
odaller
اودالر، اصطلاحی برای اشاره به شخصی است که ویژگیهای خاصی دارد و معمولاً در داستانها و افسانهها به کار میرود.
odalman
اودالمند، به مردی اطلاق میشود که معمولاً مسئولیتهای خاصی در جامعه خود بر عهده دارد.
odalwoman
اودلوامن، اصطلاحی برای نامیدن زنانی است که به دلیل ویژگیهای خاص و مسئولیتهای اجتماعیشان مورد توجه قرار میگیرند.
odax
اوداکس، موجودی است که به خاطر چابکی و قابلیتهای حرکتیاش شناخته میشود.
oddlegs
پاهای غیرمتعارف به پاهایی اطلاق میشود که از نظر اندازه یا شکل متفاوت هستند و ممکن است به عدم تعادل منجر شوند.
oddman
اودمن، به فردی اطلاق میشود که به دلیل تفاوتهایش با سایرین جلب توجه میکند.
oddness
عجیب بودن، خصوصیتی که با هیچ چیز معمولی یا عادی مطابقت ندارد.
oddnesses
جمع oddness، خاصیت عجیب و غیرمعمولی که ممکن است در پدیدههای مختلف مشاهده شود.
oddsbud
معرفی حداکثر و حداقل شانسهای ممکن برای یک انتخاب یا وضعیت خاص.
oddside
جنبهای غیرمعمول یا عجیب در یک موضوع یا موقعیت.
oddsman
شخصی که شانسها و احتمالها را در زمینههای مختلف محاسبه میکند.
odel
اصطلاحی که برای ابراز احساسات یا شکل خاصی از ارتباط استفاده میشود.
odelet
اودلت، نوعی شعر کوتاه که به سبک اود نوشته میشود و معمولاً در تحسین موضوع خاصی به کار میرود.
odell
اودل، نام خانوادگی که ممکن است به افرادی اشاره داشته باشد، معمولاً در کشورهای انگلیسیزبان.
odelsthing
اودلاستینگ، اصطلاحی که به اشیاء یا مفاهیم مرتبط با اودل اطلاق میشود.
odelsting
اودلاستینگ، نام مجمعی legislative در نروژ که مسئولیت قانونگذاری را بر عهده داشته است.
odessa
اودسا، شهری بندری در کشور اوکراین که دارای تاریخ و فرهنگ غنی است.
odible
اودبل، صفتی که به قابلیت تحسین یا ستایش اشاره دارد.
odic
نیرویی فرضی که به عنوان انرژی حیات یا تأثیر بر موضوعات مختلف شناخته میشود.
odically
بهصورت مرتبط با نیروی ادیک، یا با تأکید بر انرژیهای حیاتی.
odyl
نوعی نیروی فرضی که باور میشود در بُعد معنوی وجود دارد.
odyle
نوعی انرژی فرضی که بر اساس نظریههای خاص تعریف میشود.
odyles
مجموعهای از انرژیهای فرضی که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند.
odylic
مرتبط با انرژیهای ادیل، به نوعی که تأثیر عمیقی بر تجارب داشته باشد.
odylism
اودیلسم به مجموعهای از فعالیتها، مفاهیم یا روشها اشاره دارد که حول موضوع خاصی میچرخد و بهطور خاص در برخی زمینههای علمی یا نظری مطالعه میشود.