معنی فارسی painfuller

B1

حالت فزاینده یا شدیدتر درد در مقایسه با حالت قبلی.

A comparative term used to describe something that causes more pain than another.

example
معنی(example):

این آسیب از آسیب قبلی خیلی دردناک‌تر است.

مثال:

This injury is even painfuller than the last one.

معنی(example):

آنها گفتند که بهبودی قرار است دردناک‌تر از حد انتظار باشد.

مثال:

They said recovery was going to be painfuller than expected.

معنی فارسی کلمه painfuller

: معنی painfuller به فارسی

حالت فزاینده یا شدیدتر درد در مقایسه با حالت قبلی.