معنی فارسی paintbox
B1جعبهای که در آن رنگها و ابزارهای نقاشی قرار دارند.
A box used for holding paints and drawing materials.
- noun
noun
معنی(noun):
A box used to hold an artist's paints.
example
معنی(example):
هنرمند جعبه رنگش را باز کرد تا کار روی بوم را شروع کند.
مثال:
The artist opened her paintbox to start working on the canvas.
معنی(example):
من یک جعبه رنگ جدید خریداری کردم که دارای رنگهای مختلف است.
مثال:
I bought a new paintbox that has a variety of colors.
معنی فارسی کلمه paintbox
:
جعبهای که در آن رنگها و ابزارهای نقاشی قرار دارند.