معنی فارسی round-the-bend

B1

دور دور زدن، به معنای رفتن به سمت چیزی که به وضوح قابل دیدن نیست و معمولا برای توصیف وضعیتی در مکان یا وضعیت استفاده می‌شود.

A phrase indicating a turn or curve in a path or metaphorically, an unconventional way of thinking.

example
معنی(example):

مسیر قبل از رسیدن به رودخانه دور می‌زند.

مثال:

The path goes round-the-bend before reaching the river.

معنی(example):

او از آن نوع افرادی است که همیشه با ایده‌های خود دور از چارچوب می‌اندیشد.

مثال:

He's the kind of person who always thinks outside of the box, going round-the-bend with his ideas.

معنی فارسی کلمه round-the-bend

: معنی round-the-bend به فارسی

دور دور زدن، به معنای رفتن به سمت چیزی که به وضوح قابل دیدن نیست و معمولا برای توصیف وضعیتی در مکان یا وضعیت استفاده می‌شود.