omphalodium
امفالودیوم، بخشی از آناتومی که به تعریف ویژگی‌های توسعه‌ای موجودات می‌پردازد.
omphalogenous
امفالوجنوس به فرایندها یا ساختارهایی اطلاق می‌شود که از ناحیه ناف سرچشمه می‌گیرند.
omphaloid
امفالوئید به شکلی اطلاق می‌شود که به شکل ناحیه ناف شباهت دارد.
omphaloma
امفالوم به توده یا تشکیل غیرطبیعی در ناحیه ناف اشاره دارد.
omphalomesaraic
امفالومازاریک به عنوان یک اصطلاح پزشکی برای توصیف ارتباط ساختاری بین بند ناف و روده کوچک استفاده می‌شود.
omphalomesenteric
امفالوماستریک به مجرای بررسی شده که در جنینی تشکیل می‌شود و از بند ناف به روده کوچک می‌پیوندد، اشاره دارد.
omphaloncus
امفالنکوس به شرایطی گفته می‌شود که در آن بخشی از اعضای داخلی بدن از طریق بند ناف بیرون زده باشد.
omphalopagus
امفالوپاگوس به دوقلوهایی اطلاق می‌شود که با ناحیه شکمی و بند ناف مشترک به هم متصل هستند.
omphalophlebitis
امفالوفلِبیت به التهاب و عفونت در رگ‌های خونی بند ناف گفته می‌شود.
omphalopsychic
امفالوپسیک به نوعی تفکر فلسفی اشاره دارد که به خود و درون توجه می‌کند.
omphalopsychite
امفالوپسایچیت به فردی اطلاق می‌شود که به طور عمیق و دقیق به درون خود می‌نگرد و سعی می‌کند با تفکر درونی به درک بهتری از خود برسد.
omphalorrhagia
امفالوراحیگی به حالت خونریزی غیرطبیعی و زیاد از ناحیه ناف اشاره دارد.
omphalorrhea
امفالوآریا به ترشح مایع از ناحیه ناف اشاره دارد و معمولاً علامتی از عفونت است.
omphalorrhexis
امفالووریسکس به پارگی بند ناف اطلاق می‌شود که ممکن است در موارد خاصی اتفاق بیفتد.
omphalosite
امفالوست به فردی اطلاق می‌شود که به شدت به ناف خود اهمیت می‌دهد یا در مواردی به جزئیات سطحی توجه می‌کند.
omphaloskepsis
امفالوپسکشپسی به خیره شدن به ناف خود به عنوان راهی برای مدیتیشن و تفکر درونی اطلاق می‌شود.
omphalospinous
اومفالو اسپینوس، ناهنجاری نادر و مادرزادی است که در آن، نخاع، به ناحیه ناف متصل می‌شود.
omphalotomy
اومفالو تومی، عمل جراحی است که در آن ناف برای درمان عوارض مرتبط با آن برش می‌خورد.
omphalotripsy
اومفالو تریپسی، یک روش جراحی است که در آن، بافت‌های اطراف ناف به عنوان بخشی از درمان، مورد دستکاری قرار می‌گیرند.
omphalus
اومفالوس به نقطه‌ای در بدن اطلاق می‌شود که ناف در آن قرار دارد.
omrah
عمره، سفر به مکه برای انجام مناسک خاصی است که می‌تواند در هر زمانی از سال انجام گیرد.
ona
اونا به یک عنصر یا مفهوم خاص در فرهنگ‌ها و سنت‌های مختلف اشاره می‌کند.
onaggri
اوناگری، دیفیلی یا گیاهان صورتی و قرمز در خانوادهٔ اوناگرایی که در بیشتر مناطق مرطوب و خنک رشد می‌کند. این گیاهان به عنوان خاصیت زینتی در باغ‌ها کاشته می‌شوند.
onagra
اوناگرا، گیاهی است که معمولاً برای خواص درمانی آن شناخته می‌شود، و روغن آن مورد استفاده بسیاری است.
onagraceae
خانواده‌ای از گیاهان که به خاطر گل‌های زیبای خود شناخته می‌شوند و شامل چندین گونه مختلف می‌باشد.
onagraceous
این اصطلاح به گیاهانی که به خانوادهٔ اوناگرایی تعلق دارند اشاره دارد و معمولاً در مکان‌های مرطوب رشد می‌کنند.
onagri
گیاهان اوناگری به عنوان گیاهان زینتی معروف هستند و در باغبانی و طراحی فضاهای سبز استفاده می‌شوند.
onan
اونان شخصیتی است که در متون دینی به علت اقداماتی که در آن زمان انجام داد، معروف است و بحث‌های زیادی را در پی داشته است.
onanisms
عمل یا عادتی که در آن فرد خودارضایی می‌کند.
onanist
فردی که خودارضایی می‌کند.
onanistic
مربوط به عمل خودارضایی.
onanists
افرادی که خودارضایی می‌کنند و ممکن است به دنبال همفکری با دیگران باشند.
onca
نوعی شکارچی بزرگ که در جنگل‌های استوایی زندگی می‌کند.
onces
واحدی برای اندازه‌گیری وزن، معادل تقریباً ۲۸٫۳۵ گرم.
oncet
oncet، نوعی ماهی که در برخی مناطق صید می‌شود و دارای ارزش غذایی بالایی است.
oncetta
oncetta، نوعی محصول لبنی که در برخی مناطق تولید می‌شود.
onchidiidae
onchidiidae، خانواده‌ای از نرم‌تنان با قابلیت زندگی در آب‌های شور و شیرین.
onchidium
onchidium، جنسی از نرم‌تنان که دارای ویژگی‌های خاصی در زیستگاه خود هستند.
onchocerca
onchocerca، جنسی از کرم‌های ریز که در بدن پستانداران زندگی می‌کنند و سبب بیماری می‌شوند.
onchocercosis
onchocercosis، بیماری‌ای ناشی از عفونت با کرم‌های پارازیتیک به نام onchocerca.