معنی فارسی paintless
B1بدون رنگ، به معنای عدم وجود رنگ یا رنگآمیزی بر روی یک چیز.
Not having any paint applied; unpainted.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دیوار بدون رنگ نیاز به یک لایه جدید رنگ داشت.
مثال:
The paintless wall needed a fresh coat of paint.
معنی(example):
آنها یک طراحی بدون رنگ را برای ظاهری طبیعیتر ترجیح دادند.
مثال:
They preferred a paintless design for a more natural look.
معنی فارسی کلمه paintless
:
بدون رنگ، به معنای عدم وجود رنگ یا رنگآمیزی بر روی یک چیز.