orthopterology
ارتوپتروشناسی به مطالعه علمی راسته ارتوپتر‌ها (حشرات مانند ملخ و جیرجیرک) اشاره دارد.
orthopterological
ارتوپتروشناسی به ویژگی‌ها و مباحث مربوط به راسته ارتوپترها می‌پردازد.
orthopterologist
ارتوپتروشناس به شخصی گفته می‌شود که در زمینه حشرات راستای ارتوپترها تخصص دارد.
orthopteron
ارتوپترون به یک حشره از راسته ارتوپترها اشاره دارد.
orthopterous
حشرات با ساختاری خاص که شامل ملخ‌ها و جیرجیرک‌ها می‌شوند.
orthoptetera
زیرطبقه‌ای از حشرات که شامل حشرات اورتوپتر و دیگران می‌شود.
orthoptic
مرتبط با بهبود و توسعه هماهنگی بینایی و چشم.
orthoquinone
نوعی ترکیب شیمیایی که در سنتزهای آلی استفاده می‌شود.
orthorrhapha
گروهی از مگس‌ها که دارای ساختار بدنی خاصی هستند.
orthorrhaphy
نوعی روش جراحی که به ترمیم ساختارهای آسیب‌دیده می‌پردازد.
orthorrhaphous
اورتورهافوس به ساختارهای بیولوژیکی اطلاق می‌شود که در آن‌ها جوش‌ها مستقیم و مشخص هستند.
orthoscope
اورتوسکوپ ابزاری است که برای مشاهده داخل گوش استفاده می‌شود.
orthoscopic
اورتوسکوپیک به نمایی اشاره دارد که در آن تصاویر به وضوح دیده می‌شوند.
orthose
اورتوز وسیله‌ای است که برای اصلاح و حمایت از پاها یا اندام‌ها استفاده می‌شود.
orthoselection
اورتو سلیکشن به فرآیند انتخاب بهترین وسیله پزشکی اشاره دارد.
orthosemidin
اورتوسمیدین به مفهومی خاص در پزشکی اشاره دارد.
orthosemidine
اورتوسمیدین، یک ترکیب آلی است که در علم شیمی، به عنوان یک ماده اولیه یا معرف در واکنش‌های شیمیایی به کار می‌رود.
orthosilicate
اورتوسلیکات، نوعی ماده معدنی است که شامل واحدهایی از سیلیکات است و در زمین‌شناسی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.
orthosilicic
اسید اورتوسیلیک، اسیدی است که در تجزیه و تحلیل و تحقیقات علمی به کار می‌رود و دارای ویژگی‌های خاصی است.
orthosymmetry
اورتوسیمترى به واژه‌ای اطلاق می‌شود که به ویژگی‌ای متقارن در ساختارهای مختلف اشاره دارد.
orthosymmetric
طرح یا ساختار اورتوسیمترى به طراحی‌هایی اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های متقارن هستند.
orthosymmetrical
طرح‌های اورتوسیمترى به الگوها و ساختارهایی اشاره دارد که در آن‌ها تقارن موجود است.
orthosymmetrically
ساختار یا شکل که در آن دو طرف به طور کامل متقارن هستند.
orthosite
سنگی که به طور خاص به دلیل ترکیب معدنی آن شناخته شده است.
orthosomatic
مرتبط با ساختار و کارکرد بدن به شیوه‌ای صحیح.
orthospermous
نوعی دانه که با الگوی خاصی در رشد مشخص می‌شود.
orthostatai
مفاهیم مربوط به تعادل و ثبات در معماری و سازه‌ها.
orthostates
حالت‌هایی که در آن تعادل برقرار است و اوضاع پایدار است.
orthostati
اورستاتی، در معماری و مهندسی به پایه‌ها و تکیه‌گاه‌های عمودی اشاره دارد که به استحکام و پایداری سازه‌ها کمک می‌کنند.
orthostichous
اورشتیچوس، به ترتیب قرارگیری برگ‌ها یا اجزای گیاه گفته می‌شود که در ردیف‌های مستقیم در امتداد ساقه قرار دارند.
orthostyle
اورستایل به نوعی طراحی اشاره دارد که در آن ستون‌ها یا عناصر سازه‌ای با فاصله‌های یکنواخت قرار دارند.
orthosubstituted
اورتوسابستیتوشده به حالتی از مولکول‌ها اشاره دارد که در آن دو جایگزین به کربن‌های مجاور متصل شده‌اند.
orthotactic
اورتوتاکتیک به روابط و ترتیب کلمات در یک جمله اشاره دارد و در تحلیل زبانشناسی کاربرد دارد.
orthotectic
اورتوتکتیک به ساختارهایی اشاره دارد که تحت شرایط تکتونیکی خاصی شکل می‌گیرند و معمولاً به مطالعه زمین‌شناسی مربوط می‌شود.
orthotype
اورتو تایپ، نوع خاصی از استاندارد است که معمولاً در زمینه چاپ یا بیولوژی استفاده می‌شود.
orthotypous
اورتو تایپوس به معنای پایبندی به استانداردهای خاص در تولید و آزمایش‌ها است.
orthotist
اورتو تیست به شخصی اطلاق می‌شود که در ساخت و طراحی وسایل ارتوپدی تخصص دارد.
orthotolidin
اورتو تولیدین یک ترکیب شیمیایی است که در آنالیز مواد شیمیایی کاربرد دارد.
orthotolidine
اورتو تولیدین به عنوان یک معرف در شیمی و مطالعات بیوشیمیایی کاربرد دارد.
orthotoluic
اسید اورتو تولوئیک یک ترکیب شیمیایی مهم در شیمی آلی است.