معنی فارسی pain-in-the-neck
B1دردسر ساز، شخص یا چیزی که ناراحتی و زحمت میآورد و کارها را دشوار میکند.
Something or someone that causes annoyance or difficulty.
- IDIOM
example
معنی(example):
نگهداری از برادر کوچکترم میتواند واقعاً دردسرساز باشد.
مثال:
Taking care of my younger brother can be a real pain-in-the-neck.
معنی(example):
رژیمهای جدید برای صاحبان کسب و کارهای کوچک دردسرساز هستند.
مثال:
The new regulations are a pain-in-the-neck for small business owners.
معنی فارسی کلمه pain-in-the-neck
:
دردسر ساز، شخص یا چیزی که ناراحتی و زحمت میآورد و کارها را دشوار میکند.